درحالی كه برخی مربیان پیشدبستانی امسال از تدریس در مدارس كنار گذاشته شدهاند، فرهنگیان بازنشسته در حال تدریس تمام وقت هستند
مـدرســــــه سرای سالمندان
شاید نشود گفت دقیقا جای كدامشان در كلاس درس است و حقتقدم با كیست؛ مربیان پیشدبستانی كه چند سالی است معلم شدهاند یا معلمان بازنشستهای كه در این شغل استخوان تركاندهاند. در واقع مثل ایستادن بر سر یك دوراهی است كه قضاوت را سخت میكند، چون لازمهاش شناخت تكتك نیروها و سنجیدن صلاحیتهای معلمی هر كدامشان است. ولی كسانی كه این روزها معترض شدهاند، آن دسته از مربیان پیشدبستانی كه یا دلشان به حال خودشان یا به حال همكارانِ كنار گذاشته شدهشان میسوزد، قضاوت كرده و به بازگرداندن معلمان بازنشسته به كلاسهای درس اعتراض دارند، بازگشتی كه بهزعم آنها امسال شدت گرفته و عرصه را برای نیروهای حقالتدریس و قراردادی تنگتر از قبل كرده است.
اكنون بازهم اعتراضها حول این دوگانه عجیب شكل گرفته و نیروهای حقالتدریسی و مربیان پیشدبستانی با سالها سابقه تدریس در مدارس از خودشان و از مسؤولان میپرسند آیا رواست نیروهای جوان و باانگیزه كنار گذاشته شوند و نیروهای بازنشسته سر كار بروند؟
اجرای ناتمام 2 قانون
ماه شهریور به لحاظ قانونگذاری برای آموزش و پرورش و مخاطبانش یك نقطه عطف است. در همین ماه بود كه افراد مشمول قانون الحاق یك ماده به قانون تعیین تكلیف استخدامی معلمان حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی مشخص شدند و در همین ماه بود كه قانون ممنوعیت بهكارگیری بازنشستهها ابلاغ شد كه هر دو نیز مربوط به سال 97 بود. قانون اول میگوید نیروهای پیشدبستانی، نیروهای خرید خدمات آموزشی، حقالتدریسیها و آموزشیاران باید تا پایان برنامه ششم توسعه از نظر وضعیت استخدامی تعیین تكلیف شوند. قانون دوم هم میگوید بهكارگیری مجدد بازنشستهها در دستگاههای اجرایی از جمله آموزش و پرورش ممنوع است مگر این كه این بازنشستهها نیمهوقت كار كنند و ساعت حضور هفتگی آنها یكسوم كارمندانِ شاغل باشد.
پایان مهلت اجرای برنامه پنجساله ششم، سال 1400 است و فقط یكسال تا انقضای این تاریخ باقی مانده، در حالی كه بسیاری از مشمولان این قانون در آموزش و پرورش هنوز بلاتكلیفاند. در دو سالی هم كه قانون ممنوعیت بهكارگیری بازنشستهها به سازمان اداری استخدامی ابلاغ شده چه بسیار كسانی كه در چه مناصبی این قانون را دور زدند و همچنان نیز سودای دور زدن دارند. نتیجه این كه حالا در آموزش و پرورش صدای معلمان حقالتدریسی و مربیان پیشدبستانی جامانده از قافله استخدام، حتی جامانده از قافله تدریسِ نیمبند، بلند است و تا همین دیروز نیز میشد آنها را با پلاكاردهایی در دست مقابل ساختمان مجلس در میدان بهارستان تهران مشاهده كرد، در حالی كه همزمان با این تجمع، در بسیاری از مدارس كشور معلمان بازنشستهای مشغول به كار بودند كه بیش از سقف مجاز در قانون، تدریس میكنند.
