سردار در آغوش مادر

پسر 4 ساله بعد از 19 ساعت سرگردانی در جنگل پیدا شد

سردار در آغوش مادر

 بعد از ماجرای پر التهاب سها رضانژاد، دختر 27ساله‌ای كه در منطقه «جهان‌نما»ی شهرستان كردكوی استان گلستان ناپدید و جسدش پیدا شده بود و موجی از غم و حسرت را در بین خانواده و كاربران فضای مجازی ایجاد كرد، این بار خبر ناپدید و سپس پیدا شدن پسربچه چهار ساله‌ای به‌نام سردار دُردی، غم مرگ سها را كمرنگ‌تر كرد و باعث خوشحالی بی‌حد و حصر خانواده و اهالی منطقه شد.
ظهر 14 شهریور بود كه خانواده تصمیم گرفتند برای استفاده از آب و هوای بكر فضای سبز شمال به جنگل گلستان بروند. ناهار را كه خوردند، همه مشغول استراحت شدند. سردار هم مشغول بازی بود. در حالی‌كه بزرگ‌ترها مشغول گپ و گفت بودند، سردار هم به آرامی از آنان دور شد. آن‌قدر بی‌سروصدا این اتفاق افتاد كه نه تنها پدر و مادر كه هیچ‌یك از بستگان نزدیك او هم متوجه دور شدن سردار نشدند. ساعت سه تا چهار بعداز‌ظهر بود كه ناگهان همگی متوجه ناپدید شدن سردار كوچولو شدند. دلهره و وحشت عجیبی به جان همه چنگ انداخته بود. همه نام سردار را صدا می‌كردند. وحشت كشنده عجیبی در میان اعضا خانواده ساكن شده بود. هرچه صدا می‌زدند، هیچ صدایی از سردار نبود كه جوابشان را بدهد. این جست‌وجوها یك ساعت و نیم تا دو ساعت بعد از گم شدن سردار ادامه داشت، اما هرچه می‌گشتند، هیچ اثری از پسربچه پیدا نمی‌كردند. هوا رو به تاریكی می‌رفت و كم‌كم همه به این نتیجه رسیدند كه اگر همین‌طور به تنهایی جست‌وجو را ادامه دهند، راه به جایی نخواهند برد.
محمدرضا استیری، رئیس جمعیت هلال‌احمر شهرستان مینودشت در مورد این حادثه به جام‌جم می‌گوید: «این كودك به اتفاق خانواده و اقوامش از روستای قراول كلاله به شهرستان گالیكش می‌آیند و اول جنگل گلستان اتراق می‌كنند. بعد از مدتی جست‌وجو، وقتی نتیجه نمی‌گیرند، ساعت پنج و نیم بعداز‌ظهر با نیروی انتظامی و مركز ما تماس‌گرفته و موضوع را اطلاع می‌دهند، آن هم در شرایطی كه پایگاه ما با نقطه اتراق این خانواده 500 تا 600 متر فاصله داشت. پس از اطلاع از این حادثه، 21 نفر از عوامل امدادی، همراه دو سگ جست‌وجوی نجات كه جزو تیم «آنست» محسوب می‌شود و همچنین مردم محلی و نیروی انتظامی و بسیج كه در مجموع بین 200 تا 300 نفر می‌شدند تا ساعت چهار صبح این جست‌وجو را ادامه دادند كه موفق به پیدا كردن بچه نشدند.»
سیدمجتبی اكبری، معاون و مسؤول امداد و نجات شهرستان گالیكش و مینودشت، از نیروهای امدادی بود كه در این حادثه حضور داشت. او ادامه می‌دهد: «شرایط خانواده بحرانی و استرس زیادی بر آنها حاكم بود. در مسیری كه بچه در آن گم شده بود، خطرات مختلفی وجود داشت و پدر و تمام اعضای خانواده حال و هوایی داشتند كه به‌هیچ‌وجه نمی‌شود آن را توصیف كرد، اما پس از مدتی جست‌وجو همراه تیم‌های امدادی و اهالی روستای تنگه راه، پسربچه را در حالی‌كه در یك مرتع بود و تقریبا یك كیلومتر از جایی كه خانواده‌اش اتراق كرده بود، فاصله داشت پیدا كردیم. وقتی او را پیدا كردیم و به سمتش رفتیم، بچه ترسید، اما بعد از مدتی به سمت ما آمد و من او را در آغوش گرفتم. از او پرسیدم كجا بودی با همان زبان كودكانه، گفت بالا و پایین بودم و توضیحاتی داد كه چندان مشخص و قابل فهم نبود. با این‌كه خطرات متعددی در مسیر بچه وجود داشت، اما خوشبختانه گرفتار هیچ‌یك از آنها نشده بود.»