گفتوگو با علی عطشانی، كارگردان فیلم «یادم تو را فراموش»
از ناصر محمدخانی شكایت میكنم!
«یادم تو را فراموش» سه سال پیش در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر اكران شد و علی عطشانی، كارگردان آن بارها گفت فیلمش شرح زندگی ناصر محمدخانی (فوتبالیست سابق) نیست، اما خود محمدخانی نظر دیگری داشت و به همین خاطر هم مدتها پیش در این باره به سازمان سینمایی نامه زد. «یادم تو را فراموش» با بازی میترا حجار، ماهچهره خلیلی و حسین یاری یك ملودرام عاشقانه است كه ماجرای پركشش و پرحاشیهای را جلوی دوربین برده است. كارگردان این فیلم سینمایی امروز در گفتوگو با جامجم از حواشی و مضمون كلی فیلمش گفته است كه در ادامه میخوانید.
ساناز قنبری
شما بارها گفتهاید كه فیلم «یادم تو را فراموش» ارتباطی به زندگی ناصر محمدخانی ندارد، اما خود ایشان معتقد است كه شما قصه او و شهلا جاهد را با دخل و تصرفاتی دستمایه یك ملودرام عاشقانه كردید و سعی كردید فیلمی متفاوت ارائه دهید. حتی تا جایی كه مطلع هستم بعد از اكران این فیلم در جشنواره فیلم فجر، ایشان در این باره نامهای هم به سازمان سینمایی نوشتند و گویا شكایتهای ایشان بود كه منجر به اكران دیر هنگام فیلمتان در سینماها شد.
در وهله اول اینكه، ایشان جلوی اكران عمومی فیلم را نگرفتند و اصلا ایشان نمیتواند كه مانع از اكران فیلمی در سینماها شود. اگر اینطور باشد كه هر كسی بخواهد بدون منطق و دلیل جلوی اكران فیلمی را بگیرد كه اصلا سنگ روی سنگ بند نمیشود. من بارها با احترام عرض كردم كه فیلمم هیچ ربطی به زندگی ایشان دارد و تفاوتهای فاحشی با زندگی ایشان دارد، بارها با احترام عرض كردم كه از ایشان دعوت میكنم اول فیلم را ببینند بعد راجع به آن نظر بدهند و با هم درباره آن صحبت میكنیم.
مگر ایشان این فیلم را ندیدهاند؟
خیر، میگویند كه فیلم را ندیدهاند و اطرافیانشان گفته اند این فیلم از روی زندگی ایشان ساخته شده! اطرافیانی كه قطعا به ایشان مشاوره غلط و اشتباهی میدهند. خب، شما ببینید ایشان میگویند كه از بچهها راجع به این فیلم شنیده است و طبق شنیدههایش چنین اظهارنظرهایی میكند. من دیروز متوجه شدم كه آقای محمدخانی از ما به دادسرای فرهنگ و رسانه شكایت كردهاند! به همین خاطر با وكیلم صحبت كردم و حتما از ایشان شكایت میكنم.
چرا شما میخواهید از آقای محمدخانی شكایت كنید؟
اینطور نمیشود كه هر كسی دلش بخواهد به هر دلیل واهی درباره یك فیلم حرف و حدیث راه بیندازد و بگوید من جلوی اكران این فیلم را میگیرم! الان حتی خودمان در مظان اتهام هستیم كه انتشار خبر شكایت مجدد ناصر محمدخانی از سوی خود ماست! خب، این حرفها یعنی چه؟ ما كه در سكوت و بدون حاشیه فیلممان را در سینماها اكران كردیم و اصلا كاری به كسی نداشتیم.
پس دلیل اینكه سه سال فیلم شما اكران عمومی نشد ربطی به شكایت آقای محمدخانی ندارد؟
نخیر، اصلا. ایشان مگر چه جایگاهی دارند كه بگویند من اجازه اكران عمومی فیلمی را نمیدهم یا میدهم! اگر هم قرار باشد كسی این وسط شاكی باشد من هستم. من هستم كه فیلمم با حاشیه روبهرو شده و اتفاقا ایشان هستند كه از موقعیتشان میخواهند سوءاستفاده كنند و معلوم نیست اصلا دنبال چه هستند! ما در این چند سال زمان مناسبی برای اكران عمومی پیدا نكرده بودیم و حالا پیدا كردیم و فیلممان اكران شد. جریان اكران فیلم ما چه ربطی به ایشان دارد!
