حالا که کرونا برنامه کلاسهای تابستانی دانشآموزان را بههمریخته، «مدرسه تابستانی» به کمک بچهها آمدهاست
تابـسـتـــــــان آنلایــــــــــــــن
این رسم تابستان هر سال بودهاست؛ اینکه بهمحض تمامشدن سال تحصیلی و گرفتن کارنامهها، بچهها و خانوادههایشان، سراغ فهرستی از کلاسهای مهارتی بروند که تابستانشان را به بهترین شکل ممکن بگذرانند. اما کرونا از همان روز اول، همه معادلات ذهنیمان را بههمریخت. مدرسهها را تعطیل کرد، عیدمان را از رنگ و رو انداخت، ماهرمضان را سخت کرد و حالا نوبت به اوقات فراغت بچهها رسیدهاست. روزهای اول فکر میکردیم امکان ندارد تا تابستان ادامه پیدا کند، ولی حالا نیمه اول اولین ماه از تابستان را هم گذراندیم و کرونا هنوز هست و همچنان همهچیزمان را تحت تاثیر خودش قرار دادهاست؛ حالا همه آن کلاسهای آموزشی و مهارتی که بچهها آن را به تابستان امسال و وقت فراغتشان موکول کردهبودند، به خطقرمزی در روزهای اوج مجدد کرونا تبدیل شدهاند. در هر صورت، تابستان امسال شبیه به هیچکدام از تابستانهایی که تا امروز گذراندهایم، نیست؛ اما اجراییشدن طرح مدرسه تابستانی، توانسته است مرهم کوچکی برای این خانهنشینی اجباری بچههایمان باشد. حالا ایده مدرسه تابستانی شهرداری تهران، نسخه جدیدی از کلاسهای تابستانی در عصر کرونا است؛ آنقدر که کودکان و نوجوانها میتوانند یک سبد از میوههای تابستانی پر کنند، پای رایانه و زیر باد کولر و روی مبل خانه بنشینند و حضور در کلاسهای تابستانی را به شکلی دیگر تجربه کنند.
nojavanestan.ir، سایت آپارات و دیگر شبکههای اجتماعی بهصورت رایگان در دسترس بیشتر کودکان و نوجوانان قرار گرفت و بهطور رسمی، زنگ کلاسهای تابستانی بچهها، نواخته شد؛ کلاسهایی که هرچند با سالهای پیش خیلی فرق دارد، اما این هم تجربهای در برههای از تاریخ محسوب میشود و خانهنشینی اجباری تابستان امسال بچهها باعث شکلگیری ایده کلاسهای تابستانی بهصورت آنلاین در ذهن مسؤولان آموزش شهروندی شهرداری تهران شدهاست. حالا شیوع ویروس کرونا و توصیه به رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در ماههای گذشته، باعث شدهاست که بسیاری از کودکان و نوجوانان، چارهای جز درخانهماندن نداشته باشند. اما تناقض عجیبی بین این خانهنشینی، سنوسال پرهیجان بچهها و فصل تابستان وجود دارد که مدرسه تابستانی میتواند به جبران بخش کوچکی از این ماجرا کمک کند. طرح مدرسه تابستانی در واقع یک فرصت استعدادیابی هیجانانگیز و رایگان برای بچههاست تا بدون نگرانی از کرونا و بدون سختیهای ماسک و دستکش مهارتهای مورد علاقه خود را یاد بگیرند. اینطور که معلوم است، در مجموع حدود ۶۰ جلسه ویدئوی آموزشی ساخته شده که هر هفته ۱۲ ویدئو از مجموع آنها منتشر میشود و تقریبا تا اواخر گرمترین ماه سال، یعنی مرداد ماه ادامه دارد. حرفهایهای حوزههای مختلف روبهروی دوربین ایستادهاند و خودشان را در یک کارگاه چند هزار نفره تصور میکنند؛ کارگاهی که شرکتکنندگان آن نه در کلاس که در خانه نشستهاند و البته محدود به 10 و 20 نفر نمیشوند و آمارشان به چند هزار نفر میرسد.
