مستندی با موضوع تاریخچه سیاستگذاری مسکن که بهتازگی روانه آنتن شبکه مستند شده است
خانههای رویایی
این روزها که بحث مسکن داغتر از همیشه است و خانههای 25 متری، پشتبام نشینی و... دستمایه انتقاد بسیاری شده، مستندی از تلویزیون پخش میشود که سعی دارد سیر تاریخی مشکلات مسکن را در کشور بررسی کند و از چرایی اتفاقات دیروز و امروز این حوزه بگوید. مستند «رویای آجری» به کارگردانی داوود مرادیان روایتی متفاوت از تاریخچه سیاستگذاری مسکن در حدود 60 سال گذشته ایران دارد. در این فیلم مستند ضمن استفاده از تصاویر آرشیوی، بسیاری از بازیگران اصلی حوزه مسکن و افراد تاثیرگذار که نقشی در تحولات آن در دهههای اخیر داشتهاند در برابر دوربین قرار میگیرند و از سهم مسؤولیت خود در این بازار میگویند. این مجموعه مستند هر روز ساعت 19 روی آنتن میرود و ساعت 24 بامداد و فردای آن روز ساعت ۱۵ از شبکه مستند بازپخش میشود و پخش آن تا جمعه ادامه دارد. در گفتوگو با مرادیان، کارگردان رویایآجری از شیوه نگاه این اثر به موضوع مهم مسکن پرسیدهایم.
او ادامه میدهد:سه سال را به پژوهش اختصاص دادیم، اما اتفاقات ایران را نمیشود فقط از نظرگاه پژوهشی صرف و مطالعات اقتصادی به سراغش رفت. ما ناچار شدیم وقایع سیاسی را هم بررسی کنیم که در چه شرایط سیاسی و اجتماعی این تصمیمها گرفته شده است. به همین علت فقط در یک فقره تمام نشریات ایران را از سال 57 تا 65 صفحه به صفحه بررسی کردیم.
چرا به اینجا رسیدیم؟
کارگردان رویای آجری میگوید، روندی در این مستند به تصویر کشیده میشود که دلیل شرایط فعلی مسکن در کشور را روشن میکند.او میافزاید: ما از سال 1317 تا 1399 را بررسی کردیم. مقطع پهلوی را در یک قسمت 60 دقیقهای دیدیم که مملو از تصاویر دیده نشده بود و خیلی هم سروصدا کرد. در این قسمت میبینیم محمدرضا پهلوی سال 52 اعلام میکند دارد در ایران قحطی میآید و همه چیز 300 درصد گران شده است. این خیلی وحشتناک است. این حرف محمدرضا پهلوی جواب آن ادعای هویداست که میگوید قیمت این خودکار 13 سال است تغییر نکرده. سال 1320 ،گندم 700درصد گران میشود. هر سال بین 50 تا صددرصد گرانی داشتیم، سال 52، سیمان 300 درصد گران میشود و ورشکستگی در ایران به بار میآید. در واقع انقلاب اسلامی سال 57 ویرانهای را از جهت مسکن و تورم تحویل میگیرد. ادعایی که مبنی بر ارزانی در آن سالها وجود دارد با سند و مدرک و صحبتهای محمدرضا پهلوی کاملا زیر سوال است. وقتی اتفاقات بعد از انقلاب را بررسی کردیم، دیدیم متاسفانه سیاستگذاری درباره مسکن ایران به جز دو مقطع کوتاه یعنی بخشی از سالهای 84 تا 90 و مقطع 58 تا 62 که با نگاه امام همسو بوده، نعل به نعل سیاست پهلوی بوده است و به همین دلیل به وضعیت کنونی رسیدیم.
چرا پهلوی؟
درباره اینکه چرا مستند بازه زمانی پهلوی تا اکنون را بررسی میکند از مرادیان جویا شدیم و او پاسخ میدهد:مساله مسکن زمانی در ایران مهم میشود که اجتماع شهرنشینی در پایتخت مورد توجه قرار میگیرد. در زمان قاجار آنقدر درگیری مسکن وجود ندارد. از زمان قرارداد دارسی به بعد که رضا پهلوی شروع به فروش ایران میکند، مساله زمین و مسکن در ایران جدی میشود.
پرسشگری به جای روایت
مرادیان درباره شیوه بیان و ساختار رویای آجری بیان میکند: این مستند سه ویژگی دارد که اگر نگویم بینظیر، کمنظیر است. اولا پژوهشی پشت آن است که کسی بهندرت روی مسائل اقتصادی اینگونه پژوهش میکند، یعنی در این اثر اقتصاد سیاسی بررسی شده است. دوما تصاویر آرشیوی دارد که برای تهیهاش سه سال حوصله گذاشته شده و مطلقا پیش از این دیده نشده است. این تصاویر خودش سند است. سوما با تمام بازیگران سیاستگذاری این عرصه گفتوگو شده است. در حقیقت اگر این افراد زنده بودند با آنها مصاحبه کردیم و اگر مردهاند گفتوگوهایش را پیدا کردیم یا از آنهایی که داشتند، خریدیم.
او اضافه میکند:مستند رویای آجری اصلا کارشناس محور نیست، یعنی کسی نمینشیند مقابل دوربین و درباره یک مقطع حرف بزند. ما مثل یک بازجویی مقابل این آدمها که اکثرا وزیر و معاون وزیر هستند، نشستیم و از آنها سوال پرسیدیم. مستند دانای کل است و راوی ندارد، به همین دلیل صدای مصاحبهکننده بهندرت شنیده میشود. نگاه این مستند انتقادی، از نوع پژوهشمحور است. در این زمینه سراغ وزیران، معاونان وزرا و شهرداران رفتیم و متاسفانه فقط با دو شهردار نتوانستیم گفتوگو کنیم.
آگاهی تاریخی
به گفته کارگردان و تهیهکننده، هدف این مستند ضمن به تصویر کشیدن تاریخی اوضاع بازار مسکن، آگاهی دادن به مخاطب است که براساس آن بتواند دید بهتری نسبت به شرایط فعلی داشته باشد. او میگوید: به نظر میرسد ما حافظه تاریخی نداریم و با عوض شدن نسلها خیلی اتفاقها به دست فراموشی سپرده میشود. وقتی فریم به فریم تاریخ را مقابل چشم بیننده میگذاریم برای نمونه دیگر از وقایع سال 94 و گرانی سال 97 تعجب نمیکند. وقتی به صورت واضح تاریخ را میبیند، نتیجه هم برایش مشخص است و میفهمد راهکار نجات کشور چیست. پس مخاطب در انتها به نتیجه میرسد. در واقع شناخت سیاسی - اجتماعی و نوعی جریانشناسی برایش حاصل میشود.