استحاله  گام‌به‌گام برجام

گزارشی از تغییر كاربری برجام از «رفع تحریم‌ها» به «ایجاد اختلاف میان اروپا و آمریكا»

استحاله گام‌به‌گام برجام

برجام در حال نزدیك‌شدن به یكی از تاریخ‌هایی است كه به عنوان موعد رفع تحریم‌، اهمیت فراوانی برای امضاكنندگان توافق هسته‌ای بخصوص ایران دارد. 27 مهرماه تاریخی است كه طبق برجام، تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران باید برداشته ‌شود و این صرفا یكی از تحریم‌هایی است كه قرار بود در قالب برجام رفع شو‌د. در هفته‌های اخیر آمریكا سلسله‌ اقداماتی را برای جلوگیری از رفع این تحریم‌ها انجام داده اما تلاش‌هایش در شورای امنیت به بن‌بست خورده است. این كشور ابتدا قطعنامه‌ای را برای تمدید تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران ارائه كرد كه تنها دو رای مثبت داشت و در مرحله بعد به مكانیسم ماشه متوسل شد كه اعضای شورای امنیت با توجه به خروج آمریكا از برجام، این اقدام را غیرقانونی عنوان كردند. این دو شكست دیپلماتیك آمریكا تقریبا در تاریخ بی‌سابقه بوده و مقامات دولتی، از این اتفاق به عنوان یكی از دستاوردهای مهم برجام یاد كردند و محمدجواد ظریف وزیر خارجه كشورمان طی سخنانی گفت جنازه برجام آمریكا را شكست داد. با این حال نگاهی به روند برجام نشان می‌دهد توافق هسته‌ای در رسیدن به اهداف خود موفقیت چندانی كسب نكرده است. از 23 تیر 94 كه برجام میان ایران و 1+5 امضا شد قرار بود تحریم‌های اقتصادی ایران لغو شود اما این اتفاق نیفتاد و با روی كار آمدن دونالد ترامپ شاهد افزایش تحریم‌ها نیز بودیم و در این سال‌ها برجام، فرسنگ‌ها از هدف اصلی خود دور شده و صرفا به بستری برای موضعگیری‌های سیاسی و دیپلماتیك و تسویه‌حساب سیاسی كشورها تبدیل شده است بدون این‌كه تاثیری در گشایش اقتصادی برای ایران داشته باشد.

 رفع تحریم، موضوع اصلی مذاكرات
قضاوت درباره برجام و میزان تحقق اهداف آن برای كشور، از همان اولین ماه‌های پس از امضای توافق هسته‌ای، محل اختلاف بود. از همان روزها تا الان اگرچه برجام هیچ‌گاه تاثیر ملموسی بر سفره ایرانی‌ها نداشته اما رئیس‌جمهور و برخی مقامات دولتی و حامیان برجام، همواره از این توافق دفاع كرده و بر ضرورت الگوگیری از آن تاكید كرده‌اند.
برجام در شرایطی سال 94 میان ایران و 1+5 امضا شد كه هر یك از طرفین، اهداف مشخصی را از این توافق دنبال می‌كردند. هدف ایران رفع تحریم‌ها بود و هدف 1+5 نیز جلوگیری از آنچه دستیابی ایران به سلاح اتمی می‌خواندند.
رهبر انقلاب از همان زمان مذاكرات بر هدف اصلی ایران از حضور در این گفت‌وگوها تاكید كردند تا این هدف در لابه‌لای سایر مسائل گم نشود. ایشان در سال 94 كه مذاكرات در حال نهایی شدن بود در سخنانی تاكید كردند: رفع تحریم‌ها جزو موضوعات مذاكره است، نه نتیجه‌ مذاكرات؛...این یك خدعه آمریكایی است كه می‌گویند قرارداد می‌بندیم، نگاه می‌كنیم به رفتارها، بعد تحریم‌ها را برمی‌داریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور كه مسوولان ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریم‌ها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزو توافق است، نه چیزی مترتب بر توافق.»
