چالش کمبود معلم
طبق یک قانون نانوشته همه عادت داریم وقتی سال تحصیلی جدید شروع می‌شود، منتظر تشکیل کلاس‌های بدون معلم بمانیم و ما رسانه‌ای‌ها این کلاس‌های خالی را نقد کنیم و درنهایت به این نتیجه برسیم که اگر ساختار نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش از اول غلط شکل نمی‌گرفت و حتی غلط‌ها به‌مرور اصلاح می‌شد، هیچ مهری با هیچ کلاس بی معلمی از راه نمی‌رسید.
امسال که به یک تعبیر، سخت‌ترین سال آموزش‌وپرورش است وهمه چالش‌های قبلی با چالش‌های برآمده از کرونا مخلوط شده، حتی از دو سال قبل نسبت به کمبود معلم در سال 99 هشدارهای مکرر داده‌شده بود، اما خبرهای رسمی این روزها از رفع کمبود نیرو حکایت دارد.
آمارهای معاونت برنامه‌ریزی و توسعه منابع آموزش‌وپرورش نشان می‌دهد کسری نیرو برای سال تحصیلی جدید از شش روش تأمین‌شده که یکی از روش‌ها جذب 27 هزار معلم از طریق دوره‌های چهارساله دانشگاه تربیت‌معلم بوده است. البته وزارتخانه برای سال تحصیلی جدید 47هزار
و300 نیروی تازه جذب کرده که3600 نفر از آنها سرباز معلم و16 هزار نفر نیز از نیروهای خرید خدمات آموزشی و بازنشسته‌ها هستند. در این میان از11 هزار معاون مدرسه نیز خواسته‌شده تا هفته‌ای10 ساعت تدریس کنند و نیروهای رسمی و پیمانی هم که به‌صورت حق‌التدریس غیرموظف کار می‌کنند با دو میلیون ساعت تدریس در هفته به میدان بیایند تا به‌این‌ترتیب مشکل کمبود نیروی انسانی حل شود و امسال هیچ کلاسی بدون معلم نماند.
آموزش‌وپرورش مدعی است چالش کمبود معلم در سیاست‌های دهه 60 و 70 ریشه دارد که نتیجه‌اش به‌مرور در سال‌های مختلف ظاهر می‌شود. حتی گفته می‌شود این وضع تا سال 1403 یعنی چهار سال دیگر نیز ادامه خواهد داشت و آموزش‌وپرورش باید جای50 تا 60 هزار نیرویی که در آن سال بازنشسته می‌شوند، نیروی جدید بنشاند.
به‌این‌ترتیب چالش نیروی انسانی را دست‌کم تا چهار سال بعد باید مشکلی تکرارشونده در آموزش‌وپرورش بدانیم، مشکلی که برای رفع آن بعید نیست کیفیت قربانی کمیت شود. درواقع سال‌هاست هم‌وغم اصلی وزارتخانه تأمین نیروی انسانی به هر قیمتی است و هدف غایی برای شروع سال‌های تحصیلی، خالی نماندن کلاس‌ها از معلم است؛ حالا چه معلمی و با چه کیفیت و انگیزه و چه توانی در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. در آموزش‌وپرورش درباره تحول آن‌هم تحول بنیادی زیاد صحبت می‌شود ( بماند که به‌تازگی عضوهیات مدیره سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی گفته است سند تحول، قربانی خودشیفتگی‌ها و ناکارآمدی‌ها و حرف گوش نکردن‌های وزرا و بله‌قربان‌گو بودن معاونان شده) ولی یکی از ملزومات تحولی که همه ما انتظارش راداریم، معلم است که خب برای تأمینش باید به آب‌وآتش زد و بخت را در هرجایی امتحان کرد.