اصلا چطور شد تصمیم گرفتید به زندگی شخصی یك مربی فوتبال بپردازید؟
هیچی. یك فیلمنامه از پیمان عباسی به دستم رسید. فیلمنامه را خواندم و به نظرم ملودرام جذابی آمد، همین. وقتی هم داشتم این فیلم را میساختم، زندگی هیچكسی در ذهنم نبود. من اصلا برای چه باید برای زندگی یك نفر دیگر فیلم بسازم!
خودتان وقتی فیلمنامه پیمان عباسی را میخواندید به این فكر نكردید كه یك رویداد واقعی الهامبخش نوشتن این فیلمنامه بوده؟
اصلا فرض بگیریم كه یك رویداد واقعی الهام بخش نوشتن این فیلمنامه بوده و بر فرض كه آقای عباسی یك نگاهی هم به زندگی ناصر محمدخانی داشته. حالا مشكل چیست! زمانی كه آن اتفاق برای آقای محمدخانی افتاد تمام اخبار رسانهها و حتی تلویزیون دادگاه ایشان را نشان میداد. یعنی مساله پوشیدهای نبوده. وقتی اتفاقی آنقدر عیان است كه همه در جریان آن هستند، اگر فرضا فیلمنامهنویسی نگاهی به آن داشته باشد چه میشود!
میدانید مساله اینجاست كه آقای محمدخانی میگوید چرا وقتی سینماییها به كمبود قصه میخورند سراغ من و فوتبالیها میآیند!
این نظر شخصی ایشان است و برای خودشان محترم. من خودم یك پرسپولیسی دوآتشه هستم. تمام پرسپولیسیها را هم دوست دارم و برای آقای محمدخانی هم ارزش زیادی قائل هستم، اما در اینجا باید بگویم كه اشتباه میكند.
گفتید كه فیلمتان تفاوتهای فاحشی با زندگی آقای محمدخانی دارد. چندتا از این تفاوتها را میگویید؟
اولین تفاوتش این است زمانی كه این اتفاق در زندگی آقای محمدخانی افتاد ایشان بچه نداشت، اما مرد داستان ما بچه دارد و البته بینهایت تفاوت دیگر. تمام فیلمها قصههایی از زندگی انسانهایی هستند كه ما هر روز از كنارشان رد میشویم. دلیل نمیشود هر كسی كه بخشی از زندگیاش را در داستانی دید، آن را به خود بگیرد و برود شكایت كند!
خلاصه داستان یك خطی «یادم تو را فراموش» از نظر خودتان چیست؟
این فیلم راجع به یك مربی بازنشسته فوتبال است كه بعد از سالها دختری كه قبلا با او آشنا بوده وارد زندگیاش میشود و اتفاقات فیلم در ادامه همین مسیر رقم میخورد.
در مورد شخصیت اصلی مرد فیلمتان، دامون چه نظری دارید؟ او بعد از بازنشستگی از فوتبال صاحب یك گالری فروش ابزار موسیقی و ساز میشود، اما اصلا روحیه لطیفی ندارد!
دامون اصلا هنرمند نیست بلكه یك مربی فوتبال مشهور است كه با یك هنرمند معروف (مازیار فلاحی) دوست شده و با هم یك تجارت جدید راهاندازی كردهاند. راجع به عملكرد این شخصیت در زندگی شخصیاش هیچ قضاوتی ندارم. اصلا قصد قضاوت هم در فیلمم را نداشتم. فقط برشی از زندگی یك انسان را روایت كردم.
دلیل انتخاب مازیار فلاحی برای فیلم چه بود؟
همانطور كه در فیلم میبینید دو شخصیت معروف باهم در یك كار تجاری مشاركت میكنند. یكی از این شخصیتها خواننده بود و ما دو راه بیشتر نداشتیم، یا باید خوانندهای میآوردیم كه نقش بازیگر را ایفا كند یا یك هنرمند واقعی را برای بازی در فیلم انتخاب كنیم. ما هم راهحل دوم را انتخاب كردیم و از مازیار فلاحی دعوت كردیم كه اغلب ترانههایش عاشقانه و احساسی است.
فكر میكنید فیلمتان در نهایت چند درصد با معیارهایی كه شما در ذهن داشتید همخوانی دارد؟
خیلی به چیزی كه دوست داشتم نزدیك شده.
در این چند روز كه فیلمتان اكران عمومی شده چه بازخوردهایی از سوی مردم گرفتید؟
خدا را شكر خوب بوده. به هر حال هر فیلمی را باید در ظرف زمان و مكان خودش سنجید، اما با توجه به اینكه در روزهای آخر سال هستیم و فیلم هم جنبه كمدی ندارد ولی خوب
فروخته.
