محسن پاکآیین، سفیر پیشین ایران در آذربایجان در گفتوگو با جامجم تشریح کرد
ردپای کشورهای خارجی در بحران قرهباغ
25 سال است از مناقشه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مساله قرهباغ میگذرد و چند باری هم میان دو کشور درگیری نظامی رخدادهاست. در درگیری اخیر مثل گذشته برخی کشورها میانجیگری کردند و زمینه برای برقراری آتشبس فراهم آمد، اما به فاصله چند ساعت از اعلام آن، آتشبس نقض شدهاست. به نظر میرسد این بار دو کشور بیش از گذشته بر تحرکات نظامی مصمم هستند. محسن پاکآیین، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان در گفتوگو با جامجم به تشریح دلایل جنگ، ریشه اختلافات و نقش کشورها و سازمانهای بینالمللی در این مناقشه پرداختهاست.
آتشبس در جنگ قرهباغ، چند روز بیشتر دوام نیاورد و دو کشور بار دیگر، جنگ را آغاز کردند. دلایل شکست آتشبس چه بود و کدام طرف در این ماجرا بیشتر مقصر است؟
این درگیریها ارتباط مستقیمی با تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان دارد و این کشور خود را محق میداند از تمامیت ارضی خود دفاع کند و هیچ کشوری هم به لحاظ حقوقی این حق را ندارد که در این زمینه برای جمهوری آذربایجان ممانعت ایجاد کند. واقعیت این است مناقشه قرهباغ دو بخش دارد. یک بخش آن مربوط به منطقهای به نام قرهباغ میشود که سال1991 همزمان با فروپاشی شوروی این منطقه در اختیار جمهوری آذربایجان بودهاست. در حقیقت از سال1921 در تقسیمات اتحاد جماهیر شوروی، قرهباغ جزو تمامیت ارضی آذربایجان قلمداد میشد. بعد از فروپاشی شوروی، قرهباغ ادعای استقلال کرد؛ این در حالی است که از نظر شوروی سابق قرهباغ به لحاظ وسعت و جمعیت استعداد مستقل شدن را نداشت، ولی قرهباغ با کمک ارمنستان ادعای استقلال کرد و این استقلال هم از سوی هیچ کشوری حتی ارمنستان به رسمیت شناخته نشد. اما به هر حال قرهباغ به عنوان یک جمهوری خودخوانده اعلام استقلال میکند. آذربایجان برای دفاع از تمامیت ارضی خود به قرهباغ حمله میکند و در این مقطع ارمنستان هفت شهر آذربایجان را به اشغال خود در میآورد تا مانع تصرف قرهباغ از سوی آذربایجان شود. الان حرف آذربایجان این است که برای دفاع از تمامیت ارضی خود باید هفت شهر تصرف شده و همچنین قرهباغ دوباره به قلمرو سرزمینی این کشور برگردد. به نظر میرسد تلاشهای میانجیگرایانه بینالمللی تا به موضوع اشغال سرزمینی آذربایجان نپردازند و تکلیف این موضوع مشخص نشود، نمیتواند موفق باشد.
الان هم تنها راهحلی به نتیجه خواهد رسید که به الحاق هفت شهر اشغال شده به آذربایجان منجر شود. بعد از آن است که بحث قرهباغ میتواند موضوع گفتوگو قرار گیرد و بررسی شود آیا قرهباغ این استعداد را دارد که جمهوری شود یا خیر؟
فکر میکنید اگر بحث اشغال آن هفت شهر حل شود، چشمانداز ماجرای قرهباغ روشن خواهد بود؟
درباره قرهباغ طرحهای مختلفی مثل الحاق به آذربایجان، استقلال و پیوستن به ارمنستان وجود دارد. جمهوری خودخوانده قرهباغ هم اعلام میکند دو راه بیشتر وجود ندارد یا استقلال یا پیوستن به ارمنستان. در طول 25سال گذشته که جنگ میان این دو کشور وجود دارد برای حل این مناقشه طرحهای مختلفی ارائه شد، اما هیچیک پذیرفته نشد، بنابراین به نظر میرسد تا یک طرح اجرایی مورد پذیرش دو کشور وجود نداشتهباشد همچنان این مناقشه باقی خواهد ماند. تنها جایی که میتواند طرحی با ضمانت اجرایی ارائه دهد شورای امنیت سازمانملل است. این شورا تاکنون چهار قطعنامه صادر کرده و خواستار رفع اشغال هفت شهر آذربایجان شدهاست، اما به هر حال مکانیسم اجرایی شورای امنیت برای مجبور کردن ارمنستان به پذیرش این قطعنامهها کافی نبودهاست. در کنار این مساله، الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان از بعد داخلی و بینالمللی خود را محق میداند که در پی جنگ و الحاق سرزمینهای تصرف شده به این کشور باشد و برای اینکه پشوانهای قوی داشتهباشد اقدام به خرید تسلیحات نظامی فراوان بهخصوص از رژیمصهیونیستی کردهاست. از این رو به نظر میرسد آتشبسهایی که به طور معمول بین دو کشور اتفاق میافتد بیش از پیش شکنندهاست.
