می‌خواهم به عصر جدید برگردم

گفت‌وگو با پارسا خائف که پس از درخشش در عصر جدید می‌خواهد اولین آلبوم خود را منتشر کند

می‌خواهم به عصر جدید برگردم

هنر جزو رشته‌های پرطرفدار در ایران است و بچه‌ها از كودكی علاقه‌مند به این رشته هستند. البته هر فردی متناسب با ذوق و علاقه‌اش وارد یكی از شاخه‌های هنر می‌شود. مسلما یكی از شاخه‌هایی كه با استقبال زیادی رو‌به‌رو می‌شود، موسیقی است. این علاقه تا حدی است كه بچه‌ها از همان مقطع كودكی هر چیزی را در دستشان می‌گیرند و شروع به خواندن می‌كنند، اما از آنجایی كه این رشته از هنر مساوی با هزینه‌های زیاد است، علایق اكثر این افراد در مقطع رویا باقی می‌ماند و نمی‌توانند رؤیاهایشان را به حقیقت تبدیل كنند، اما از روزی كه برنامه عصر جدید در تلویزیون متولد شد، امید تازه‌ای در دل همه علاقه‌مندان به موسیقی جوانه زده و هر كس ادعایی در این حوزه دارد، میدانی برایش فراهم شده تا عرض اندام كنند. در فصل یك برنامه عصر جدید و فصل دوم این برنامه كه هنوز بخش فینال آن باقی مانده است، خوانندگان زیادی آمدند و با وجود سختگیری‌های آریا عظیمی‌نژاد كه خیلی راحت رای سفید به هر خواننده‌ای نمی‌دهد، توانستند به مراحل بالا صعود كنند. یكی از این افراد كسی نبود جز پارسا خائف، پسرك ریز‌اندام كه توانست با صدای شش دانگش به مرحله نهایی راه پیدا كند و با پنج میلیون و 700 و اندی هزار آرای مردمی رتبه سوم را از آن خودش كند. گرچه پارسا قبل از آمدن به برنامه عصر جدید در جشنواره ملی موسیقی جوان و جشنواره نوای خرم شركت كرده و توانسته بود رتبه‌های خوبی از آن خودش كند، اما با برنامه عصر جدید در میان مردم شهره شد. حال این پسر 15 ساله اردبیلی همراه خانواده‌اش از یك سال پیش به تبریز نقل مكان كرده‌اند، زیرا در اردبیل هنرستان موسیقی نبود و خانواده به دنبال پیشرفت پارسا بودند، به همین دلیل از یك سال پیش و بعد از عصر جدید در تبریز سكنی گزیدند. خانواده پارسا فرهنگی هستند. پدر، مدیرمسؤول نشریه اردبیل فردا و مادر سردبیر همین نشریه است. او زمستان پارسال نیز در جشنواره موسیقی اصیل كشورهای اسلامی كه در جمهوری آذربایجان (باكو) برگزار شده بود، در میان 15 كشور اسلامی، رتبه برتر را از آن خودش كرد. او بعد از چندین ماه تلاش موفق شد برای آلبوم جدیدش مجوز انتشار بگیرد تا بتواند آن بعد از ایام محرم و صفر راهی بازار موسیقی كند. به همین بهانه با او گپی صمیمانه زدیم. همچنین نگاهی به خوانندگانی داشته‌ایم كه در عصر جدید توانستند استعدادهای‌ خود را نشان بدهند.

 مسلما رؤیاهای زیادی برای خوانندگی دارید، اما فكر می‌كردید در سن 14 تا 15 سالگی تا این میزان میان مردم ایران شناخته شوید و بتوانید در سن 15 سالگی مجوز اولین آلبوم را بگیرید؟
نه، اصلا فكرش را نمی‌كردم. هر كس آرزوهایی دارد و برای رسیدن به آرزوهایش تلاش می‌كند. من هم با كمك خانواده تلاش كردم تا بتوانم به آرزوهایم برسم، اما هیچ‌وقت این تصور را نداشتم كه در این سن رؤیاهایم، حقیقی شود. وقتی در خیابان همراه خانواده هستم و مردم نسبت به من لطف دارند و جلو می‌آیند و سلام و احوالپرسی می‌كنند، خیلی خوشحال می‌شوم و به من انرژی می‌گیرم.
 مرتب عكس گرفتن و احوالپرسی با مردم برای‌تان سخت نیست؟ فكر نمی‌كنید خلوت گذشته را ندارید؟
نه، چه اشكالی دارد. اتفاقا علاقه‌مند هستم و برایم جالب است هرچه زودتر مردم آلبومم را گوش بدهند كه بدانم مردم، كدام قطعات آلبومم را دوست دارند.
