مرگ تلخ 2 كارگر شهرداری در تصادف
استقبال مرگبار از بهار
دو مامور شهرداری مریانج همدان، هنگام انجام پروژه شستوشوی جدولهای كنار خیابان در تصادف با یك نیسان وانت جان خود را از دست دادند. رسیدگی به روند قضایی پرونده در حال انجام است.
نامش شب سال نوست اما از حدود یك ماه قبل از تحویل سال نو، تكاپو در خیابانها و شهرها آغاز شده است. در خیابان كه راه میرویم از تصویر شهروندان در قاب پنجرههای خانههایشان، در حال نظافت شیشههای خانهها گرفته تا نظافت خیابان و معابر و نردهها توسط ماموران شهرداری؛ همه و همه حكایت از رسیدن بهاری دیگر و یك جشن باستانی دارد. برای خانوادههای قلعه و اقبالی اما ماجرا رنگ و بوی دیگری دارد. امسال در حالی كه عزیزانشان از اولین افرادی بودند كه برای پاشیدن عطر تازگی و نظافت به شهر دست به كار شده بودند، داغدار آنها هستند. همه ماجرا از زمانی آغاز شد كه شهرداری مریانج همدان پروژه نظافت معابر شهری را آغاز كرد. فرجی، پیمانكار شهرداری كه مدیریت این پروژه را عهدهدار بود و در صحنه تصادف حضور داشت در گفتوگو با جامجم اظهار کرد: «كار شستوشوی جدولها بهتازگی آغاز شده بود. این پنجمین سال بود كه پروژه نظافت شهری شب عید را به گروه پیمانكاری ما میسپردند و با تیم عملیاتی، كار را آغاز كردیم. روز حادثه كارگران ما مشغول كار در بلوار میدان كربلای همدان بودند كه منتهی به مریانج است. طبق روال معمول برای رعایت ایمنی سه پرچمدار با فاصله 80 متر از هم در محدوده كار كارگران ایستاده بودند و چند كلهقند پلاستیكی هم كنار بلوار كار گذاشته بودیم. نزدیك ظهر بود و من هم در محل حاضر بودم كه یكدفعه دیدم یك نیسان آبی با سرعت بالا در حال عبور از بلوار است. نیسان خیلی عادی از كنار پرچمدار اول عبور كرد، اما وقتی داشت به پرچمدار دوم نزدیك میشد ناگهان فرمان را به سمت كارگران ما گرفت و با شدت به پرچمدار دوم برخورد و او را پرتاب كرد. راننده با همان سرعت خود مشغول راندن در مسیر بود و نه تنها ترمز نكرد، بلكه حتی سرعتش را هم كم نكرد. برای همین به پرچمدار سوم هم برخورد كرد و مامور ما زیر چرخهای ماشین او گیر افتاده بود و كمی جلوتر ماشین متوقف شد.» گویا هیچ چیز جز لحظه به خواب رفتن راننده نمیتوانست این حادثه چند لحظهای كه جان دو انسان را گرفت، توجیه كند. فرجی كه شاهد مرگ دو نفر از همكاران خود بوده و این روزها حال خوشی ندارد، در ادامه گفت: «خیلی سریع با اورژانس تماس گرفتیم اما دیگر فایدهای نداشت و هر دو مامور بر اثر شدت ضربه جان خودشان را از دست داده بودند. راننده نیسان هم هنگام ترمز با شدت به فرمان ماشین خودش كوبیده شده و دندانهایش شكسته بود و صورتش غرق در خون بود. برای همین او را به بیمارستان منتقل كردند. یك سگ با جثه بزرگ هم در كنار او نشسته بود كه در اثر شدت ضربه مرد.» پلیس و كارشناسان راهنمایی و رانندگی در محل حضور پیدا كردند و رسیدگی قضایی به پرونده آغاز شد. در همان لحظات اولیه رسیدگی به پرونده، افسر راهنمایی و رانندگی راننده نیسان را مقصر صددرصد سانحه تصادف تشخیص داد. اما فردای آن روز زمانی كه گزارش با تایید نهایی كارشناس راهنمایی و رانندگی ضمیمه پرونده شد، متوجه شدیم كه راننده را مقصر 50درصدی دانسته و پیمانكار را هم 50درصد مقصر تشخیص دادند. علت این نظریه كارشناسی هم این است كه میگویند پیمانكار باید با پلیس راه هماهنگ میكرد؛ با اینكه در همدان هیچوقت با پلیس راه هماهنگ نمیشود، چون عملیات داخل شهر بود نه بیرون شهر و به هر حال ما به نظر كارشناس اعتراض داریم.»
فرجی در ادامه گفت: «یكی از ماموران، جوان 29سالهای به نام مرتضی قلعه بود كه خانوادهاش ساكن یكی از روستاهای ملایر هستند. مرتضی تازهداماد بود و هنوز صاحب فرزند نشده بود، اما مامور دیگر از كاركنان باسابقه شهرداری بود. محمد اقبالی 45 ساله بود كه چند سالی تا بازنشستگی بیشتر راه نداشت.» برادر محمد اقبالی كه این روزها درگیر برگزاری مراسم عزاداری برادرش است در گفتوگو با جامجم اظهار کرد: «اهل یكی از روستاهای بیجار هستیم، اما چند سالی میشود كه ساكن همدان شدهایم. برادر مرحومم چهار دختر دارد كه دو كودك شش ساله او دو قلو هستند و در غم پدرشان بیتابی میكنند. باورش سخت است كه امسال در لحظه تحویل سال به جای محمد، عكس قاب گرفته او را در كنار هفتسین خواهیم داشت.»
