چرا از کرونا می ترسیم؟
محمدتقی حاجیموسی عضو شورای سردبیری
اول) روز پنجشنبه، رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان ابتلای مردم این استان را به کرونا تکذیب کرد و گفت، برخی میخواهند فضا را ملتهب کنند. (تابناک، 2اسفند 98، 12 دقیقه بامداد)
دوم)روز جمعه کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت از تایید ابتلای دو نفر به کرونا در گیلان گفت. (عصر ایران، 2 اسفند 98، ساعت 14 و 13 دقیقه)
سوم)در شش ماه گذشته این سومین باری است که چنین یادداشتی مینویسم. دفعه اول سر ماجرای بنزین و چگونگی اعلام اخبارش بود. دفعه دوم، سر ماجرای اطلاعرسانی درباره سقوط هواپیمای اوکراینی. این دفعه اما اوضاع از همیشه عجیبتر است. تأکید و پافشاری مسئولان کشور برای خبر ندادن درباره انتشار ویروس کرونا در کشور،آدم را بهت زده میکند. انگار که حواسشان نیست الان چه سالی است و ما در چه قرنی زندگی میکنیم. اینکه آدم فکر میکند اعلام خبر ابتلای چند نفر از مردم به کرونا را هم به دنیای سیاست گره زدهاند، باعث سرگیجه میشود.اصلا فرض کنیم یکدفعه هزار نفر در ایران به این ویروس مبتلا شوند (که احتمالا با توجه به میانگین جهانی تا الان شدهاند) خب اگر ما این را بدانیم و اخبار اعلام کند، میآییم و علیه کشور موضع میگیریم؟ تقصیر را میاندازیم گردن دولت؟ مگر در بقیه کشورها که هر روز اخبار و آمار را اعلاممیکنند،چنین اتفاقی افتاده؟ فایده این پنهانکاری چیست؟ این نگه داشتن اخبار تا دقیقه 90 و بعد انتشار آن چه سودی دارد؟ مگر ما در همین چند ماه اخیر به واسطه این شکل اطلاعرسانی دچار مشکل نشدیم و هزینه ندادیم؟
چهارم)طبق نرم جهانی، کرونا تقریبا 2 درصد مبتلایان خودش را میکشد. یعنی اگر تا الان فوت چهار نفر بر اثر این ویروس تایید شده طبق منطق ریاضی، 200 نفر اکنون به این ویروس مبتلا هستند. 200 نفری که اگر جدی شان نگیریم و تلاش کنیم نادیده شان بگیریم، می توانند خیلی بیشتر از اینها شوند.
پنجم)خیلی ها اعتقاد دارند نباید مردم را با کرونا ترساند.نباید دائم آمار داد. نباید فضا را متشنج کرد. نباید، نباید، نباید! منتها احتمالا حواسشان هست که نباید به مردم جز راست گفت.
دوم)روز جمعه کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت از تایید ابتلای دو نفر به کرونا در گیلان گفت. (عصر ایران، 2 اسفند 98، ساعت 14 و 13 دقیقه)
سوم)در شش ماه گذشته این سومین باری است که چنین یادداشتی مینویسم. دفعه اول سر ماجرای بنزین و چگونگی اعلام اخبارش بود. دفعه دوم، سر ماجرای اطلاعرسانی درباره سقوط هواپیمای اوکراینی. این دفعه اما اوضاع از همیشه عجیبتر است. تأکید و پافشاری مسئولان کشور برای خبر ندادن درباره انتشار ویروس کرونا در کشور،آدم را بهت زده میکند. انگار که حواسشان نیست الان چه سالی است و ما در چه قرنی زندگی میکنیم. اینکه آدم فکر میکند اعلام خبر ابتلای چند نفر از مردم به کرونا را هم به دنیای سیاست گره زدهاند، باعث سرگیجه میشود.اصلا فرض کنیم یکدفعه هزار نفر در ایران به این ویروس مبتلا شوند (که احتمالا با توجه به میانگین جهانی تا الان شدهاند) خب اگر ما این را بدانیم و اخبار اعلام کند، میآییم و علیه کشور موضع میگیریم؟ تقصیر را میاندازیم گردن دولت؟ مگر در بقیه کشورها که هر روز اخبار و آمار را اعلاممیکنند،چنین اتفاقی افتاده؟ فایده این پنهانکاری چیست؟ این نگه داشتن اخبار تا دقیقه 90 و بعد انتشار آن چه سودی دارد؟ مگر ما در همین چند ماه اخیر به واسطه این شکل اطلاعرسانی دچار مشکل نشدیم و هزینه ندادیم؟
چهارم)طبق نرم جهانی، کرونا تقریبا 2 درصد مبتلایان خودش را میکشد. یعنی اگر تا الان فوت چهار نفر بر اثر این ویروس تایید شده طبق منطق ریاضی، 200 نفر اکنون به این ویروس مبتلا هستند. 200 نفری که اگر جدی شان نگیریم و تلاش کنیم نادیده شان بگیریم، می توانند خیلی بیشتر از اینها شوند.
پنجم)خیلی ها اعتقاد دارند نباید مردم را با کرونا ترساند.نباید دائم آمار داد. نباید فضا را متشنج کرد. نباید، نباید، نباید! منتها احتمالا حواسشان هست که نباید به مردم جز راست گفت.