اهمیت ارزش پیشنهادی خوب برای شركت‌های نوپا

اهمیت ارزش پیشنهادی خوب برای شركت‌های نوپا


 یكی از مهم‌ترین عوامل موفقیت یك كسب‌وكار، ارزش پیشنهادی‌ای است كه به مشتریان خود ارائه می‌دهد. ارزش پیشنهادی مزیت رقابتی یك شركت نوپا (استارت‌آپ) است و كاربران را به استفاده از محصولاتش ترغیب می‌كند. این ارزش پیشنهادی می‌تواند در محصول یا خدمات یك شركت نوپا نمود پیدا كند و قلب مدل كسب‌وكار را تشكیل می‌دهد.
عامل اصلی شكست شركت‌های نوپا‌، تولید محصولات یا خدماتی است كه كاربران آن را نمی‌خواهند. ارزش پیشنهادی وعده‌ای است كه یك كسب‌وكار به مشتریان خود می‌دهد و تحقق این وعده خدمات یا محصولاتی است كه مشتریان دریافت خواهند كرد.
محقق شدن این وعده بسته به سطح پاسخ‌دهی شركت نوپا، نسبت به نیاز مشتری متفاوت است. خواستن یك كسب‌وكار از طرف مشتری، به ارزش پیشنهادی آن بستگی دارد و صرف زمان برای ایجاد آن، می‌تواند به رشد و نتیجه‌گیری بهتر شركت نوپا منجر شود.

برای ساختن یك ارزش پیشنهادی خوب لازم است به نكات زیر توجه كنیم.
      كپی كردن آن دشوار باشد
مهم است كه ارزش پیشنهادی ایجادشده نتواند به‌راحتی از سوی رقیبان كپی شود یا شركت‌هایی كه سرمایه بیشتری دارند، امكان حذف شركت نوپا از بازار را نداشته باشند. بهتر است ارزش پیشنهادی روی مشكلاتی تمركز كند كه تاكنون راهكاری نداشته ‌است. تمایز از رقبا مساله مهمی است كه ارزش پیشنهادی می‌تواند یكی از عوامل تمایز باشد. اگر شركت نوپا حداقل از یك منظر بهتر از رقبا نباشد، شكست آن
حتمی است.
      در كنار یك مدل كسب‌وكار عالی بدرخشد
ارزش پیشنهادی در كنار مدل كسب‌وكار معنا پیدا می‌كند. كانال‌های ارتباطی، منابع، جریان درآمدی و... می‌توانند بر نحوه پیاده‌سازی محصولات و خدمات اثرگذار باشند و ارزش پیشنهادی بخشی از مسیر توسعه كسب‌وكار خواهد بود و نباید جدا از آن در نظر گرفته شود.
      ارزش پیشنهادی باید برای مشتری هدف و رفع نیاز آن ایجاد شود
بسیار مهم است كه ارزش پیشنهادی بر روی آنچه برای بیشتر مشتریان مهم است متمركز باشد و چیزی را به آنها ارائه كند كه می‌خواهند و خوشحال‌شان می‌كند. فقط در این صورت است كه مشتری حاضر است برای آن پول پرداخت كند. لازم نیست یك شركت نوپا همه مشكلات جهان را حل كند! بلكه كافی‌ است روی حل تعدادی مسأله به شكلی رضایت‌بخش متمركز باشد.
      ارزش پیشنهادی چندجانبه است
ممكن است ارزش پیشنهادی باهدف برطرف كردن نیازی در مشتریان توسعه پیدا كند. اما لازم است عناصر احساسی و اجتماعی هم در آن لحاظ شود. حل‌كردن مشكل كاربران در یك جنبه نمی‌تواند برای وفاداری و تعلق مشتری نسبت به یك كسب‌وكار كافی باشد و باید جنبه‌های بیشتری در توسعه ارزش پیشنهادی در نظر گرفته شود.