نسخه Pdf

راوی غیر هم‌جنس

راوی غیر هم‌جنس

فاطمه سلیمانی / داستان‌نویس

« یك قرارداد نانوشته بین مخاطبان كتاب و داستان هست با این مضمون كه اگر داستان راوی اول شخص داشته باشد، راوی، هم‌جنسِ نویسنده است. یعنی اگر نویسنده زن است راوی داستان زن است یا برعكس. هرچقدر هم كه درباره تفاوت‌های راوی، نویسنده و زاویه دید توضیح 
ارائه شود باز هم نویسنده در ذهن مخاطب پررنگ‌ترین عامل است و هم‌جنس تصور كردن راوی با نویسنده امری طبیعی به شمار می‌رود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد كه بعد از خواندن چندین صفحه یا حتی چند فصل از یك كتاب تازه متوجه راوی غیر هم‌جنس شده باشید. معمولا این فهمِ جدید موجب سردرگمی مخاطب می‌شود و در مواردی باید مجددا به صفحات قبل رجوع كرد. اما نویسنده حرفه‌ای در همان ابتدای داستان، جنسیت نویسنده را به مخاطب معرفی می‌كند. به این ترتیب هم مخاطب را از سردرگمی نجات می‌دهد و هم به همذات‌پنداری مخاطب كمك می‌كند. هویت راوی غیر هم‌جنس باید در همان چند خط ابتدای داستان مشخص شود. این معرفی هرچه به كلمات آغازین داستان نزدیك‌تر باشد بهتر است. 
به این عبارت توجه كنید. «لحاف را كه كنار زدم، یك سرمایی نشست به جانم كه بیا و ببین! خمیازه كش‌داری كشیدم و گوشه‌های سبیلم را تاباندم بالا.» 
این عبارت اولین جملات كتابی است با نام «هیچ‌كس این زن را نمی‌شناسد» به «قلم ندا رسولی». ماجرای كتاب درباره شخصیتی به نام آصال است. داستان زندگی آصال در دهه چهل شمسی می‌گذرد. جوانی از خطه اردبیل كه در چارچوب دنیای پدرانش نمی‌گنجد و به دنبال مفری می‌گردد تا از شهر و دیار خود كوچ كند. به علاوه یك داستان موازی مربوط به دهه 20 و حمله روس‌ها به ایران و مشكلات و مصائبی كه همراه خود آوردند. دو داستان موازی با فاصله زمانی 20 ساله... ما اما بنا نیست كه به داستان كتاب بپردازیم. نكته‌ مهم این كتاب استفاده از راوی غیر هم‌جنس است. كتاب اثر خانم ندا رسولی است و راوی یك مرد جوان. نویسنده در سطر اول كتاب با عبارت «گوشه‌های سبیلم را تاباندم بالا» تكلیف مخاطب را با راوی داستان مشخص می‌كند. همین یك جمله كافی است تا خواننده به سرعت نویسنده را فراموش كند و با راوی كتاب همراه شود. نویسنده‌ هوشمند با همین شگردهای به ظاهر ساده توانایی خود را به نمایش می‌گذارد. برای معرفی جنسیت راوی به مخاطب، در سطر اول داستان، می‌شود از مثال‌های زیر استفاده كرد.
جنسیت مردانه: سبیلم را تاباندم. به محاسنم دست كشیدم. یك نفر از پشت سر صدایم زد (یك اسم مردانه) و... جنسیت زنانه: روسری‌ام را روی سرم انداختم. چادرم را مرتب كردم. گیس‌های بلندم را شانه زدم. دگمه‌های مانتو را باز كردم. یك نفر از پشت سر صدایم زد (یك اسم زنانه) و...
ضمیمه نوجوانه