در شرایط فعلی ساخت فیلمی با موضوع كمدی راحتتر و پر سودتر است؟
قطعا. اکنون ذائقه عمومی جامعه و سرمایهگذاران این است كه فیلم كمدی كار كنند، اما ما در این وضعیت یك فیلم اجتماعی كار كردیم و امیدوارم جواب بگیریم.
آیا حضور آقای فلاحی در فروش فیلم موثر است؟
حتما تاثیرگذار است. به هر حال مازیار طرفداران خودش را دارد و الان هم در بیشتر دیده شدن فیلم خیلی كمك ما میكند. چون ما به غیر از تیزرهای تلویزیونی هیچ تبلیغات محیطی (بیلبورد، استند و...) نداریم.
در وهله اول اینكه، ایشان جلوی اكران عمومی فیلم را نگرفتند و اصلا ایشان نمیتواند كه مانع از اكران فیلمی در سینماها شود. اگر اینطور باشد كه هر كسی بخواهد بدون منطق و دلیل جلوی اكران فیلمی را بگیرد كه اصلا سنگ روی سنگ بند نمیشود. من بارها با احترام عرض كردم كه فیلمم هیچ ربطی به زندگی ایشان دارد و تفاوتهای فاحشی با زندگی ایشان دارد، بارها با احترام عرض كردم كه از ایشان دعوت میكنم اول فیلم را ببینند بعد راجع به آن نظر بدهند و با هم درباره آن صحبت میكنیم.
مگر ایشان این فیلم را ندیدهاند؟
خیر، میگویند كه فیلم را ندیدهاند و اطرافیانشان گفته اند این فیلم از روی زندگی ایشان ساخته شده! اطرافیانی كه قطعا به ایشان مشاوره غلط و اشتباهی میدهند. خب، شما ببینید ایشان میگویند كه از بچهها راجع به این فیلم شنیده است و طبق شنیدههایش چنین اظهارنظرهایی میكند. من دیروز متوجه شدم كه آقای محمدخانی از ما به دادسرای فرهنگ و رسانه شكایت كردهاند! به همین خاطر با وكیلم صحبت كردم و حتما از ایشان شكایت میكنم.
چرا شما میخواهید از آقای محمدخانی شكایت كنید؟
اینطور نمیشود كه هر كسی دلش بخواهد به هر دلیل واهی درباره یك فیلم حرف و حدیث راه بیندازد و بگوید من جلوی اكران این فیلم را میگیرم! الان حتی خودمان در مظان اتهام هستیم كه انتشار خبر شكایت مجدد ناصر محمدخانی از سوی خود ماست! خب، این حرفها یعنی چه؟ ما كه در سكوت و بدون حاشیه فیلممان را در سینماها اكران كردیم و اصلا كاری به كسی نداشتیم.
پس دلیل اینكه سه سال فیلم شما اكران عمومی نشد ربطی به شكایت آقای محمدخانی ندارد؟
نخیر، اصلا. ایشان مگر چه جایگاهی دارند كه بگویند من اجازه اكران عمومی فیلمی را نمیدهم یا میدهم! اگر هم قرار باشد كسی این وسط شاكی باشد من هستم. من هستم كه فیلمم با حاشیه روبهرو شده و اتفاقا ایشان هستند كه از موقعیتشان میخواهند سوءاستفاده كنند و معلوم نیست اصلا دنبال چه هستند! ما در این چند سال زمان مناسبی برای اكران عمومی پیدا نكرده بودیم و حالا پیدا كردیم و فیلممان اكران شد. جریان اكران فیلم ما چه ربطی به ایشان دارد!
اصلا چطور شد تصمیم گرفتید به زندگی شخصی یك مربی فوتبال بپردازید؟
هیچی. یك فیلمنامه از پیمان عباسی به دستم رسید. فیلمنامه را خواندم و به نظرم ملودرام جذابی آمد، همین. وقتی هم داشتم این فیلم را میساختم، زندگی هیچكسی در ذهنم نبود. من اصلا برای چه باید برای زندگی یك نفر دیگر فیلم بسازم!
