جزئیات 210 دقیقه تلاش فرمانده انتظامی فارس برای نجات گروگان در گفتوگو با وی
ســپــاس ســردار
این روزها به هر كانال تلگرامی یا صفحه اینستاگرامی سر بزنی، فیلم دو دقیقهای نجات گروگان و دستگیری گروگانگیر مسلح در شیراز را میبینید. رشادت سردار مویسپید پلیس در این عملیات، از رهامبخش حبیبی در فضای مجازی، چهرهای شجاع و فداكار ترسیم كرده كه برای نجات زن جوان، بدون سلاح و جلیقه ضدگلوله روبهروی گروگانگیر مسلح حاضر میشود. تلاش و شجاعت فرمانده انتظامی استان فارس پس از 210 دقیقه نتیجه میدهد و با تسلیم شدن گروگانگیر، زن جوان رها میشود. فرمانده انتظامی استان فارس در گفتوگویی با جامجم، به تشریح سه ساعت و نیم تلاشش برای رهایی گروگان پرداخت.
ماجرا از كجا شروع شد؟
كارآگاهان پلیس آگاهی استان فارس، هفته گذشته متوجه حضور قاتلی تحت تعقیب در یكی از محلههای شیراز شدند. این قاتل، آذر سال گذشته به خاطر اختلاف با مردی به نام جواد او را در بندر ریگ بوشهر با شلیك گلوله از پا درآورده بود. با تحقیقات بیشتر مشخص شد، قاتل مسلح از دختر همسایه خواستگاری کرده و قرار است بهزودی ازدواج كنند. به دلیل اینكه قاتل مسلح بود، تیم عملیاتی تصمیم گرفت نیمهشب او را غافلگیر و دستگیر كنند. به همین دلیل ساعت 4 بامداد، خانه را محاصره كردند، اما متهم متوجه حضور ماموران شد و با شلیك گلوله سعی در فرار داشت. با شروع تیراندازی، یكی از ساكنان ساختمان از خانه بیرون آمد كه قاتل او را به سمتی پرت كرد و وارد خانهاش شد و همسر او را گروگان گرفت.
گروگانگیری كه كوتاه نمیآمد
فرمانده انتظامی استان فارس درباره این عملیات گفت: «وقتی از ماجرا باخبر شدم، سریع راهی محل شدم تا بتوانم گروگان را نجات دهم. باتوجه به روحیه مرد گروگانگیر، احتمال هر اقدامی از سوی او وجود داشت. به همین دلیل ابتدا سعی كردم با بلندگو با او صحبت كنم تا راضی به تسلیم شود اما مرد خشمگین به هیچ عنوان راضی به رهایی گروگان نمیشد. از سوی دیگر شوهر این زن كه نگران حال همسرش بود، بیتابی میكرد و با برداشتن چوبی قصد داشت وارد خانه شود كه او را آرام كردم و قول دادم همسرش را نجات دهم». ماموران اینبار تصمیم گرفتند از راه تماس تلفنی با گروگانگیر ارتباط برقرار كنند. چند بار با تلفن خانه تماس گرفتند، اما كسی جواب نداد. تماسها ادامه داشت تا اینكه زن جوان هراسان و مضطرب به تلفن پاسخ داد. بعد از صحبت با این زن مشخص شد، گروگانگیر از ناحیه دست تیر خورده و خونریزی شدیدی دارد. از این زن خواستم گوشی را به مرد مسلح بدهد اما گروگانگیر حاضر به صحبت نمیشد. بعد از دوبار تماس سرانجام قانع شد تلفنی صحبت كند. قاتل فردی وابسته به پدر و مادرش بود كه از ما خواست اجازه دهیم از محاصره خارج شود و نزد آنها برود. به او گفتم که این کار مقدور نیست و بهتر است اوضاع را بدتر نكند و تسلیم شود.
رهایی گروگان
بعد از چهار بار صحبت با گروگانگیر كه 150 دقیقه طول كشید، او قبول كرد زن جوان را آزاد كند. رئیسپلیس استان فارس جلیقه ضدگلوله را بیرون آورد و با نشان دادن دستانش به گروگانگیر اطمینان داد كه سلاحی همراه ندارد، اما قاتل فراری اسلحهای در دست داشت و آن را به سمت سردار گرفته بود. ناگهان تصمیمش تغییر كرد و دوباره به داخل خانه رفت و در را بست. «دوباره پشت پنجره رفته و با او صحبت كردم تا اعتمادش جلب شد و قبول كرد تسلیم شود. وارد آپارتمان شدم و زن گروگان را بیرون آورده و تحویل همسرش دادم. بعد دست زخمی او را پانسمان كردم و دستور دادم با آمبولانس سریع به بیمارستان منتقل شود. او لباس به تن نداشت که یکی از ماموران لباسش را به او داد. با دكتر جراح هم صحبت كردم تا سریع جراحی شود. از داخل خانه نیز دو قبضه كلت و كلاشینكف همراه چند خشاب و بیش از 120 گلوله كشف شد. بعد از به هوش آمدن مرد گروگانگیر به ملاقاتش رفته و او را تحویل پلیس بوشهر دادیم.» در پایان از سردار پرسیدیم: چه شد خودتان وارد عمل شدید كه در پاسخ گفت: «فرمانده باید خودش جلوتر از بقیه باشد. اگر در این ماجرا، حادثه تلخی برای زن جوان رقم میخورد، الان من فرمانده، شرمنده مردم استان بودم. اگر قرار بود در این ماجرا به كسی آسیبی وارد شود خودم را سپر این آسیب كردم تا آرامش مردم برهم نخورد.»