بنابراین خواسته مشخص ایران از حضور در گفت‌وگوهای هسته‌ای، برداشته‌شدن تحریم‌ها بود و تمام مقامات مرتبط، بارها و بارها برآن اصرار و تاكید ورزیدند و به مردم ایران وعده آن را دادند. به عنوان مثال رئیس‌جمهور در این باره تصریح كرده بود: «به ملت شریف ایران اعلام می‌كنم كه طبق این توافق، در روز اجرای توافق، تمامی تحریم‌ها حتی تحریم‌های تسلیحاتی‌، موشكی و اشاعه‌ای هم... لغو خواهد شد. تمام تحریم‌های مالی، تمام تحریم‌های بانكی‌، تمام تحریم‌های اقتصادی به طور كامل لغو خواهد شد و نه تعلیق» .
عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه و عضو ارشد تیم مذاكره‌كننده هسته‌ای هم گفته بود: همه تحریم‌های اقتصادی و مالی در همان روز اجرا برداشته می‌شود. همچنین علی اكبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و عضو ارشد تیم مذاكره‌كننده هسته‌ای در این باره تصریح كرده بود:«تمامی تحریم‌ها رفع می‌شود و وضعیت تجاری و اقتصادی و داد و ستد مالی و بقیه امور جاری در ابعاد اقتصادی و مسائل تحریم مملكت به صورت عادی برخواهد گشت».
اندكی بعد، ایران براساس متن برجام به تعهداتش عمل كرد. جمع‌آوری سانتریفیوژها و پركردن قلب رآكتور با سیمان، ارسال آب سنگین و اورانیوم غنی شده به خارج از كشور، یكی پس از دیگری انجام شد اما زمانی كه نوبت بهره‌گیری مردم ایران از منافع برجام یعنی لغو تحریم‌ها رسید هیچ اتفاقی نیفتاد و به جز رفت و آمد مقامات و هیات‌های اروپایی در همان ماه‌های ابتدایی پس از برجام، اتفاق ملموس دیگری را شاهد نبودیم.
همزمان، آمریكایی‌ها انواع خباثت‌ها را از خود نشان دادند و نه‌تنها تحریم‌های ایران را برنداشتند بلكه تحریم‌های جدیدی نیز اعمال كرده، افراد تازه‌ای را به فهرست سیاه اضافه و از معامله و مراوده شركت‌ها با ایران جلوگیری كردند و همه اینها در حالی بود كه هنوز باراك اوباما رئیس‌جمهور آمریكا بود.
همین شرایط باعث شد رهبر انقلاب در سخنرانی نوروز 95 از برجام به عنوان خسارت محض یاد كنند:‌ «آمریكایی‌ها گفته‌اند كه ما تحریم‌ها را برمی‌داریم و روی كاغذ هم برداشتند، اما از طرق دیگر جوری عمل می‌كنند كه اثر رفع تحریم‌ها مطلقا به‌وجود نیاید و تحقق پیدا نكند. بنابراین، كسانی كه امید می‌بندند به این‌كه بنشینیم با آمریكا در فلان مساله مذاكره كنیم و به یك نقطه‌ توافقی برسیم -یعنی ما یك تعهدی بكنیم، طرف مقابل هم یك تعهدی بكند- از این غفلت می‌كنند كه ما ناگزیر باید به همه تعهدهای خود عمل كنیم [اما] طرف مقابل با طرق و شیوه‌های مختلف، با خدعه و با تقلب سر باز می‌زند و به تعهدهایی كه كرده است عمل نمی‌كند. این چیزی است كه ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم می‌بینیم؛ یعنی خسارت محض.»
خیلی از كارشناسان، دلیل چنین وضعیتی را عدم رعایت خطوط قرمز تعیین شده از سوی رهبر انقلاب می‌دانند. حسین مظفر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همین زمینه به جام‌جم می‌گوید: متاسفانه در مساله برجام عده‌ای ساده‌اندیشی كردند و نا بجا به قول و قرارهای آمریكایی‌ها و جان كری وزیر خارجه پیشین ایالات متحده اعتماد كردند.
وی می‌افزاید: اگر قرار بر عضویت ایران در برجام بود مسوولان سیاست خارجی موظف بودند چارچوب‌های محكمی را طراحی كنند تا امكان اشتباه و سوءاستفاده از مفاد آن مرتفع می‌شد، اما چون این پیش‌بینی‌های لازم صورت نگرفته و متاسفانه صرفا بنا به اعتماد به قول و قرارهای غربی‌ها گذاشته شده بود، شرایط به نفع ایران رقم نخورد.
