نسخه Pdf

ساخت شاه كلید با یك نگاه

گفت‌وگو با سارقی كه با كمك همسرش خانه‌ها را خالی می‌كرد

ساخت شاه كلید با یك نگاه

ساخت شاه كليد با يك نگاه تخصص زن جواني بود كه همراه همسرش سارق خانه‌هاي ويلايي پايتخت بودند. زن و مرد جوان، وقتي ديدند هشت‌شان گروي 9 شان است و نمي‌توانند روزگارشان را آنطور كه دلشان مي‌خواهد سپري كنند، تصميم گرفتند سرقت‌هاي خود را آغاز كنند. گرچه شگرد آنها خاص و منحصر به فرد نبود اما ساخت كليد با يك نگاه، تبحري است كه كمتر كسي مي‌تواند آن را داشته باشد. در رودرروي اين هفته سراغ مرد سارق رفتيم و درباره شگردش با او حرف زديم.
تو و همسرت باهم بازداشت شدید؟
بله. هر دویمان به خاطر سرقت از خانه‌های پایتخت دستگیر شدیم.
چطور این كار را انجام می‌دادید؟
من با پای پیاده و گاهی اوقات سوار بر موتورسیكلت در خیابان‌ها پرسه می‌زدم و با دیدن خانه‌ای كه خالی بود و كسی داخل آن نبود، تصمیم به سرقت از خانه می‌گرفتم.
از كجا می‌فهمیدی خانه خالی است و كسی داخل آن نیست؟
خانه خالی مشخص است. شیشه‌هایش خاك گرفته است و چون در خانه باز نمی‌شود كاغذهای تبلیغاتی بین در می‌ماند. چراغ‌ها مدام روشن یا این‌كه همیشه خاموش است. خلاصه كه شناسایی خانه‌ای كه كسی داخلش نیست نه برای من بلكه برای هیچ سارقی سخت نیست.
بعد چه اتفاقی می‌افتاد؟
این مرحله از همه مرحله‌ها مهم‌تر و تخصصی‌تر بود. بعد از شناسایی خانه‌های خالی، همسرم را با خودم می‌بردم.
برای چه او را با خودت می‌بردی؟
همسرم نگاه به قفل كند، می‌تواند كلید آن را بسازد. شاید باورش سخت باشد، اگر همسر خودم نبود و با چشم‌های خودم ندیده بودم من هم باور نمی‌كردم، اما او نگاه به قفل می‌كند و طبق قفل كلیدش را می‌سازد. بعد از ساختن كلید توسط همسرم برای بار سوم راهی خانه‌ای كه برای سرقت انتخاب كرده بودیم، می‌شدیم. با كلیدی كه همسرم آن را ساخته بود وارد خانه‌ها شده و سرقت را انجام می‌دادیم.
همسرت چطور از روی قفل كلید می‌ساخت؟
این را نمی‌دانم. تخصص این كار را دارد. یك دستگاه سنگ و دینام وسایلی بود كه او برای این كار استفاده می‌كرد. از این كلیدهای خام را كه همه كلیدسازها دارند می‌خرید و با دیدن قفل، كلید خام را مثل كلید اصلی درست می‌كرد.
از خانه چه چیزهایی سرقت می‌كردید؟
هر چیز با ارزشی كه خیلی زود بشود به پول نقد تبدیل كرد.
مثلا چه چیزهایی؟
طلا و پول، آیینه و شمدان یا وسایل برقی كه الان قیمتش خیلی بالا رفته و دست دومش را خوب می‌خرند. نیاز به فاكتور و كاغذ خرید هم ندارد.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
پنج سال قبل در یك مهمانی با هم آشنا شدیم و مدتی هم دوست بودیم. وقتی دیدم به شقایق علاقه دارم تصمیم به ازدواج با او را گرفتم.
قبل از ازدواج هم سرقت می‌كردی؟
نه خلاف من و شقایق بعد از ازدواج بود. من خیاطم و تا دیپلم هم درس خوانده‌ام. همسرم هم همین طور، اما از آنجایی كه هزینه زندگی زیاد شده تصمیم به سرقت گرفتیم. یك روز شقایق گفت فكر می‌كند می‌تواند كلید بسازد. اول باور نكردم، اما زمانی كه با نگاه كردن به قفل یك كلید ساخت به او ایمان آوردم. خلاصه كه حدود سه سال بعد از زادواج من و همسرم سرقت‌هایمان را شروع كردیم.
تا به حال دستگیر هم شده‌اید؟
بله. هر دویمان سابقه داریم و این برای چندمین بار است كه بازداشت شده‌ایم.
از این سرقت‌ها چقدر گیرتان آمده است؟
آنقدر كه روزمرگی‌هایمان را بتوانیم تهیه كنیم. خودتان می‌دانید مال حرام بركت ندارد.
چه محل‌هایی را برای سرقت انتخاب می‌كردید؟
فرقی نداشت. حتی محل‌های پایین را هم برای سرقت انتخاب می‌كردیم. مهم این بود كه خانه خالی باشد و ما بتوانیم به‌راحتی سرقت‌هایمان را انجام دهیم.