بلای طبیعت نباشیم
تعطیلات نوروز و تابستان بیشترین زمانها برای آسیب دیدن محیط زیست است. موضوعی که از مشکلات همیشگی مناطق سبز و طبیعی کشور است.
برخی کارشناسان محیطزیست میگویند: «گام نخست جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، ساخت و ارائه الگوهای فرهنگی است که بتواند مردم را از آسیبهایی که ریختن زباله در طبیعت برای آنها دارد،آگاه کند.» شاید در راه این آگاهسازی، دادن کیسههای جمعآوری زباله در مبادی ورودی شهر به مسافران، ایجاد محلهای مناسب برای ریختن زباله و نصب علائم هشداردهنده، راهکارهای کوچک اما تاثیرگذاری برای نجات بخشی از طبیعت باشد.
البته ریختن زباله در طبیعت تنها بخشی از آسیبهای گردشگران به محیط زیست است؛ آسیبی که با چشم دیده میشود و شاید راهکارهای متفاوت بتواند از گستردگی آن کم کند؛ اما همهچیز به همین نوع از آسیبها ختم نمیشود. در واقع انتخاب یک مکان خوش آب و هوا و سرسبز در فصلهای گلدهی گیاهان که بهار و تابستان است هم نوع دیگری از ظلمهای انسان به طبیعت است. طبیعتی که تازه شروع به شکفتن میکند و ناگهان با افرادی روبهرو میشود که تخریبش میکنند.
همه اینها یعنی باید حواسمان باشد؛ به زبالهای که تولید میکنیم. به جایی که قدم میزنیم، به درختی که زیر سایهاش مینشینیم. اینها همانچیزی است که محمد تاجران، گردشگر محیط زیستی از آن میترسد و میگوید اگر دوباره همهچیز به قبل از کرونا برگردد، مردم به طبیعت میآیند و دوباره به آن آسیب میزنند.
حالا کرونا به عنوان یک مسکن برای محیط زیست است که برای مدتی آسیبهایی را که به محیط زیست وارد شده است تسکین میدهد. البته این مسکن در برابر دوره طولانی که از تاثیر منفی انسان در محیط زیست، به دست آمده، بسیار ناچیز است اما همان هم بهتر از ادامهدار بودن اثرات منفی است. حالا این روزها فرصتی پیشآمده تا محیط زیست کمی نفس
بکشد.
آنقدر که محمد درویش، فعال محیط زیست میگوید:«گرچه کرونا آسیبهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی زیادی را به وجود آورد، اما در نگاه کلی زمین، نفسی تازه کرد.» اما خوشبینانهاش این است که شاید هم این تنفس موقت، ادامهدار باشد؛ شاید قبل از کرونا مردم هیچوقت این را احساس نمیکردند که حضور نداشتن آنها چقدر به نفع طبیعت است؛ شاید بعد از گذر از این بحران، کمی سبک زندگیمان در برخورد با طبیعت را تغییر بدهیم؛ شاید همهچیز بهترشود.
برخی کارشناسان محیطزیست میگویند: «گام نخست جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، ساخت و ارائه الگوهای فرهنگی است که بتواند مردم را از آسیبهایی که ریختن زباله در طبیعت برای آنها دارد،آگاه کند.» شاید در راه این آگاهسازی، دادن کیسههای جمعآوری زباله در مبادی ورودی شهر به مسافران، ایجاد محلهای مناسب برای ریختن زباله و نصب علائم هشداردهنده، راهکارهای کوچک اما تاثیرگذاری برای نجات بخشی از طبیعت باشد.
البته ریختن زباله در طبیعت تنها بخشی از آسیبهای گردشگران به محیط زیست است؛ آسیبی که با چشم دیده میشود و شاید راهکارهای متفاوت بتواند از گستردگی آن کم کند؛ اما همهچیز به همین نوع از آسیبها ختم نمیشود. در واقع انتخاب یک مکان خوش آب و هوا و سرسبز در فصلهای گلدهی گیاهان که بهار و تابستان است هم نوع دیگری از ظلمهای انسان به طبیعت است. طبیعتی که تازه شروع به شکفتن میکند و ناگهان با افرادی روبهرو میشود که تخریبش میکنند.
همه اینها یعنی باید حواسمان باشد؛ به زبالهای که تولید میکنیم. به جایی که قدم میزنیم، به درختی که زیر سایهاش مینشینیم. اینها همانچیزی است که محمد تاجران، گردشگر محیط زیستی از آن میترسد و میگوید اگر دوباره همهچیز به قبل از کرونا برگردد، مردم به طبیعت میآیند و دوباره به آن آسیب میزنند.
حالا کرونا به عنوان یک مسکن برای محیط زیست است که برای مدتی آسیبهایی را که به محیط زیست وارد شده است تسکین میدهد. البته این مسکن در برابر دوره طولانی که از تاثیر منفی انسان در محیط زیست، به دست آمده، بسیار ناچیز است اما همان هم بهتر از ادامهدار بودن اثرات منفی است. حالا این روزها فرصتی پیشآمده تا محیط زیست کمی نفس
بکشد.
آنقدر که محمد درویش، فعال محیط زیست میگوید:«گرچه کرونا آسیبهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی زیادی را به وجود آورد، اما در نگاه کلی زمین، نفسی تازه کرد.» اما خوشبینانهاش این است که شاید هم این تنفس موقت، ادامهدار باشد؛ شاید قبل از کرونا مردم هیچوقت این را احساس نمیکردند که حضور نداشتن آنها چقدر به نفع طبیعت است؛ شاید بعد از گذر از این بحران، کمی سبک زندگیمان در برخورد با طبیعت را تغییر بدهیم؛ شاید همهچیز بهترشود.