این انصاف است؟
مربیان پیشدبستانی كه سال پیش و قبلتر از آن در مدارس معلمی كرده و امسال كنار گذاشته شدهاند بهقدری در لاك محافظهكاری فرو رفتهاند كه حتی میترسند مشكلاتشان را با رسانه در میان بگذارند. سكوت، سپر دفاعی بسیاری از آنهاست چون صبورانه به انتظار نشستهاند تا بلكه دری به تختهای بخورد و تعیین تكلیف شوند،اما كسانی كه نمیترسند به جامجم نكاتی را یادآوری میكنند قابل تامل است. یكی از این مربیان كه شش سال است معلم قراردادی دوره ابتدایی است، میگوید هفته قبل از بیش از150 نیروی آزاد كه سال پیش در منطقه محل خدمت او همگی مشغول تدریس بودند صد نفر كنار گذاشته شدند كه خیلیهایشان نیروهای باانگیزه و تحصیلكردهای بودند كه به همین حقوق ناچیز احتیاج مبرم داشتند.
به گفته او حقوق این قبیل نیروها بیشتر از ماهی یك میلیون تومان نیست كه چون بیمهشان 15 روزه محاسبه میشود نیمی از حقوق دریافتی صرف پرداخت حق بیمه و یكماهه كردن آن میشود.
یكی دیگر از این مربیان كه امسال بهكارگیری شده، اما چون میبیند بسیاری از همكاران سابقش به اجبار خانهنشین شدهاند در گفتوگو با ما مدام میپرسد آیا این انصاف است؟ اشاره او به معلمان بازنشستهای است كه با حقوق نزدیك به سه میلیون تومان در مدرسه محل خدمت او با تنهای خسته و بدنهای فرسوده امسال نیز دعوت به كار شدهاند. تعبیر او از حضور این نیروهای بازنشسته، تبدیل شدن مدرسه به سرای سالمندان است. یكی از معلمان بازنشستهای كه امسال برای پنجمین سال پیاپی پس از بازنشستگی دعوت به كار شده، اما به جامجم میگوید نه پیر است و نه ناتوان و حس میكند تا سالها بعد از این نیز میتواند معلمی كند. او با این حال میگوید اگر قرار باشد بین خودش و یك نیروی جوان پرتوان حق انتخاب داشته باشد حاضر است به نفع او كنار بكشد. یكی از معلمان رسمی شاغل در آموزش و پرورش نیز به عنوان كسی كه در این ماجرا ذینفع نیست، توضیح میدهد كه برخی از بازنشستههایی كه دوباره دعوت به كار میشوند بهوضوح بیحوصلهاند و فقط برای داشتن درآمد بیشتر حاضر به تدریس میشوند، ولی خیلیهای دیگر كه در سنین
زیر50 سال بازنشسته شدهاند همچنان انرژی دارند و خوب معلمی میكنند.
این نقل قولها را كه با یارمحمد حسین بُر، مدیركل امور اداری وزارت آموزش و پرورش در میان گذاشتیم، انتظار میرفت كه آنها را تمام و كمال نپذیرد، ولی همین كه گفت بعید نیست چنین مصادیقی در كشور وجود داشته باشد برای اثبات حرف ما كافی بود.او گفت میانگین سنی بازنشستههای دعوت به كار شده زیر 55 سال است، ولی رد نمیكنیم كه ممكن است در نقاطی از كشور افرادی مسنتر از این نیز مشغول به كار باشند.
قانون زیر تیغ زمان
سن و سال فرهنگیان بازنشستهای كه این روزها در كلاسهای درس مشغول به تدریساند، اما فقط بخشی از اعتراض نیروهای مانده در صفِ استخدام آموزش و پرورش است. نیروهای حقالتدریسی قبل از شروع سال تحصیلی جدید در تماس با رسانههای مختلف نسبت به شكلگیری موج كنار گذاشته شدن خود ابراز نگرانی كرده بودند و حالا مربیان پیشدبستانی میگویند این موج به راه افتاده و خیلیها را با خود برده است، آن هم فقط به این دلیل كه بازنشستههای زیادی دعوت به كار شدهاند و فراتر از سقفهای قانونی تدریس میكنند.
قانون سال 97 صراحت دارد كه بازنشستههای آموزش و پرورش مجاز به تدریساند فقط به این شرط كه ساعت كاریشان یكسوم نیروهای شاغل باشد. این یعنی اگر یك معلم شاغل 24 ساعت در هفته تدریس میكند یك نیروی بازنشسته باید حداكثر هشت ساعت كار كند كه این سقف طبق شواهد جامجم در بسیاری از موارد میشكند.یكی از فرهنگیان بازنشسته كه امسال دعوت به كار شده به ما میگوید كه به صورت تماموقت كار میكند و 24 ساعت در هفته تدریس دارد كه در پاسخ به ایرادگیری ما كه این كار خلاف قانون است، میگوید به علت كمبود نیرو چارهای جز این كار نبوده است. یكی از مربیان پیشدبستانی شاغل در مدرسه نیز از آموزشگاه محل خدمتش گزارش میدهد كه دستكم سه بازنشسته تمام وقت مشغول به تدریساند.