 آیا پیش آمده حوصله نداشته باشید با بچه‌ای كه همسن و سال خودتان هست، عكس بگیرید؟
نه، من مردم را دوست دارم و وقتی نسبت به من محبت دارند، خوشحال می‌شوم. بارها پیش آمده در خیابان یا جاده ماشینی از كنارمان رد شده و من را شناخته و از ما خواسته ماشین را نگه داریم تا عكس بگیریم و پدرم این كار را انجام داده است. خدا را شكر می‌كنم. برنامه عصر جدید نقطه عطف زندگی من شده است. البته قبل از این برنامه در چند جشنواره موسیقی شركت كرده بودم، اما با عصر جدید شناخته شدم. بعد از این برنامه برای پیشرفت بیشتر همراه خانواده راهی تبریز شدیم و من در حال حاضر به هنرستان موسیقی شهر تبریز می‌روم. در این مدت ردیف‌های موسیقی را زیر نظر استاد حسین علیشاپور تمام كردم و همچنان آموزش‌های اختصاصی هم می‌بینم. همچنین آموزش سه تار و پیانو هم شروع كردم و تنبك هم كار می‌كنم. چند ماهی است روی قطعات آلبومم كار می‌كنم. مجوز انتشار گرفته‌ایم تا بعد از ماه محرم و صفر منتشر شود.
 تغییر مكان زندگی برای‌تان سخت نبود؟
خانواده خواستار پیشرفت من بودند، به همین دلیل چون هنرستان در اردبیل نبود راهی تبریز شدیم. مسلما سخت بود، اما خانواده‌ام زحمت زیادی كشیدند تا بتوانم پیشرفت بیشتری در آواز داشته باشم.
 آیا اتفاق افتاده مردم در كوچه و خیابان درباره رایی كه به شما در برنامه عصر جدید دادند، صحبت كنند و بگویند از صدایت لذت بردند؟ و در مجموع فكر می‌كنید این برنامه تا چه میزان سكوی پرتاب شما به دنیای موسیقی شد؟
قبل از عصر جدید برای برنامه‌های مختلف تلویزیونی دعوت شده بودم. مثلا فرمول یك و در برنامه زنده تحویل سال نو كه آقای علی ضیا مجری آن برنامه بود ولی عصر جدید به لحاظ این‌كه ساختارش مسابقه‌‌ای‌ بود و در آن، هم نظر داوران و هم رای مردم دخیل بود و مخاطب فراگیری داشت، قطعا بازتابش بیشتر و پررنگ‌‌تر بود؛ طوری كه بعد از یك سال كه فینال فصل اول عصر جدید تمام‌شده هنوز هم هرجا برای گردش یا خرید می‌روم، مردم عزیز نسبت به من ابراز لطف می‌كنند و درباره اجراهای من و رأی خودشان كه با چندین گوشی برای من فرستاده بوده‌اند، صحبت می‌كنند و من امیدوارم این آلبوم، در شأن مهر و محبت مردم و پاسخی شایسته به آن‌ همه لطف باشد و بتوانم آن را با افتخار به تمامی عوامل عزیز عصر جدید نیز هدیه كنم تا خستگی كار بزرگی كه در كشور انجام دادند را به قدر توان خودم، خدا قوتی شایسته گفته باشم.
 موفقیت‌تان برای كسب مجوز آلبوم‌تان را تا چه میزان سهم برنامه استعدادیابی عصر جدید می‌دانید؟
دو سال پیش تصنیف اشك مهتاب كه از كارهای استاد حسن یوسف‌زمانی بود را با تنظیم آقای فواد سمیعی و با آرزوی سلامتی برای خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان بزرگ، به علاقه‌مندان ارائه كردیم كه با استقبال خوبی مواجه شد و چندین آهنگساز به خانوده‌ام پیشنهاد تهیه آلبوم من را دادند، اما من نپذیرفتم.
 چرا قبول نكردید؟
 چون من سبك پیشنهادی آنها را دوست نداشتم، در نتیجه ساخت آلبوم را نپذیرفتیم ولی بعد از برنامه عصر جدید پیشنهادهای بهتر با افراد تراز اول در حوزه موسیقی داشتم كه در نهایت با پیشنهاد و مشورت‌های بسیار زیاد با اساتید مختلف و سبك سنگین كردن تمامی جنبه‌های آن، كار تهیه آلبوم را با وسواس بسیار زیاد شروع كردیم.
