ربودن دایی پولدار برای چك سفید امضا
مرد جوان كه با همدستی دو دوستش، برای اخاذی دایی پولدارش را ربوده بود پای میز محاكمه قرار گرفت. متهم در جلسه دادگاه مدعی شد؛ از داییاش طلب بخشش ندارد و هر حكمی دادگاه بگوید قبول میكند.
به گزارش خبرنگار جامجم، سال گذشته مردی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از خواهرزادهاش به اتهام آدمربایی و اخاذی شكایت كرد. این مرد در شكایت خود گفت: دیروز در حال رفتن به محل كارم بودم كه خودرویی سد راهم شد. مردی كه سرنشین خودرو بود، خود را وكیل معرفی كرد و خواست درباره شكایتی كه از من شده صحبت كنیم. او اطلاعات زیادی از من داشت و به همین خاطر اعتماد كرده و سوار شدم. پس از طی مسافتی مرد وكیل و سرنشین خودرو مرا تهدید كرده و چشمانم را بستند. آنها برگهای مقابلم گذاشته و تهدید كردند اگر به آن را امضا نكنم، مرا به قتل میرسانند. برای نجات جانم امضا كردم. موقع امضای برگه از زیر چشمبند خواهرزادهام را دیدم. آن موقع واكنشی نشان ندادم. وقتی برگه را امضا كردم، آدمربایان رهایم كردند.
بعد از این شكایت، ماموران تحقیقات را آغاز كرده و در مرحله اول خواهرزاده شاكی به نام پدرام را دستگیر كردند. او در تحقیقات اعتراف كرد بهخاطر اختلاف حسابی كه با داییاش داشته او را ربوده است.
در ادامه وكیل قلابی و راننده خودرو هم دستگیر شده و به جرم خود اعتراف كردند. با تكمیل تحقیقات پرونده با صدور كیفرخواست برای محاكمه به شعبه نهم دادگاه كیفری یك استان تهران ارسال شد. در این جلسه شاكی به قضات گفت: من مرد ثروتمندی هستم. از هر سه متهم شكایت دارم. خواهرزادهام پولی از من میخواست كه به او دادم، او بیش از طلبش را میخواست كه قبول نكردم. به همین خاطر مرا ربود تا چك سفید امضا بگیرد.
در ادامه پدرام در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از داییام طلب داشتم، اما بهخاطر اینكه مدركی نداشتم طلبم را نمیداد. به همین خاطر تصمیم گرفتم به زور طلبم را بگیرم. شاكی من و خانوادهام را خیلی اذیت كرد و از او طلب بخشش ندارم و هر حكمی دادگاه بدهد قبول میكنم.
در ادامه وكیل قلابی در جایگاه قرار گرفت و گفت: پدرام از من كمك خواست و من كمكش كردم كه چطور امضا بگیرد تا سندیت داشته باشد. من نمیدانستم شاكی دایی پدرام است.
سومین متهم هم از شاكی درخواست بخشش كرد و گفت: من در جریان اختلاف پدرام و داییاش نبودم.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای صدور حكم وارد شور شدند.