علاقهات را بشناس
حالا که نمیشود نوجوانانمان سر کلاسهای رشتههای مورد علاقهشان در آموزشگاههای مختلف بنشینند، همین هم فرصت خیلی خوبی است که بتوانند موضوعات مورد علاقهشان را انتخاب کنند و از طریق همین ویدئوهای آموزشی، کمی با آن دست و پنجه نرم کنند تا حداقل از این تابستان گرم و کرونایی، دست خالی بیرون نیایند. منصور ضابطیان، مجری محبوب رادیو و تلویزیون دراینباره به جامجم میگوید که قرار نیست با این کلاسها، کسی گوینده، مجری، فیلمساز یا نویسنده شود اما حداقل زمینههای آشنایی با این رشتهها برای علاقهمندانش فراهم میشود: «خب در حوزه گویندگی و اجرا، طبیعی است که کسی با پنج جلسه به صورت آنلاین یا حتی حضوری، گوینده یا مجری نمیشود، اما این مدرسه، بهترین فرصت برای شناخت و کسب اطلاعات راجع به آن چیزی است که فکر میکنند به آن علاقه دارند؛ بسیار دیدهام که نوجوانها علاقهمند به ماجرایی هستند که اطلاعات کافی راجع به آن ندارند و کسی هم نیست به آنها مشاوره بدهد و راهنماییشان کند؛ در صورتی که بچهها نیاز دارند تا بدانند این علاقهشان واقعی است یا صرفا با یک حس زودگذر و سطحی روبهرو هستند. در چنین شرایطی، این کلاسها، ویدئوها و آموزشهای آنلاین، میتواند بچههای علاقهمند را به سمت و سویی سوق بدهد که با جنبههای مختلف حوزه مورد علاقهشان آشنا شوند و به این نتیجه برسند که آیا این رشته مورد نظرشان هست یا نه.»
مسؤولان آموزش شهروندی شهرداری تهران هم میگویند که بخش بزرگی از هدفهایشان در اجرای این مدرسه تابستانی آنلاین، آشنایی کودکان و نوجوانان با حرفههای مختلف برای تصمیمگیری بهتر بوده است؛ البته ضابطیان میگوید این آموزشهای آنلاین، جنبهها و هدفهای دیگری هم دارد: «ما سعی کردیم صرفنظر از گویندگی، درست صحبتکردن در فضای اجتماعی را هم به مخاطبان یاد بدهیم.» او همچنین از روبهرو شدن با بچههایی میگوید که امکان ندارد او را ببینند و درباره گویندگی و اجرا سوالپیچش نکنند: «به همان نسبت که بزرگترها برای فعالیت در این حوزه ابراز علاقهمندی میکنند، با بچههای زیادی هم برخورد داشتهام که همانقدر اما در شکل و شمایلی دیگری دلشان میخواهد که گوینده و مجری شوند. واقعیت این است وقتی آنها را میبینم،یاد دوران نوجوانی خودم و دوستانم میافتم که به این ماجرا بسیار علاقه داشتیم.»
البته طبیعی است در روزهایی که رسانهها گستردهتر و فعالتر شدهاند، علاقهمندان به این فعالیتها هم بیشتر شوند. حالا ضابطیان بعد از سالها تدریس در دانشکده خبر و کارگاههای مختلف، اینبار روبهروی تعداد زیادی کودک و نوجوانی نشسته که در خانه هستند و چشمشان به صفحه لپتاپ است تا چیزی یاد بگیرند و راه برایشان روشنتر از قبل شود. حالا بر خلاف تمام سالهای تدریساش، کودکان و نوجوانان شاگرد او هستند: «چالش این تدریس برایم همین بود، این که قرار است به بچههایی آموزش بدهم که مخاطبم هستند، ولی آنها را نمیبینم و روبهروی من حضور ندارند. خب همین کار را سختتر میکرد و این که تو نتوانی از مخاطبانت بازخورد بگیری،چالشی بزرگ برایت ایجاد میکند.اما به هر حال امیدوارم این کلاسها در اوقات فراغت بچهها برایشان نتیجهبخش باشد و راهشان بهتر از همیشه روشن و مشخص باشد.» ضابطیان درباره برگزاری چنین کارگاههایی به جای کارگاههای پرشور و هیجان حضوری و ارتباط چهرهبهچهره استاد و شاگردی میگوید: «طبیعتا این کلاسها میتواند بخشی از خلأ این روزها را پر کند؛ گرچه آموزش مسائلی مانند گویندگی نیازمند این است که چهرهبهچهره باشد و به صورت کارگاهی انجام شود، اما به هر حال در شرایطی که در آن قرار داریم، همین آموزشها هم میتواند به بچهها کمککند.»