خودتان وقتی فیلمنامه پیمان عباسی را میخواندید به این فكر نكردید كه یك رویداد واقعی الهامبخش نوشتن این فیلمنامه بوده؟
اصلا فرض بگیریم كه یك رویداد واقعی الهام بخش نوشتن این فیلمنامه بوده و بر فرض كه آقای عباسی یك نگاهی هم به زندگی ناصر محمدخانی داشته. حالا مشكل چیست! زمانی كه آن اتفاق برای آقای محمدخانی افتاد تمام اخبار رسانهها و حتی تلویزیون دادگاه ایشان را نشان میداد. یعنی مساله پوشیدهای نبوده. وقتی اتفاقی آنقدر عیان است كه همه در جریان آن هستند، اگر فرضا فیلمنامهنویسی نگاهی به آن داشته باشد چه میشود!
میدانید مساله اینجاست كه آقای محمدخانی میگوید چرا وقتی سینماییها به كمبود قصه میخورند سراغ من و فوتبالیها میآیند!
این نظر شخصی ایشان است و برای خودشان محترم. من خودم یك پرسپولیسی دوآتشه هستم. تمام پرسپولیسیها را هم دوست دارم و برای آقای محمدخانی هم ارزش زیادی قائل هستم، اما در اینجا باید بگویم كه اشتباه میكند.
گفتید كه فیلمتان تفاوتهای فاحشی با زندگی آقای محمدخانی دارد. چندتا از این تفاوتها را میگویید؟
اولین تفاوتش این است زمانی كه این اتفاق در زندگی آقای محمدخانی افتاد ایشان بچه نداشت، اما مرد داستان ما بچه دارد و البته بینهایت تفاوت دیگر. تمام فیلمها قصههایی از زندگی انسانهایی هستند كه ما هر روز از كنارشان رد میشویم. دلیل نمیشود هر كسی كه بخشی از زندگیاش را در داستانی دید، آن را به خود بگیرد و برود شكایت كند!
خلاصه داستان یك خطی «یادم تو را فراموش» از نظر خودتان چیست؟
این فیلم راجع به یك مربی بازنشسته فوتبال است كه بعد از سالها دختری كه قبلا با او آشنا بوده وارد زندگیاش میشود و اتفاقات فیلم در ادامه همین مسیر رقم میخورد.
در مورد شخصیت اصلی مرد فیلمتان، دامون چه نظری دارید؟ او بعد از بازنشستگی از فوتبال صاحب یك گالری فروش ابزار موسیقی و ساز میشود، اما اصلا روحیه لطیفی ندارد!
دامون اصلا هنرمند نیست بلكه یك مربی فوتبال مشهور است كه با یك هنرمند معروف (مازیار فلاحی) دوست شده و با هم یك تجارت جدید راهاندازی كردهاند. راجع به عملكرد این شخصیت در زندگی شخصیاش هیچ قضاوتی ندارم. اصلا قصد قضاوت هم در فیلمم را نداشتم. فقط برشی از زندگی یك انسان را روایت كردم.
دلیل انتخاب مازیار فلاحی برای فیلم چه بود؟
همانطور كه در فیلم میبینید دو شخصیت معروف باهم در یك كار تجاری مشاركت میكنند. یكی از این شخصیتها خواننده بود و ما دو راه بیشتر نداشتیم، یا باید خوانندهای میآوردیم كه نقش بازیگر را ایفا كند یا یك هنرمند واقعی را برای بازی در فیلم انتخاب كنیم. ما هم راهحل دوم را انتخاب كردیم و از مازیار فلاحی دعوت كردیم كه اغلب ترانههایش عاشقانه و احساسی است.
فكر میكنید فیلمتان در نهایت چند درصد با معیارهایی كه شما در ذهن داشتید همخوانی دارد؟
خیلی به چیزی كه دوست داشتم نزدیك شده.
در این چند روز كه فیلمتان اكران عمومی شده چه بازخوردهایی از سوی مردم گرفتید؟
خدا را شكر خوب بوده. به هر حال هر فیلمی را باید در ظرف زمان و مكان خودش سنجید، اما با توجه به اینكه در روزهای آخر سال هستیم و فیلم هم جنبه كمدی ندارد ولی خوب
فروخته.
در شرایط فعلی ساخت فیلمی با موضوع كمدی راحتتر و پر سودتر است؟
قطعا. اکنون ذائقه عمومی جامعه و سرمایهگذاران این است كه فیلم كمدی كار كنند، اما ما در این وضعیت یك فیلم اجتماعی كار كردیم و امیدوارم جواب بگیریم.
آیا حضور آقای فلاحی در فروش فیلم موثر است؟
حتما تاثیرگذار است. به هر حال مازیار طرفداران خودش را دارد و الان هم در بیشتر دیده شدن فیلم خیلی كمك ما میكند. چون ما به غیر از تیزرهای تلویزیونی هیچ تبلیغات محیطی (بیلبورد، استند و...) نداریم.