سفری مجازی به خزانه جواهرات ملی ایران در بانک مرکزی و بازدید از تماشاییترین مجموعههای ارزشمند موزه ای کشورمان
موزهگردی با امواج
پای کرونا این روزها به تمام کشورهای جهان در هر پنج قاره باز شده؛ برخی کشورها طرح فاصلهگذاری های اجتماعی و قرنطینه را در کشورشان اجرایی کرده و بسیاری از مراکز اقتصادی تجاری- تفریحی از جمله سایتهای گردشگری-فرهنگی و موزهها تعطیل شدهاند. بسیاری از مردم جهان ازجمله هموطنان خودمان هم خانهنشین شدهاند... شما در خانه نشستهاید، اما فقط جسمتان؛ روحتان و ذهنتان میتواند همچون گذشته به هرجایی که دلتان خواست به پرواز درآید؛ حتی سفر کند به هرجایی؛ مقاصد گردشگری، به مراکز فرهنگی و موزهها؛ به دریاها، دریاچهها ، کوهستان ها و روستاها ... این سفر هیجانانگیز اما از طریق فضای مجازی و سایتهایی که به همین منظور راهاندازی شده، امکانپذیر است؛ وسیلهای که برخی کشورها از جمله میراث فرهنگی و گردشگری خودمان امکان آن را برای برخی سایتهای تفریحی - فرهنگی ایجاد کرده است. پس حالا که میشود از طریق فضای مجازی به بازدید موزهها و سایتهای گردشگری رفت، ما هم در صفحه ایرانگرد آخر هفتهمان، شما را به بازدید از یک موزه زیبا، جذاب، بسیار قیمتی و کمی هم پنهان و پشت پرده می بریم؛ موزه یا خزانه جواهرات ملی ایران که یکی از درخشانترین، خیره کنندهترین و تماشاییترین مجموعههای جواهرات جهان را در خود جای داده است؛ مجموعه ای که پشتوانه قدرت، شکوه و ثروت یک سرزمین به شمار میرود.
آنچه در این خزانه ملی نگهداری میشود، تنها جواهراتی بیمانند و گرانبها نیست، آنها دانه به دانه و قطعه به قطعه، روایتگران گوشهای از تاریخ این سرزمین، هنر، ذوق و ظرافت دست هنرمندان و صنعتگران ایران هستند. جواهرات موجود در این خزانه بازه زمانی از عهد صفویه تا انتهای پهلوی را در برمی گیرد. البته این به آن معنا نیست که قدمت این جواهرات محدود به این دوران میشود، چرا که برخی جواهرات موجود در این موزه از قدمت و سابقه طولانیتری برخوردارند و شاید حتی زمان ساخت یا کشف و استخراج آنها روشن نباشد، اما چون در خزانههای شاهان صفوی و بعد آن بودهاند و مورد استفاده پادشاهان این دوران، به نام آن حکومت یا سلسله نامیده شدهاند.
درباره ارزش کلی این مجموعه باید گفت که تاکنون هیچیک از کارشناسان و ارزیابان جهان که از این مجموعه دیدن کردهاند، نتوانستهاند رقمی دقیق برای آن اعلام کنند. در میان این مجموعه، جواهراتی وجود دارد که از لحاظ گوهر و هنر در تمام جهان بیمانند است.
این مجموعه در 25 آبان 1316 از زیرزمین کاخ مرمر به صندوق بانک ملی ایران منتقل و پس از مدتی، جزو پشتوانه اسکناس و بعدا وثیقه اسناد بدهی دولت به بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار می گیرد.
سال 1334 گاوصندوق و خزانهای بزرگ و مجهز -که همین محل فعلی نگهداری جواهرات است- ساخته و سال 1339 به دنبال تاسیس بانک مرکزی، جواهرات به این خزانه و به بانک مرکزی منتقل می شود.