مدیركل امور اداری آموزش و پرورش اما با شنیدن این موضوعات از زبان ما همه را یكسره رد كرد و گفت همه بازنشستهها به صورت نیمهوقت كار میكنند، چون اگر تمام وقت باشند سیستم طوری طراحی شده كه امكان دریافت حقوق كامل ندارند.
یافتههای ما البته نشان میدهد حقوق بیشتر بازنشستههای تمام وقت، یكسوم حقوق شاغلان است، ولی اگر مدرسه و اداره با هم هماهنگ باشند، یك بازنشسته نیز میتواند حقوق كامل دریافت كند. یكی از معلمان رسمی شاغل در یكی از مدارس استان تهران به ما میگوید در مدرسه محل خدمتش، نیروهای بازنشسته تمام وقت كار میكنند، ولی ساعاتی را كه بیش از سقف قانونی تدریس كردهاند، با هماهنگی مدیر مدرسه در لیست كاری معلمانی كه اضافهكاری نمیكنند، درج میشود و پس از واریز حقوقها، این وجوه میان نیروی بازنشسته و شاغل رد و بدل میشود.
مدیركل امور اداری آموزش و پرورش اما میگوید تا به حال چنین گزارشاتی دریافت نكرده و نمیتواند این روایات را تایید كند.
ماجرای پیچیده نیروی انسانی
حتی اگر در ستاد آموزش و پرورش این موارد تایید نشود در صف، چنین اتفاقاتی، كم یا زیاد در حال وقوع است. تقابل نیروهای حقالتدریس و مربیان پیشدبستانی با نیروهای بازنشسته یك تقابل جدی است و شمایی از نابسامانی نیروی انسانی در آموزش و پرورش را نشان میدهد كه اجرای ناقص دو قانون آن را تشدید كرده است.یارمحمد حسین بُر گرچه میگوید امسال عذر هیچ مربی پیشدبستانی را نخواسته و هیچكسی را كه در آزمون داخلی پذیرفته شده، از تدریس كنار نگذاشته، ولی تایید میكند كه امسال معادل 13 هزار نیروی تماموقت، از میان بازنشستهها به صورت پارهوقت جذب كردهاند كه با یك حساب و كتاب ساده معلوم میكند كه امسال دستكم 39 هزار نیروی بازنشسته به كلاسهای درس بازگشتهاند.
البته او در حالی كنار گذاشته شدن مربیان پیشدبستانی واجد شرایط را از بیخ و بن تكذیب میكند كه چند مربی پیشدبستانی به ما خبر دادند آزمون مرسومی كه هر سال برای گزینش نیروها برگزار میشد امسال انجام نشده كه بخواهد ملاك تمدید قراردادها باشد. این در شرایطی است كه مدیركل در این شرایط پیچیده و در این سال تحصیلی خاص كه حقالتدریسهای آزاد، سرباز معلمها، نیروهای بازنشسته، خرید خدمتیها و حقالتدریسهای شاغل دوشادوش هم به كلاسهای درس رفتهاند، شواهد نشان میدهد كه وزارتخانه برای نیروهای بازنشسته ارزش زیادی قائل است، هم به لحاظ تجربهای كه اندوختهاند و هم به لحاظ هزینههایی كه به سیستم تحمیل نمیكنند. طبق آمارهای رسمی سال 95، 33 هزار معلم در كشور بازنشسته شدند كه این رقم در سالهای 96 تا 98 به 41 هزار، 52 هزار و 78 هزار نفر رسید. امسال نیز مطابق آمارهای رسمی، 80 هزار فرهنگی بازنشسته میشوند و در سال 1400 این رقم به 90 هزار نفر میرسد كه طبق فرمولی كه تا امروز به كار گرفته شده، احتمال بهكارگیری اینها در مدارس بیشتر از سایر گروههاست.