برنامههای تربیتی و مدیریت آسیبهای اجتماعی در برنامه تحصیلی جدید در دوره کرونا چه جایگاهی دارد؟
تربیت از راه خیلی دور
همه از 15 شهریوری میگویند که بدون شک و تردید قرار است مدارس بازگشایی شود، اما اینطور که از تازهترین پروتکل بازگشایی مدارس معلوم است، شروع سال تحصیلی لزوما به معنای بازگشایی فیزیکی مدارس نیست، بلکه به معنای شروع جریان آموزش است. اما واقعا آموزش تنها چیزی است که دانشآموزان در این روزها به آن نیاز دارند؟ حالا و طبق این پروتکل بازگشایی مدارس، همهچیز قرار است با در نظر گرفتن وضعیت منطقه عملی شود. در صورتی که وضعیت استانی سفید باشد، مدارس آنجا بهصورت عادی و با رعایت پروتکلهای بهداشتی بازگشایی میشوند؛ در صورتی که منطقه در وضعیت زرد یا هشدار قرار گرفته باشد نیز مدارس به صورت نیمهحضوری و حداقل سه روز در هفته تشکیل میشود و در صورتی که منطقه در وضعیت قرمز قرار داشته باشد، کلاسهای درس به صورت مجازی خواهد بود. این یک قاعده کلی برای همه مدارس و دانشآموزان است. قاعدهای برای حفظ سلامت دانشآموزان توام با ارائه آموزش؛ اما لزوم حل آسیبهای اجتماعی و مباحث پرورشی و تربیتی که دانشآموزان در چنین شرایطی به آن نیاز دارند، در پروتکلهای بازگشایی مدارس چه جایگاهی دارد؟
نخواهد داشت.»
اما در این میان فرهاد ملوندی، کارشناس ارتباطات آموزش و پرورش نگاه دیگری به ماجرا دارد و از شرایطی میگوید که گریبانگیر همه شده است و حالا باید بتوانیم خودمان را با آن وفق بدهیم و بیشترین استفاده را از شرایط فعلی داشته باشیم: «شرایطی که ویروس کرونا برای ما ایجاد کرده، به گونهای است که همه بخشهای جامعه از جمله آموزش و پرورش را تحتتاثیر قرار داده و ما باید آن را به عنوان یک امر اجتنابناپذیر بپذیریم. حالا و با پذیرش شرایط فعلی، بهترین راه این است که تمام جنبههای آموزش حضوری دانشآموزان را بتوانیم با استفاده از دیگر وسایل ارتباطی به انجام برسانیم و عملی کنیم و این یعنی همان وفق دادن خودمان با شرایط فعلی.» اما در چنین شرایطی، تکلیف فعالیتهای پرورشی و فرهنگی در سال تحصیلی جدید چه میشود؟ از نظر او همانطور که قرار است طبق پروتکل بازگشایی مدارس، در استانهایی که حضور بچهها بهصورت فیزیکی مقدور نیست، بچهها بهصورت مجازی با مریبان در ارتباط باشند و کتابهای درسیشان را آموزش ببینند، مسائل تربیتی و فرهنگی هم از این مساله جدا نیست و باید این مسائل را هم در نوع جدیدی از این سیستم تحصیلی بگنجانیم:« درواقع باید مراکز تربیتی و فعالیتهای پرورشی را هم به این سمت سوق بدهیم که بتوانند از این بستر استفاده کنند؛ مثلا شبکه شاد دقیقا یکی از همان بسترهایی است که اتفاقا میدانم قرار است بهرهبرداریهای حداکثری در زمینه تئاتر، مسابقات قرآنی، هنری و فرهنگی را انجام بدهد.