 رنگ‌باختن كامل اهداف اصلی پس‌از ریاست‌جمهوری ترامپ
اگرچه از همان زمان امضای برجام و در دوره ریاست‌جمهوری باراك اوباما هم هیچ یك از تحریم‌های ایران به صورت عملیاتی رفع نشد اما آمریكایی‌ها حداقل در ظاهر سعی می‌كردند خود را پایبند به برجام نشان دهند و در این سو نیز رفت و آمد هیات‌های تجاری و اقتصادی اروپایی به ایران باعث ایجاد دلخوشی برای بعضی‌ها شده بود كه شاید این رفت‌وآمدها ثمره‌ای برای ایران داشته باشد.
اما از زمان روی كار آمدن دونالد ترامپ، همین حداقل‌ها نیز از بین رفت و او كه از همان دوران تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، مخالفت خود با توافق هسته‌ای را اعلام كرده بود پس از ورود به كاخ سفید شروع به عملیاتی‌كردن وعده‌هایش كرد و در اردیبهشت سال 97 رسما از برجام خارج شد.
از همان زمان بود كه عملا موضوع رفع تحریم‌های جمهوری اسلامی ایران به طور كامل رنگ باخت و می‌توان گفت با خروج آمریكا از برجام، توافق هسته‌ای كه قرار بود برطرف‌كننده تحریم‌های ایران باشد عملا به مسیری دیگر افتاد.
اروپایی‌ها و چین و روسیه در زمان خروج آمریكا از برجام اعلام كردند كه با اقدام آمریكا مخالف هستند و اگر ایران در توافق هسته‌ای بماند، می‌توانند با اقداماتی كه انجام می‌دهند منافع ایران را تامین كنند.
در آن مقطع خیلی از حامیان برجام پس از آن كه متوجه ناكارآمدی این توافق در رفع تحریم‌ها شدند تمركز خود را روی مخالفت اروپایی‌ها با خروج آمریكا قرار دادند و از این اختلافی كه میان آلمان، فرانسه و انگلیس با آمریكا ایجاد شده به عنوان رویدادی تاریخی یاد كردند كه یكی از دستاوردهای برجام است.
اما رهبر انقلاب در همان ابتدا این‌گونه موضع‌گیری‌ها را اشتباه دانسته و در دیدار مسوولان نظام كه دوم خرداد 97 و چند هفته بعد از خروج آمریكا از برجام انجام شد تاكید كردند: «اگر چنانچه به چیزهای كم‌اهمیت دلمان را خوش كردیم [ضرر می‌كنیم]. همین‌طور كه آقای رئیس‌جمهور گفتند واقعا آمریكایی‌ها در این قضیه از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شكست خوردند؛ خب بله، آمریكا بی‌آبرو شد؛ این یك واقعیتی است و در این تردیدی نیست اما من می‌خواهم این را مطرح كنم كه آیا ما مذاكره را شروع كردیم برای این‌كه آمریكا بی‌آبرو بشود؟ هدف مذاكره‌ ما این بود؟ ما مذاكره را شروع كردیم برای این‌كه تحریم‌ها برداشته بشود و شما ملاحظه می‌كنید كه بسیاری‌ از تحریم‌ها برداشته نشده، هدف این بود؟ یا گفته می‌شود مثلا بین اروپا و آمریكا شكاف به ‌وجود آمد؛ خب بله، ممكن است یك شكاف ظاهری‌ كم‌اهمیتی هم بینشان [به ‌وجود آمده]، لكن ما برای این مذاكره نكردیم. ما مگر مذاكره كردیم كه بین آمریكا و اروپا شكرآب به ‌وجود بیاید؟ ما مذاكره كردیم كه تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاكره برای این بود، ادامه‌ مذاكره برای این بود و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیه چیزهایی كه حاصل شده، ارزش زیادی  نخواهد داشت.»
 ادامه مسیر اشتباه
پس از خروج آمریكا از برجام، اروپایی‌ها یك سال به دادن وعده و وعید بی حاصل ادامه دادند اما هیچ یك از این وعده‌ها را عملیاتی نكردند تا این‌كه ایران در اولین سالگرد خروج آمریكا از برجام یعنی در اردیبهشت 98، كاهش تعهدات هسته‌ای خود را آغاز كرد.
این گام‌های كاهشی ایران در پنج مرحله ادامه یافت و در دی ماه سال قبل مسوولان سازمان انرژی اتمی اعلام كردند ایران از این پس به هیچ‌یك از محدودیت‌های فنی برجام پایبند نیست.