کوه نور رفت و دریای نور ماند
دریای نور قطعه الماسی بی همتاست که معمولا آن را جفت الماسی دیگر به نام «کوه نور» می دانستند. این دو الماس البته هیچ وجه مشترکی با یکدیگر ندارند، جز آنکه هر دو ازجمله جواهرات نادری بودند که توسط او از هندوستان به ایران آورده شد. الماس کوه نور پس از مرگ نادر، توسط یکی از سردارانش به نام احمدخان ابدالی به افغانستان برده شد و بعدها به دست کمپانی هندشرقی افتاد و به انگلستان منتقل و به ملکه ویکتوریا هدیه شد. این الماس در حال حاضر در تاج ملکه انگلیس جای دارد. الماس دریای نور در ایران ماند و پس از مرگ نادر به نوه او شاهرخ رسید و طی ماجراهایی توسط امیر اعلم خزیمه به دست لطفعلی خان زند افتاد. دریای نور که همواره همچون بازوبندی بر بازوی لطفعلیخان، بسته می شد، پس از قتل او، راهی خزانه قاجار ها شد و برای سال ها به عنوان زینتی بر بازو و کلاه و تاج و سینه شاهان قاجار خودنمایی میکرد. ناصرالدین شاه قاجار این الماس را از گوهرهای باستانی و افسانه ای ایران میدانست، برای نگهداری آن منصبی به نام «تولیت دریای نور» بهوجود آورده بود. با وجود آنکه بسیاری تصور می کردند دریای نور جفت کوه نور است، اما در سال 1344 یک متخصص کانادایی با توجه به نوشته های تاورنیه و توصیف او از یک الماس صورتیرنگ به وزن 242 قیراط به نام «لوح بزرگ»، متوجه شد که این الماس و الماس دیگری به نام «نورالعین» در واقع یک قطعه بوده اند که بعدها از هم جدا شده، قطعه بزرگتر دریای نور و قطعه کوچکتر نورالعین نام گرفتند. الماس دریای نور 182 قیراط وزن دارد و دارای رنگ صورتی بوده که کمیاب ترین رنگ الماس در جهان است. قطعه دیگر یعنی نورالعین، 60 قیراط (هفت مثقال و 20 نخود) است و درحال حاضر در میان یک نیم تاج با شماره 2 در گنجینه 26 نگهداری می شود. الماس دریای نور دارای قابی است مزین به 457 قطعه برلیان کوچک و عالی و چهار قطعه یاقوت. در بالای این قاب نقش تاج کیانی به همراه شیر وخورشید و شمشیر دیده می شود. الماس دریای نور از هر دو طرف به شکل هرم مثلث القاعده تراش خورده است. در یک سمت آن عبارت «سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار ۱۲۴۴» دیده می شود که بهدستور فتحعلی شاه کنده شده است.
کره جغرافیایی جواهرنشان
یکی دیگر از جواهرات بسیار دیدنی و کمیاب گنجینه ملی، کره جغرافیایی است که سال 1291 هجری به دستور ناصرالدین شاه توسط جواهرسازان ایرانی و تحت سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات پیاده و پراکنده که در خزانه شاهی بود، ساختهشد. وزن طلای خالص به کار رفته در این کره، 34 کیلو و وزن جواهرات آن در مجموع 3656 گرم است. تعداد 51هزار و366 قطعه جواهر نیز روی آن نصب شدهاست. این کره با قطر تقریبا 66 سانتیمتر روی یک پایه از طلا و جواهر قرارگرفتهاست. در این کره، دریاها با زمرد و خشکیها با یاقوتنشان داده شده اند. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی نیز با الماس و یاقوت ریز مشخص شدهاند. یاقوت معروف به اورنگ زیب روی این کره نشاندهنده شهر تهران است.