همین موضوع یعنی علاوه بر مسائل آموزشی، مسائل تربیتی و پرورشی هم در برنامهریزیهای جدید، جایگاه ویژه خودشان را دارند.» شاید در ابتدا به نظر برسد که در شهرهای قرمز و زرد که حضور فیزیکی در مدارس به حداقل میرسد، فعالیتهای فوقبرنامه و تربیتی هم متوقف میشود و مسائل آموزشی، کانون توجه مسؤولان و حتی خانوادههای دانشآموزان باشد. اما فرهاد ملوندی نگاه دیگری دارد و چنین مسالهای را صحیح نمیداند؛ او به تعطیلی فضاهای پرورشیگونهای مثل فرهنگسراها اشاره میکند و تاکید دارد که این جریان از چشم برنامهریزان سیستم آموزشی جدید دور نمانده است: «طبیعتا در روزهایی که بچهها نمیتوانند در فضاهای فرهنگی، تربیتی و پرورشی مثل فرهنگسراها، کتابخانهها و... حضور پیدا کنند، اگر قرار باشد این مسائل در خلل سال تحصیلی هم نادیده گرفته شود که قطعا با اوضاع خوبی روبهرو نخواهیم بود؛ برای همین است که میگویم تا آنجا که میدانم، تا به امروز، بیشتر برنامهها و مسابقات فرهنگی، به صورت مجازی برگزار شده و همچنان به قوت خودشان پابرجا بوده و قرار نیست چنین شرایطی باعث نادیده گرفته شدن اهمیت مسائل تربیتی و فوقبرنامه دانشآموزان شود.»
اینطور که به نظر میرسد، جدیدترین پروتکل آموزش و پرورش درباره بازگشایی مدارس از انجام فعالیتهای فرهنگی و پرورشی گفته است اما سوال این است که چطور چنین چیزی ممکن است وقتی راه و روش آن بیان نشده؛ سوالی که فرهاد ملوندی به آن پاسخ میدهد:«ماجرا این است که نمیشود سیستم تعلیم و تربیت خودمان را تعطیل کنیم. خیلی وقت است که آموزش و پرورش به سمتی رفته و میرود که فقط بحث آموزش صرف برایش اهمیت ندارد و تمام تلاش سیستم در این است که بین آموزش و پرورش تعادل مناسبی برقرار شود. برای همین است که در کنار مباحث آموزشی، مباحث پرورشی را هم در ابزارهای در دسترس دانشآموزان برای آموزش فضای مجازی گنجانده است و دانشآموزان به همان اندازه که دغدغه تکالیف درسیشان را دارند، به فکر تهیه آثار برای برنامههای فرهنگی، هنری، قرآنی و... هم خواهند بود.»
آنطور که علیرضا قهرمانی میگوید، شاید تنها کاری که میشود از طریق فضای مجازی در حوزه تربیتی و پرورشی برای دانشآموزان انجام داد، جنبه آگاهسازی آنها باشد:« بله خب همه روانشناسان و مشاوران و معلمان پرورشی مدارس میتوانند از طریق بروشورهای مجازی، توصیهها، کلیپها و هر ابزاری که در اختیار دارند، به دانشآموزان بینش و آگاهی بدهند، اما نباید یادمان برود که همه رفتارهایی که توانسته است در رفتار دانشآموزان بهخصوص نوجوانان به نتیجه برسد، نیازمند یک چاشنی رفاقت و ارتباط دوستانه بوده که این روزها، دانشآموزان از آن بیبهرهاند.»
موضوعی که حتی ملوندی هم به آن معتقد اما همچنان امیدوار است: «طبیعتا همه میدانیم و میپذیریم که ارتباط غیرحضوری طبیعتا نمیتواند مانند حضور در یک محیط با حال و هوای دوستانه و تربیتی و پرورشی عمل کند اما شاید بتوانیم در این راه، نوع دیگری از رسیدن به اهدافمان را یاد بگیریم.» اما در نهایت قهرمانی معتقد است که قطعا و بدونشک بچهها و دانشآموزان در زمان کرونا با آسیبهای روحی و روانی خاص خودشان روبهرو خواهند شد و به قولی همه ما وظیفه داریم تا آن را تعدیل کنیم و به حداقل برسانیم؛ وظیفهای که بخشی از آن برعهده آموزش و پرورش و بخشهای دیگر آن برعهده همه جامعه بهخصوص خانواده بهعنوان حامیان دانشآموزان است که باید حضور فعال و هوشمندانهای درکنار فرزندانشان داشته باشند.