این رفع محدودیت‌ها باعث شد تا جلوی وارد شدن خسارت بیشتر به صنعت هسته‌ای گرفته شود و رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی كه 10 مرداد داشتند تاكید كردند:‌ «در برجام خسارت فراوانی در این زمینه (هسته‌ای) به ما وارد شد، اما خوشبختانه اصل این كار محفوظ است و كارهای بزرگ و خوبی هم در این زمینه دارد انجام می‌گیرد.»
با این وجود خط استحاله برجام همچنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد این روزها با توجه به مخالفت‌های گسترده با اقدامات آمریكا شدت بیشتری گرفته است. این در حالی است كه چنین موضعگیری‌هایی در گذشته، نفعی برای ایران نداشته و به قول حسین مظفر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اگر از همان ابتدا به جای توجیه اقدامات طرف مقابل، شرط‌‌هایی كه از سوی مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبری مطرح شده بود مورد توجه قرار می‌گرفت شاید ایران با چنین وضعی مواجه نمی‌شد.
مظفر معتقد است اكنون از برجام جز كالبدی ‌روح و بی‌ثمر برجای نمانده و نه تنها دستاوردی برای ما نداشته بلكه به جای طلبكاری ایران، غربی‌ها به گونه‌ای رفتار می‌كنند كه گویی كشورمان بدهكار آنها‌ست.  در چنین شرایطی به نظر می‌رسد مرور این روند و بررسی اهداف اصلی كه مذاكرات برای دستیابی به آنها صورت گرفت باید بارها و بارها صورت گیرد تا از تحریف‌هایی كه ممكن است در این زمینه صورت گیرد جلوگیری شود. شفاف كردن آنچه در سال‌های اخیر گذشته، می‌تواند در ادامه راه نیز از تكرار اشتباهات جلوگیری كرده و مانع از افزایش خسارت‌ها‌شود.



ابزاری ناكارآمد
 سعدا... زارعی، تحلیلگر مسائل بین‌المللی
ماجرای برجام برای ملت ایران یك عبرت تاریخی است و مطمئنا تا ده‌ها سال دیگر باید از آن به عنوان عبرت تاریخی یاد ‌كرد. ماجرا از این قرار است كه در تعامل بین ایران و جهان غرب، غربی‌ها كه داعیه قانونمداری داشتند و در عین حال همه ابزارهای اعمال قدرت را در اختیار داشتند و می‌توانستند طرف ایرانی را وادار به اجرای تمام جزئیات تعهدات بكنند، خودشان تعهداتی كه ایجاد كرده بودند را نادیده گرفتند. از سوی دیگر غرب با زبان فصیح به دنیا اعلام كرد كه اساسا قانونی وجود ندارد و ضرورتی بر وجود قانون نیست. در آینده و براساس واقعیت‌‌های تاریخی خواهند گفت كسانی در ایران به‌رغم این‌كه ایرانی‌ها از یك جنبش بیداری لااقل 150 ساله از زمان مرحوم سید جمال اسدآبادی و امیركبیر برخوردار بودند و بارها غربی‌ها را آزموده بودند، به همین مقدار كه آمریكایی‌ها در جلسات خصوصی از پایبندی به قانون دم می‌زدند، اكتفا كردند و در واقع تن به خطر دادند تا خطری بزرگ‌تر را دفع كنند. البته برجام نشان داد ایران اهل تعامل است و تا حدی توانست تبلیغات مخالفان ایران را خنثی كند اما از آنجایی كه در نظریه غربی‌ها افكار عمومی ارزش مطلق ندارد و امر باثباتی نیست، درواقع فشارها علیه جمهوری اسلامی به‌رغم مخالفت نسبی افكار عمومی استقرار پیدا كرد. امروز هم می‌دانیم كه آمریكایی‌ها اگر بتوانند یك ضربه نظامی به ایران بزنند، قطعا ملاحظه افكار عمومی را نخواهند كرد، اما قادر به چنین كاری نیستند. در حال حاضر مقامات غربی و اروپایی در منطقه ما می‌چرخند و از انعقاد ائتلاف‌های نظامی علیه ایران حرف می‌زنند. در چنین شرایطی گرچه می‌توانیم بگوییم كه برجام یك تاثیر محدودی برجای گذاشت و در یك مقطع زمانی كوتاه تا حدودی سلاح غرب علیه ایران را كند كرد، اما نتوانست مساله را به نفع ایران حل و فصل كند.