تخت طاووس یا همان تخت خورشید
تختطاووس یا تختخورشید از جمله آثار هنری دوره فتحعلیشاه قاجار است که در سال ١٢١٥ به درخواست شاه توسط صنعتگران اصفهانی ساختهشد. نوشتهاند حاجی محمدحسین خان صدراصفهانی بیگلربیگی اصفهان که بعدها به مقام صدارتاعظمی رسید، برای آن که هدیهای ارزشمند به فتحعلیشاه تقدیم کند، صنعتگران اصفهانی را برای ساختن تختخورشید فراخواند و جواهرات و اشیای زینتی و قیمتی فراوانی برای ساخت و تعبیه در آن، در اختیار آنان قرار داد. تختخورشید پس از یک سال که ساخت آن زمان برد، با تشریفاتی به پایتخت آوردهشد. فتحعلیشاه برای اولین بار در مراسم نوروز ١٢١٦ بر این تخت جلوس کرد و از آن هنگام به بعد در تمامی جشنهای سال نو بر همین تخت مینشست و بار عام میداد و «سلام نوروز» را برگزار میکرد. تختخورشید به نظر میرسد، به تقلید از تختطاووس معروفی که نادرشاه از هند به ایران آورد و در این سال دیگر اثری از آن نبود، روی شش پایه قرار گرفتهاست؛ پلکانی با دو پایه امکان صعود بر آن را فراهم میکند، نصب هیکلی از خورشید الماس نشان و مدور در داخل قاب آیینه مانندی بر قسمت بالای تکیهگاه تخت که توسط چرخی تعبیه شده در زیر آن به دور خود میچرخید، طبعاً علت اصلی اشتهار تخت مذکور به تختخورشید بوده است. این تخت از سال 1224 قمری و پس از ازدواج فتحعلیشاه با طاووس خانم چهل و دومین همسر فتحعلیشاه به نام او تختطاووس خواندهشد. در زمان ناصرالدینشاه، این تخت مورد بازسازی قرار گرفت و تغییراتی جزئی در آن دادهشد. این تخت تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری میشد و پس از آن به موزه جواهرات انتقال یافت. تخت تماما از طلاست. شعاعهای خورشید آن از الماس و دورتا دور تخت و پایههای آن جواهرنشان است. روی قسمتهای مقابل پلکان، پیکر دو اژدها کندهشده و (هر پله یک اژدها) پایههای آن در واقع به شکل مار یا اژدها تعبیه شدهاند.
تاج پهلوی
این تاج که مورد استفاده رضاشاه و محمدرضاپهلوی بوده، از طلا و نقره به همراه الماس های برلیان، تخمه های زمرد، یاقوت کبود و مروارید ساختهشدهاست. روی این تاج 3380 قطعه الماس به وزن 1144 قیراط، پنج قطعه زمرد به وزن 199 قیراط و دو آنه، دو قطعه یاقوت کبود به وزن 19 قیراط و 368 حبه مروارید غلطان نصب شده. وزن کلی تاج 444 مثقال معادل دو کیلو و 80 گرم است.
جقه نادری
یکی از نفیسترین جواهرات موجود در گنجینهملیایران، قطعهای است به نام جقهنادری. این جقه که تاریخ ساختش به ابتدای قرن 12 قمری بازمیگردد، آراسته به الماس و زمرد است و در میان آن یک تخمه زمرد دانه درشت و خوشرنگ قرار دارد. در قسمت بالای جقه هفت شقه وجود دارد و در زیر آنها نقشهای برگ و گل از الماس. در بالای زمرد میانی، هلال ماه الماسنشان و در دو طرف آن نقشهای پرچم، توپ، طبل، نیزه با قابهای طلایی و همه الماس نشان، نصب شدهاست. تمام الماسهای این جقه از نوع فلامک شفاف است.
وزن کلی جقه 33 مثقال و 16 نخود است. این جقه روی تاج و کلاه قابل نصب بوده و ناصرالدینشاه در مراسم رسمی از آن استفاده بسیار می کرده است.
بی مانندهای دیگرِ جواهرنشان
از دیگر آثار بینظیر این مجموعه باید به چند مورد اشاره کرد: تخت نادری، تاج کیانی، تاج فرح پهلوی، کمربند زمردنشان با زمردی به وزن 176 قیراط، کلاه عباسمیرزا، انواع تاجها و نیمتاجهای سلطنتی، صندوقهای مملو از مروارید و بسیار اشیای ارزشمند دیگر.
برای دیدن این اشیای بینظیر و باقی آثار ارزشمند موجود در موزه جواهرات ملی میتوانید از شنبه تا سهشنبه از ساعت 14 تا 17 به خزانه جواهرات ملی در خیابان فردوسی، نرسیده به چهارراه استانبول، نبش کوچه بانک مرکزی، ساختمان بانک مرکزی جمهوریاسلامی مراجعه کنید.