 درباره آلبوم‌تان توضیح بدهید كه تا چه میزان وقت گذاشتید و چقدر پدر و مادر برای‌تان زحمت كشیدید؟
تقریبا 9 ماه تمام روی این آلبوم كار شده به‌خصوص استاد مهیار علیزاده خیلی برای این آلبوم با حساسیت ویژه تلاش كرده كه جا دارد از همین جا از ایشان و استاد حسین علیشاپور، استاد آوازم كه ناظر ضبط وكال قطعات فارسی بودند، تشكر و قدردانی كنم. آقای حسین ملكی‌زاده هم ناظر دو قطعه تركی آلبوم بوند كه از ایشان هم سپاسگزارم و همچنین آقای دكتر محمد عبدالهی مدیر برنامه دلسوز بنده كه مثل یك برادر در كنار من بودند، از ایشان هم بسیار سپاسگزارم. البته پدر و مادرم هم مثل همیشه در كنار من بودند پا به پای من در تهیه این آلبوم و سایر كارهای من، از من حمایت كردند و از رفاه و آسایش خود گذشتند تا در این مسیر قرار بگیرم و بتوانم آلبومی را در این سن از خود به یادگار بگذارم.
 درباره قطعات آلبوم‌تان توضیح بدهید و این‌كه روی چه مفاهیمی برای خواندن دست گذاشتید؟
آلبوم شامل هفت قطعه‌ با كلام است كه در زمینه‌های به‌ظاهر متفاوت، به ترتیب كنار هم قرار گرفته و یك كل واحد را شكل داده‌اند؛ از آنجا كه خودم هنگام گوش دادن به آلبوم‌های بزرگان موسیقی، به سیر حركتی قطعات توجه می‌كنم، در اینجا هم به كمك جناب علیزاده، سعی كردیم، قطعات آلبوم‌ با دربر داشتن شعرهای كلاسیك و معاصر و فولكلور، برآیندی دلچسب و ماندگار داشته باشد و این اطمینان را می‌دهم كه هیچ كاری بدون وسواس هنری، فكری و مشورتی صورت نگرفته، تا آنجا كه با وجود تمامی موانع، به تشخیص جناب علیزاده در قطعات تركی از نوازندگان باسابقه و حرفه‌ای جمهوری آذربایجان بهره بردیم كه حال اثر را خوش‌تر كنیم و در مجموع به قول معروف: مشك آن است كه خود ببوید. امیدوارم نتیجه‌ تمام تلاش‌های تیمی كه برای خلق این آلبوم تلاش كرده‌، به مذاق مخاطبانش خوش بیاید و شایسته ماندگاری باشد.
 ترانه‌هایتان را چه كسی سروده و آهنگسازی را چه كسی انجام داد؟
آهنگساز اثر استاد مهیار علیزاده هستند و تمامی شعرها و شعرای‌شان فوق‌العاده و بزرگ، و من تمام تلاش خودم را كرده‌ام تا در حین آموزش بی‌وقفه و كسب تجربه توآمان، صدای شایسته‌‌ای برای آن كلمات و نوت‌ها بوده باشم.
 عوامل عصر جدید تا چه میزان در تدوین آلبوم‌تان تاثیر داشتند؟
تهیه و تدوین آلبوم، كاری مجزا از عصر جدید است. ولی من وظیفه‌ خودم می‌دانم كه اكنون یك ‌سال و اندی پس از فراغت از عصر جدید، و بعد از انتشار آلبوم، بار دیگر روی صحنه‌ای كه مردم من را در آن صحنه دیدند و شنیدند، حضور پیدا كنم و این‌بار از قطعات آلبوم خودم، برایشان بخوانم. حتی این پیشنهاد را هم داده‌ایم كه اگر ممكن شد، با همكاری یكی از فینالیست‌های فصل قبل، ویدئو كلیپی را برای یكی از قطعات آلبوم منتشر كنیم كه كاری حرفه‌ای و مشترك از فینالیست‌‌های دور عصر جدید نیز به یادگار بماند و در حال حاضر عملی شدن این پیشنهاد، به نگاه عوامل عزیز عصر جدید وابسته ا‌ست و ما در حال گفت‌‌وگو با آنها هستیم. تا یار چه خواهد و میلش به چه باشد.
 آلبوم‌تان هم به زبان ملی است و هم مادری. چطور شد تصمیم گرفتید دو زبانه منتشر كنید؟
زبان فارسی كه زبان رسمی كشورمان هست و من هم از اول روی آموزش ردیف‌های موسیقی اصیل ایرانی تمركز كردم به همین خاطر پنج قطعه فارسی كار كردیم و از طرف دیگر، چون ترك هستم و زبان مادری‌ام تركی است، دوست دارم همیشه به زبان مادری‌ام هم كار كنم چون این كار حس و حال دیگری برایم دارد.
