زبان شگفتانگیز و ساختار نو
شهرام احمدزاده نمایشنامهنویس و پژوهشگر
آنچه كمك میكند تا ما بتوانیم پیشرفت كنیم، پژوهش و نگاه به گذشته خود است. مكتوب كردن و پژوهش كردن كمك میكند تا ما راه را اشتباه نرویم. كنكاش گذشته برای رسیدن به آینده بهتر است. تئاتر ایران بیش از آن كه مكتوب باشد، گفتار است. تئاتر در این سرزمین، دوران درخشان نیز داشته است. تئاتر ایران در خلال سالهای دهه 40 و 50 خورشیدی دوران باشكوه خود را طی کرده و توجه ویژه به تئاتر در این سالها بسیار زیاد بوده است. در این برهه نمیتوان نقش «كارگاه نمایش» و تأثیر آن را بر تئاتر ایران فراموش كرد و نیز نمیتوان نمایشنامههای اسماعیل خلج را با آن زبان شگفتانگیز و ساختار نو و فضای جدید نادیده گرفت. خلج یكی از نمونههای بسیار موفق كارگاه نمایش است كه در كتاب «گلدونهها» (بررسی مولفههای نمایشنامهنویسی اسماعیل خلج)، به عنوان نمایشنامهنویس و نه كارگردان مورد مطالعه قرار گرفته است. آنچه پس از پژوهش فراوان درباره آثار اسماعیل خلج برای من مهم جلوه کرده است، از سه منظر (زبان، قهوهخانه و زن) كه به شكلی نوین در نمایشنامههای خلج نمود دارد، بررسی شده است و درصدد كشف دنیای خلج نمایشنامهنویس است؛ دنیایی كه با رویكردی جدید در زمینه نگاه به متون نمایشی خلج و اتكا به متن، جستوجو و كشف جهان متن به دست میآید. با اتكا به چنین نگرشی، در فصل «زن» زن را به عنوان كاراكتری با چگونگی شكل حضور مطالعه كردهام. سپس، زمانی را كه بر كاراكتر زن میگذرد، بررسی كرده و سر آخر به دنبال كشف این حقیقت كه زنان خلج، تیپ هستند یا شخصیت، مطالعه خود را ادامه دادهام.
در فصل «زبان»، به بررسی زبان خلج پرداخته شده، چراكه این شكل از زبان برای بار اول در نمایشنامهنویسی ایران اتفاق میافتد و در این میان كاری تطبیقی نیز با مسائل زبانشناسی دنیا انجام شده تا حقیقت زبانی خلج بیشتر نمود پیدا كند. در فصل «قهوهخانه» نیز در منظر اول، آن را به عنوان مكان عمومی بررسی و كاركردش در نمایشنامههای خلج را پیدا و سپس به عنوان مكانی دراماتیك به آن
نگاه كردهام.
سعی داشتهام در روند این خوانش و پژوهش، راهی نو برای خود بیابم تا نگاهی نوتر به نمایشنامههای خلج داشته باشم. گرچه ذكر این نكته ضروری است كه در این مسیر، تنها مجموعه كتاب «پاتوغ» كه شامل نمایشنامههای پاانداز، پاتوغ، حالت چهطوره مش رحیم، گلدونه خانم و تو خودت باش، عرقت رو بخور و نمایشنامه شبات بررسی شده كه علت آن هم این است كه تنها این شش نمایشنامه از خلج، جهانی بسیار متفاوت دارد.