نامش شب سال نوست اما از حدود یك ماه قبل از تحویل سال نو، تكاپو در خیابانها و شهرها آغاز شده است. در خیابان كه راه میرویم از تصویر شهروندان در قاب پنجرههای خانههایشان، در حال نظافت شیشههای خانهها گرفته تا نظافت خیابان و معابر و نردهها توسط ماموران شهرداری؛ همه و همه حكایت از رسیدن بهاری دیگر و یك جشن باستانی دارد. برای خانوادههای قلعه و اقبالی اما ماجرا رنگ و بوی دیگری دارد. امسال در حالی كه عزیزانشان از اولین افرادی بودند كه برای پاشیدن عطر تازگی و نظافت به شهر دست به كار شده بودند، داغدار آنها هستند. همه ماجرا از زمانی آغاز شد كه شهرداری مریانج همدان پروژه نظافت معابر شهری را آغاز كرد. فرجی، پیمانكار شهرداری كه مدیریت این پروژه را عهدهدار بود و در صحنه تصادف حضور داشت در گفتوگو با جامجم اظهار کرد: «كار شستوشوی جدولها بهتازگی آغاز شده بود. این پنجمین سال بود كه پروژه نظافت شهری شب عید را به گروه پیمانكاری ما میسپردند و با تیم عملیاتی، كار را آغاز كردیم. روز حادثه كارگران ما مشغول كار در بلوار میدان كربلای همدان بودند كه منتهی به مریانج است. طبق روال معمول برای رعایت ایمنی سه پرچمدار با فاصله 80 متر از هم در محدوده كار كارگران ایستاده بودند و چند كلهقند پلاستیكی هم كنار بلوار كار گذاشته بودیم. نزدیك ظهر بود و من هم در محل حاضر بودم كه یكدفعه دیدم یك نیسان آبی با سرعت بالا در حال عبور از بلوار است. نیسان خیلی عادی از كنار پرچمدار اول عبور كرد، اما وقتی داشت به پرچمدار دوم نزدیك میشد ناگهان فرمان را به سمت كارگران ما گرفت و با شدت به پرچمدار دوم برخورد و او را پرتاب كرد. راننده با همان سرعت خود مشغول راندن در مسیر بود و نه تنها ترمز نكرد، بلكه حتی سرعتش را هم كم نكرد. برای همین به پرچمدار سوم هم برخورد كرد و مامور ما زیر چرخهای ماشین او گیر افتاده بود و كمی جلوتر ماشین متوقف شد.» گویا هیچ چیز جز لحظه به خواب رفتن راننده نمیتوانست این حادثه چند لحظهای كه جان دو انسان را گرفت، توجیه كند. فرجی كه شاهد مرگ دو نفر از همكاران خود بوده و این روزها حال خوشی ندارد، در ادامه گفت: «خیلی سریع با اورژانس تماس گرفتیم اما دیگر فایدهای نداشت و هر دو مامور بر اثر شدت ضربه جان خودشان را از دست داده بودند. راننده نیسان هم هنگام ترمز با شدت به فرمان ماشین خودش كوبیده شده و دندانهایش شكسته بود و صورتش غرق در خون بود. برای همین او را به بیمارستان منتقل كردند. یك سگ با جثه بزرگ هم در كنار او نشسته بود كه در اثر شدت ضربه مرد.» پلیس و كارشناسان راهنمایی و رانندگی در محل حضور پیدا كردند و رسیدگی قضایی به پرونده آغاز شد. در همان لحظات اولیه رسیدگی به پرونده، افسر راهنمایی و رانندگی راننده نیسان را مقصر صددرصد سانحه تصادف تشخیص داد. اما فردای آن روز زمانی كه گزارش با تایید نهایی كارشناس راهنمایی و رانندگی ضمیمه پرونده شد، متوجه شدیم كه راننده را مقصر 50درصدی دانسته و پیمانكار را هم 50درصد مقصر تشخیص دادند. علت این نظریه كارشناسی هم این است كه میگویند پیمانكار باید با پلیس راه هماهنگ میكرد؛ با اینكه در همدان هیچوقت با پلیس راه هماهنگ نمیشود، چون عملیات داخل شهر بود نه بیرون شهر و به هر حال ما به نظر كارشناس اعتراض داریم.»
فرجی در ادامه گفت: «یكی از ماموران، جوان 29سالهای به نام مرتضی قلعه بود كه خانوادهاش ساكن یكی از روستاهای ملایر هستند. مرتضی تازهداماد بود و هنوز صاحب فرزند نشده بود، اما مامور دیگر از كاركنان باسابقه شهرداری بود. محمد اقبالی 45 ساله بود كه چند سالی تا بازنشستگی بیشتر راه نداشت.» برادر محمد اقبالی كه این روزها درگیر برگزاری مراسم عزاداری برادرش است در گفتوگو با جامجم اظهار کرد: «اهل یكی از روستاهای بیجار هستیم، اما چند سالی میشود كه ساكن همدان شدهایم. برادر مرحومم چهار دختر دارد كه دو كودك شش ساله او دو قلو هستند و در غم پدرشان بیتابی میكنند. باورش سخت است كه امسال در لحظه تحویل سال به جای محمد، عكس قاب گرفته او را در كنار هفتسین خواهیم داشت.»
تیتر خبرها
-
مخالفت پلیس با كاهش مجازات مجرمان موادمخدر
-
مرگ خاموش برادر در خانه
-
قویترین مرد ایران بادیگارد خواننده معروف شد
-
یك كشته و ۲ مصدوم در ریزش كوه
-
استقبال مرگبار از بهار
-
مادرم را شبیه شیطان میدیدم!
-
گازگرفتگی مرگبار در معدن
-
مرگ ۶ دانشآموز در اردو
-
نجات 7 كودك گمشده در كوهستان
-
قتل شاگرد خیاطی در دوئل عشقی