كارآگاهان پلیس آگاهی استان فارس، هفته گذشته متوجه حضور قاتلی تحت تعقیب در یكی از محلههای شیراز شدند. این قاتل، آذر سال گذشته به خاطر اختلاف با مردی به نام جواد او را در بندر ریگ بوشهر با شلیك گلوله از پا درآورده بود. با تحقیقات بیشتر مشخص شد، قاتل مسلح از دختر همسایه خواستگاری کرده و قرار است بهزودی ازدواج كنند. به دلیل اینكه قاتل مسلح بود، تیم عملیاتی تصمیم گرفت نیمهشب او را غافلگیر و دستگیر كنند. به همین دلیل ساعت 4 بامداد، خانه را محاصره كردند، اما متهم متوجه حضور ماموران شد و با شلیك گلوله سعی در فرار داشت. با شروع تیراندازی، یكی از ساكنان ساختمان از خانه بیرون آمد كه قاتل او را به سمتی پرت كرد و وارد خانهاش شد و همسر او را گروگان گرفت.
گروگانگیری كه كوتاه نمیآمد
فرمانده انتظامی استان فارس درباره این عملیات گفت: «وقتی از ماجرا باخبر شدم، سریع راهی محل شدم تا بتوانم گروگان را نجات دهم. باتوجه به روحیه مرد گروگانگیر، احتمال هر اقدامی از سوی او وجود داشت. به همین دلیل ابتدا سعی كردم با بلندگو با او صحبت كنم تا راضی به تسلیم شود اما مرد خشمگین به هیچ عنوان راضی به رهایی گروگان نمیشد. از سوی دیگر شوهر این زن كه نگران حال همسرش بود، بیتابی میكرد و با برداشتن چوبی قصد داشت وارد خانه شود كه او را آرام كردم و قول دادم همسرش را نجات دهم». ماموران اینبار تصمیم گرفتند از راه تماس تلفنی با گروگانگیر ارتباط برقرار كنند. چند بار با تلفن خانه تماس گرفتند، اما كسی جواب نداد. تماسها ادامه داشت تا اینكه زن جوان هراسان و مضطرب به تلفن پاسخ داد. بعد از صحبت با این زن مشخص شد، گروگانگیر از ناحیه دست تیر خورده و خونریزی شدیدی دارد. از این زن خواستم گوشی را به مرد مسلح بدهد اما گروگانگیر حاضر به صحبت نمیشد. بعد از دوبار تماس سرانجام قانع شد تلفنی صحبت كند. قاتل فردی وابسته به پدر و مادرش بود كه از ما خواست اجازه دهیم از محاصره خارج شود و نزد آنها برود. به او گفتم که این کار مقدور نیست و بهتر است اوضاع را بدتر نكند و تسلیم شود.
رهایی گروگان
بعد از چهار بار صحبت با گروگانگیر كه 150 دقیقه طول كشید، او قبول كرد زن جوان را آزاد كند. رئیسپلیس استان فارس جلیقه ضدگلوله را بیرون آورد و با نشان دادن دستانش به گروگانگیر اطمینان داد كه سلاحی همراه ندارد، اما قاتل فراری اسلحهای در دست داشت و آن را به سمت سردار گرفته بود. ناگهان تصمیمش تغییر كرد و دوباره به داخل خانه رفت و در را بست. «دوباره پشت پنجره رفته و با او صحبت كردم تا اعتمادش جلب شد و قبول كرد تسلیم شود. وارد آپارتمان شدم و زن گروگان را بیرون آورده و تحویل همسرش دادم. بعد دست زخمی او را پانسمان كردم و دستور دادم با آمبولانس سریع به بیمارستان منتقل شود. او لباس به تن نداشت که یکی از ماموران لباسش را به او داد. با دكتر جراح هم صحبت كردم تا سریع جراحی شود. از داخل خانه نیز دو قبضه كلت و كلاشینكف همراه چند خشاب و بیش از 120 گلوله كشف شد. بعد از به هوش آمدن مرد گروگانگیر به ملاقاتش رفته و او را تحویل پلیس بوشهر دادیم.» در پایان از سردار پرسیدیم: چه شد خودتان وارد عمل شدید كه در پاسخ گفت: «فرمانده باید خودش جلوتر از بقیه باشد. اگر در این ماجرا، حادثه تلخی برای زن جوان رقم میخورد، الان من فرمانده، شرمنده مردم استان بودم. اگر قرار بود در این ماجرا به كسی آسیبی وارد شود خودم را سپر این آسیب كردم تا آرامش مردم برهم نخورد.»