 یك مرور كوتاه
عصر جدید از زمان شروعش تا امروز، در بخش خوانندگی باعث دیده شدن چهره‌های مختلفی شده؛ افرادی كه خیلی از آنها آرزوی شنیده شدن داشتند یا قبل‌تر در فضای مجازی و صفحه‌های خودشان تا حدی بین دنبال‌كننده‌هایی كه داشتند، شناخته‌شده بودند و اینجا باعث شد كه بیش از پیش دیده شوند. در ادامه نگاه مختصری به چهره‌هایی كه در فصل دو این برنامه به نیمه‌نهایی رسیدند، داریم:
خواننده بختیاری عصر جدیدی‌ها
نام: عرفان طهماسبی
تولد: 1377 و اهل شوشتر استان خوزستان
دیگه چی؟ او جزو چهره‌هایی است كه علاوه‌بر خوانندگی، در زمینه شاهنامه‌خوانی هم مهارت دارد. ترانه بختیاری با نام «گلم گلم» عنوان اثری بود كه او در عصر جدید، روی صحنه خواند و توانست گوش‌های زیادی را به خود معطوف كند. طهماسبی ساكن اهواز است و در یكی از رستوران‌های این شهر اجرا دارد. به گفته خودش، او از شش‌سالگی در یك كبابی خوانندگی كرده و حالا اینجا برای مردم می‌خواند.
گچكار كوچك و خواننده معروف
نام: مجید معظمی
تولد: دهه 80 و اهل كردستان
دیگه چی؟ معظمی كه این روزها كلاس هفتم است، با اجرای آهنگ «خیال تو» محسن یگانه، بازخوردهای جالب‌توجهی از حاضران عصر جدید و بعد هم اعضای فضای مجازی گرفت، تا جایی كه بعد از این اجرا فیلم او دست به دست بین مردم می‌چرخید و بازدیدهای زیادی داشت. او علاوه‌بر خوانندگی، سه سال است كه مشغول گچكاری ساختمان شده تا كمك‌خرج پدرش شود. نگاه زلال و بی‌آلایش او یكی دیگر از نكاتی است كه باعث شد تا اجرای این خواننده نوجوان بیش از بیش به دل بنشیند.
آقای خاص
نام: سروش فرهمند
تولد: 71 و اهل تهران
دیگه چی؟ او با اجرای آهنگ پسر پاییز نظر تماشاگران را به خود جلب كرد و توانست در ثانیه‌های اول چراغ سفید را از آریا عظیمی‌نژاد یكی از داوران عصر جدید بگیرد. فرهمند از كودكی در مساجد و دسته‌های عزاداری مداحی می‌كرد و قاری قرآن هم بود. او از سه سال پیش خوانندگی را به صورت حرفه‌ای شروع كرد. تیپ خاص او و عینكش در عصر جدید توجه احسان علیخانی را هم به خود جلب كرد.


موسیقی‌‌هایی از جنس نوجوانی
در دنیای موسیقی هم مثل بقیه فضاها، بچه‌ها یا بهتر است بگوییم نوجوانان برای خودشان برو و بیایی دارند. تا جایی كه برخی از آنها اسم و رسمی به هم زده‌اند و به‌واسطه استعدادشان، این روزها در گروهی مشغول هستند. با همه اینها چهره‌های نوجوانی كه خوانندگی را مثل خائف تجربه و آلبوم رسمی منتشر كرده‌اند، چندان زیاد نیست. اما در بین آنها هستند كسانی كه در بخش‌های دیگر موسیقی توانسته‌اند بدرخشند. یكی از این افراد، امین عطایی است، او از شش‌سالگی موسیقی را با ساز سنتور نزد مسعود قنبری آغاز كرد، در هشت سالگی تار یاد گرفت، در ادامه در سن ده سالگی با هوشنگ ظریف این فضا را ادامه داد. در سال 85 و سن ۱۱ سالگی، او از سوی شهرداری تهران دعوت شد تا در مراسم بزرگداشت استاد «جلیل شهناز» شركت كند و به همراه سعید رودباری قطعه‌ای از ساخته‌های استاد شهناز را در مایه دشتی اجرا كند. نوازندگی او در این برنامه مورد استقبال بسیار زیاد حضار از جمله محمدرضا شجریان قرار می‌گیرد و پس از آن هم ویدئویی كه از سوی شهرداری در فضای مجازی منتشر شد، با بازخوردهای جالبی همراه می‌شود. پوریا خادم، پسر رسول خادم معروف هم، نوجوان دیگری است كه به یكی از پیانیست‌های معروف تبدیل شده است. او نیز همزمان با هشتاد و پنجمین سالگرد زادروز جهان‌پهلوان تختی به همراه شهرام ناظری اجرای مشتركی داشتند كه مورد توجه قرار گرفت. او از پنج‌سالگی نواختن پیانو را شروع كرد و نزد استاد چكناواریان، پایه‌های آهنگسازی را یاد گرفت.