استعدادت را پیدا کن
فراتر از موضوع احساس علاقه به رشتهای خاص، داشتن استعداد در آن رشته هم اصل مهمی است که نوجوانان باید در انتخاب مسیر زندگیشان فراموش نکنند؛ موضوعی که فرشتهکریمی به عنوان بانوی موفق عرصه فوتسال در چند ویدئو در قالب کارگاه آموزشی طرح مدرسه تابستانی دربارهاش حرف میزند و قرار است که راه و روش استعدادیابی بچهها، بهخصوص در حوزههای ورزشی را یادشان بدهد. او در این باره به جامجم توضیح میدهد: «من پیش از هرچیز از راه موفقیت و پیدا کردن استعداد خودم برای بچهها در این کارگاه گفتم. دوست داشتم آن طور که خودم توانستم استعدادم را بشناسم، کودکان و نوجوانان را هم راهنمایی کنم تا استعدادشان را پیدا کنند و آن را بشناسند.» مدارس فوتبال معتبر یکی از آن راههایی بوده که کریمی از آنها برای شناخت استعداد فوتبالیست بودنش از آن استفاده کرده: «واقعیت این است که هر چیزی راهی دارد و شاید همین اوقات فراغت تابستان، بهترین فرصت است که نوجوانان به دل ماجراهای مختلف بروند و راهشان را با توجه به استعداد ذاتی وجودشان انتخاب کنند.»
کموکاستیهای مدرسه
مدرسه تابستانی تهران، در عین فرصت بودن، خیلی هم بی عیب و نقص نیست و میتوانست بهتر از اینها باشد. مثلا شاید بهتر بود استادان و مدرسان هرکدام از دورههای آموزشی، از طیفهای گسترده و متفاوتتری انتخاب میشدند و همه علایق نوجوانان با طرز فکرهای مختلف را پوشش میدادند. ضمن اینکه جای خالی آموزشهای اخلاقی و حضور مدرسان اخلاق و دینی در میان کارگاهها و زنگهای مدرسه تابستانی حسابی خالی است؛ آنقدر که بهتر بود در میان همه این مهارتها و شاید پیش از همه آنها، زنگ اخلاق و انسانیت و آموزش جنبههای معنوی هم برای موفقیت بیشتر در زندگی، از اولویتهای آموزش به کودکان و نوجوانان قرار میگرفت. علاوه بر آن، با توجه به بودجههای کلان فرهنگی که در اختیار شهرداری تهران قرار دارد، محدود بودن این ویدئوهای آموزشی و کارگاههای مجازی تنها به پنج هفته، به عبارتی این کلاسها تنها تا روزهای آخر مردادماه ادامه دارد و برای آخرین ماه تابستان بچهها، فکری نشده است. اما مسألهای که پرنگتر از همهچیز در این کارگاهها به چشم میخورد، پخش شدن ویدئوهای آموزشی از پیش ضبط شده است. شاید اگر این کارگاهها به صورت آنلاین برگزار شود و امکان پرسش و پاسخ بین مدرس و مخاطبانش وجود داشتهباشد، تاثیر بیشتر و بهتری بر کودکان و نوجوانان علاقهمند به حوزههای مختلف بگذارد. اما حالا و در کارگاههای آموزشی، مدرس متکلم وحدهای است که فقط میگوید و میگوید اما ممکن است مخاطبی باشد که از حرفهای یکطرفه او، پاسخ سوالهایش را نمیگیرد و در نهایت معضل در دسترس نبودن اینترنت برای بعضی از دانشآموزان در سال تحصیلی، اینجا هم مشکلساز شده است؛ حالا خیلی از کودکان و نوجوانان در مناطق مختلفی از کشور هستند که نهتنها به خاطر کرونا، در روزهای تابستانی و اوقات فراغتشان، خانهنشین شدهاند که حتی اینترنت و ابزاری هم برای استفاده حداقلی از چنین محتواهایی را ندارند.