فرشته نجات کودکان

گفت‌وگو با پروفسور مردآویژ آل‌بویه در سالروز درگذشت دکتر پروانه وثوق

فرشته نجات کودکان

کیانوش عیاری با ساخت سریال دکتر قریب، این مرد بزرگ را به همه ایرانیان معرفی کرد و باعث شد، هم مردم عصر حاضر و هم آیندگان پایه‌گذار طب کودکان را ایران را بشناسند. خدا کند عیاری یا یک کارگردان خلاق و با ذوق دیگر همت و انگیزه لازم را داشته باشد تا سریالی هم درباره پروفسور پروانه وثوق، یکی از موثرترین پزشکان ایرانی در زمینه آنکولوژی و سرطان کودکان بسازد تا مردم با این زن بزرگ و تاثیرگذار هم آشنا شوند؛ بانویی که همه زندگی خود را صرف گسترش طب کودکان در زمینه درمان سرطان کرد. او حتی ازدواج هم نکرد تا فرصت بیشتری برای کارش داشته باشد. با جست‌وجو در اینترنت به القابی مانند «فرشته نجات کودکان سرطانی ایران» و« مادر ترزای ایران » می‌رسیم که به این زن بزرگ داده‌اند. در ویکی‌پدیا سالروز درگذشت پروفسور وثوق ، 30 اردیبهشت 1392 قید شده، اما مدیر روابط عمومی بیمارستان محک می‌گوید خانم وثوق 28 اردیبهشت فوت کرده است. با پروفسور آل بویه، فوق تخصص هماتولوژی و آنکولوژی کودکان و عضو هیات‌ مدیره بیمارستان محک که از همکاران قدیمی دکتر وثوق بوده هم‌صحبت شدم تا درباره او بیشتر برایمان بگوید.

