هر روز غدیر است !
محدثه محمدی 17 ساله از کرج
یكی از قشنگ‌ترین و در عین حال دلهره‌آورترین صحنه‌های غدیر، آنجاست كه پیامبر فرمود به هر كسی كه رفته بگویید برگردد. فكر كن، بعدِ یك مسیر طولانی رسیده‌ای به جایی كه امیدی برای گذشتن نیست و توانی برای بازگشتن. تشنه‌ای و دلتنگ، گرسنه‌ای و دلتنگ، خسته‌ای و دلتنگ.
بعد یكی فریاد بكشد به هر كسی كه رفته بگویید برگردد. آن وقت چشم باز كنی و همه رفته‌ها را ببینی كه دارند، برمی‌گردند. عشق رفته، رفیق رفته، پدر و مادر رفته. اصلا هر رفته‌ای كه خیال بازگشت نداشته را ببینی كه دارد می‌آید و یك آن بفهمی كه دیگر نه تشنگی مانده و نه دلتنگی، نه گرسنگی مانده و نه دلتنگی، نه خستگی مانده و نه دلتنگی.
و عجیب نیست كه خود تنهایش، خودِ نه زاده‌شده و نه زاییده‌اش، دست‌هایش را به دور خودش می‌پیچد و احدیتش را این‌گونه دلداری می‌دهد كه «انا لله و انا الیه راجعون.» كه همه رفته‌هایی كه از من بوده‌اند، باز می‌گردند و وعده دیدار نزدیك است. كه من نه تشنه می‌شوم و نه گرسنه و نه خسته، ولی دلتنگ می‌شوم.
ولی دلتنگ...
این روزهای عجیب كه جای قلب، سنگ در سینه‌ها می‌تپد و آغوش‌ها، خالی از هندسه دلدارند باید كه پیامبری از كوچه ما رد شود و با صدای داوودی‌اش بانگ سر دهد: «به هر كسی كه رفته بگویید برگردد.» كه غدیر نه در گذشته‌ای دور، كه هر روز است.
بعد یكی فریاد بكشد به هر كسی كه رفته بگویید برگردد. آن وقت چشم باز كنی و همه رفته‌ها را ببینی كه دارند، برمی‌گردند. عشق رفته، رفیق رفته، پدر و مادر رفته. اصلا هر رفته‌ای كه خیال بازگشت نداشته را ببینی كه دارد می‌آید و یك آن بفهمی كه دیگر نه تشنگی مانده و نه دلتنگی، نه گرسنگی مانده و نه دلتنگی، نه خستگی مانده و نه دلتنگی.
و عجیب نیست كه خود تنهایش، خودِ نه زاده‌شده و نه زاییده‌اش، دست‌هایش را به دور خودش می‌پیچد و احدیتش را این‌گونه دلداری می‌دهد كه «انا لله و انا الیه راجعون.» كه همه رفته‌هایی كه از من بوده‌اند، باز می‌گردند و وعده دیدار نزدیك است. كه من نه تشنه می‌شوم و نه گرسنه و نه خسته، ولی دلتنگ می‌شوم.
ولی دلتنگ...
این روزهای عجیب كه جای قلب، سنگ در سینه‌ها می‌تپد و آغوش‌ها، خالی از هندسه دلدارند باید كه پیامبری از كوچه ما رد شود و با صدای داوودی‌اش بانگ سر دهد: «به هر كسی كه رفته بگویید برگردد.» كه غدیر نه در گذشته‌ای دور، كه هر روز است.