درباره دکتر وثوق برایمان بگویید. درباره تحصیلات و این که چه شد از آمریکا به ایران برگشت، ماندگار شد و همه عمر برای پیشرفت علم پزشکی در ایران تلاش کرد؟
خانم دکتر وثوق شخصیت بسیار والاگهری داشت از همه جهات اخلاقی، اجتماعی، علمی، درستکاری و پشتکار و ...شخصیتی نادر که برای همیشه متاسف خواهیم بود که ایشان را از دست دادیم. خانم وثوق سال 1349 به دلیل بیماری پدر و مادرش از واشنگتن به ایران آمد که سری به آنها بزند. اما وقتی وضعیت بد کودکان سرطانی ایرانی را دید تصمیم گرفت در ایران بماند و از علم و تخصصش در زمینه درمان کودکان مبتلا به سرطان استفاده کند. ایشان در آمریکا شغل بسیار مهمی در یکی از بیمارستان‌های بسیار مهم سرطان شناسی واشنگتن داشت، اما استعفا کرد و کارش را در بیمارستان حضرت علی اصغر(شهرآزاد) سابق شروع کرد. به دلیل اخلاق خوش و تخصص و تعهدی که داشت روز به روز تعداد مراجعه کنندگانش بیشتر شد. او بعد از مدتی بخشی برای درمان کودکان سرطانی و کودکانی که بیماری‌های خونی‌ داشتند در این بیمارستان راه‌اندازی کرد. همزمان در بیمارستان شهدا هم به عنوان مشاور با بخش آنکولوژی همکاری می‌کرد و من سال 1350 به ایشان ملحق شدم و از همان زمان همکاری ما بر اساس درمان بیماران سرطانی شکل گرفت و تا زمان حیات ایشان ادامه پیدا کرد. البته من در بیمارستان شهدا ماندگار شدم  و ایشان در بیمارستان علی‌اصغر فعال بودند و در همین بیمارستان تدریس هم می‌کردند و به دانشجویان و پزشکان جوان در زمینه درمان سرطان آموزش می‌دادند. اخلاق ایشان آن‌قدر خوب بود که همه با جان و دل کنار او می‌ماندند تا هم در درمان کمکش کنند و هم دانش خود را افزایش دهند.
وقتی خانم وثوق به ایران آمدند شرایط کار برایشان فراهم بود و همکاری برای توسعه درمان سرطان  کودکان وجود داشت؟
بله، آن زمان درمان سرطان در بیمارستان شهدا متمرکز بود و بخشی در این بیمارستان برای درمان بیماران در نظر گرفته شده بود. داروهای این بیماری آن زمان محدود و گران بودند، اما به صورت رایگان در اختیار بیماران قرار می‌گرفت. ولی برای کودکان کار ویژه‌ای انجام نمی‌شد. خانم وثوق هم بخش کودکان تالاسمی را راه‌اندازی کرد و هم بخش کودکان سرطانی را در بخش بیماران تالاسمی یک اتفاق خوب دیگر هم به کمک خانم دکتر ایزدیار و دکتر وثوق پایه‌گذاری شد  و آن‌هم غربالگری قبل از ازدواج بود برای پیشگیری از ازدواج کسانی که هر دو تالاسمی داشتند و اتفاق مهم‌تر گرفتن حکم سقط جنین درصورت ابتلا به تالاسمی از دفتر رهبری بود که به صورت قانون درآمد و منجر به کمتر شدن مبتلایان به تالاسمی ماژور شد. خانم وثوق بعد از بازنشستگی از دانشگاه به صورت افتخاری همکاری خود را با بیمارستان محک شروع کردند و برخی دوستان و همکاران ایشان هم به ما ملحق شدند و توانستیم بیمارستان محک را به جایی که هست، برسانیم.
بیمارستان محک یک بیمارستان خیریه است. خانم وثوق در این زمینه هم کمکی به بیمارستان کردند؟
بله، ایشان شخصیت بسیار متواضع و در عین حال خیری داشت. این‌که دارایی خود را صرف درمان بیماران به‌خصوص کودکان کنند اصلا شک نمی‌کرد. خانم دکتر وثوق بین مردم و خیران معتمد بود و هیچ کس به او و راهی که او انتخاب کرده بود، شک نداشت. همین پاکدستی و فداکاری باعث شده بود به شخصیتی دوست‌داشتنی تبدیل شود که نه‌تنها علم خود بلکه ثروت خود را هم وقف درمان کند. همین باعث شده بود خیران زیادی با بیمارستان علی اصغر و محک همکاری کنند. فقرا و نیازمندانی که کودک بیمار داشتند، می‌دانستند اگر به خانم وثوق وصل شوند او هر کاری که از دستش بربیاید برای درمان فرزند آنها انجام خواهد داد. برای همین لقب فرشته نجات کودکان را به او داده بودند که لقبی شایسته است.
شرایط اقتصادی کشور مدتی است خوب نیست. آیا این شرایط در کمک‌رسانی مردم به بیمارستان محک تاثیری داشته؟
تاثیر که داشته، اما نه در جهت خدمتی که ما به کودکان بیمار و خانواده‌های آنها ارائه می‌کنیم. ما تلاشمان برای جذب کمک به بیمارستان را بیشتر کرده‌ایم و مردم و خیران داخلی و خارجی هنوز هم مثل سابق کمک می‌کنند. هزینه‌ها بالاتر رفته و کمربند‌ها را محکم‌تر بسته‌ایم و تا جایی که امکان دارد هزینه‌های جانبی را کم کرده‌ایم، اما در هزینه‌کردن برای درمان کودکان مبتلا به سرطان دست نبرده‌ایم و خدمات مثل سابق به کودکان بیمار ارائه می‌شود. اولویت ما درمان کودکان و ماندن کنار خانواده‌‌های نیازمند آنهاست تا زمانی که بهبود پیدا کنند. این را هم اضافه کنم که ما کودکان مبتلا به سرطان که کرونا دارند را پذیرش نمی‌کنیم، چون امکانات و شرایط نگهداری و درمان آنها را نداریم و بقیه بیمارستان هم آلوده خواهد شد. چنین کودکانی اگر به بیمارستان محک مراجعه کنند ما آنها را به بیمارستان‌هایی مانند مفید معرفی می‌کنیم که شرایط و فضای نگهداری و بستری آنها را دارند.