آیا دخالتهای خارجی نیز در شکست آتشبس دخیل بودهاست؟
اختلافات ترکیه و ارمنستان سابقه طولانی دارد و ارمنستان، ترکیه را به کشتار ارامنه متهم میکند و ترکیه هم آن را تکذیب میکند. وقتی موضوع قرهباغ مطرح شد ترکیه جانب آذربایجان را گرفت و طبعا میخواهد فشارهایی بر ارمنستان وارد کند. رژیم صهیونیستی هم به نحو دیگری دخالت و سوءاستفاده میکند. اسرائیل از یک سو به آذربایجان سلاح میفروشد و از سویی دیگر اطلاعات نظامی را به ارمنستان ارائه میکند. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی را میتوان عامل اصلی این جنگافروزی دانست.
نقش سه کشور روسیه، آمریکا و فرانسه در این ماجرا چیست؟ آیا به دنبال حل ماجرا هستند؟
فرانسه حامی اصلی ارمنستان است و در مجموع به نمایندگی از اتحادیه اروپا از این کشور حمایت میکند. به هر صورت اتحادیه اروپا با ترکیه میانه خوبی ندارد و اخیرا هم فعالیتهای ترکیه در مدیترانه بهویژه تلاشی که برای استخراج نفت در این زمینه داشت نارضایتی اتحادیه اروپا را در پی داشت. در حوزه سوریه هم اتحادیه اروپا با ترکیه اختلاف نظر دارد. روسیه هم تمایل دارد آذربایجان و ارمنستان به او نیاز داشتهباشند و به نظر میرسد به همین وضعیت فعلی یعنی نه جنگ و نه صلح، رضایت دارد. آمریکاییها هم پشت سر اسرائیل هستند و سلاحهایی که به آذربایجان فروخته میشود یا آمریکایی است یا در کارخانههای ساخت سلاح در آمریکا تولید شده و از سوی اسرائیل به آذربایجان فروخته میشود. در عین حال آمریکا به خاطر مسائل حقوق بشری با دولت الهام علی اف زاویه دارد. با این اوصافکه آمریکا اعلام بیطرفی کرده اما به سمت ارمنستان تمایل بیشتری دارد.
ایران چگونه باید رفتار کند که ضمن رعایت بیطرفی، به حل بحران کمک کردهباشد؟
ایران با توجه به اینکه به امنیت منطقهای پایبند است و ادامه درگیریها را به نفع منطقه نمیداند، تنها کاری که میتواند بکند این است که طرفین را به خویشتنداری و مذاکره دعوت کند. البته در عین حال ایران معتقد است که تمامیت ارضی آذربایجان باید محترم شناخته شود. از سوی دیگر ایران میتواند از شورای امنیت سازمان ملل بخواهد تا سازوکار اجرایی خود را برای اجرای قطعنامههای صادر شده قبلی فعال کند.
عملکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان در این درگیریها چگونه بودهاست؟ آیا از ظرفیتهای موجود برای حل اختلافات دو طرف بهره گرفتهاست؟
ایران در حد توان تلاش خود را کرده و آقایان روحانی و ظریف، تماسهایی با همتایان خودشان در آذربایجان و ارمنستان داشتهاند.
طرحی هم مطرح شده که البته چندان فاش نشده و این طرح از سوی ایران با روسیه در میان گذاشته شد و در هر صورت دستگاه دیپلماسی ما فعالیت خود را در حد امکان انجام دادهاست.
در ماجرای قرهباغ بارها خمپارههایی به مناطق مرزی کشورمان اصابت کردهاست. در این موارد چه موضعی باید بگیریم.
بالاخره ما باید از تمامیت ارضی خودمان دفاع کنیم و سفرای دو کشور به وزارت خارجه احضار شدند و به آنها تاکید شد مراقب باشند تا دامنه جنگ به مرزهای ایران کشیده نشود و آنها هم در این زمینه قول دادند. در تماس تلفنی میان مقامات ایرانی با همتایانشان در این دو کشور نیز تاکید جدی شدهاست.
برخی معتقدند درگیریهای اخیر، با درگیریهای گذشته تفاوت دارد و هیچ یک از طرفین این بار حاضر به کوتاه آمدن نیست. آیا میتوان امیدوار بود در روزها و هفتههای آینده شاهد حل این معضل برای همیشه باشیم.
درگیریهای فعلی در شرایطی بهوقوع پیوسته که با روی کار آمدن آقای پاشینیان، رئیسجمهور ارمنستان، این کشور تمایل شدیدی به غرب پیدا کرده و مقامات پیشین ارمنستان که متمایل به روسیه بودند بازداشت و زندانی شدهاند. این مسائل زمینه دلخوری روسیه را فراهم کرد و محتمل است حرکات اخیر آذربایجان با چراغ سبز روسیه صورت گرفتهباشد. از سویی دیگر ترکیه هم آذربایجان را به ادامه درگیری با ارمنستان ترغیب میکند. مطالبات داخلی آذربایجان هم مبنی بر آزادی هر چه سریعتر شهرهای اشغالی، دلیل دیگری بر تشدید درگیریهاست. همچنین آذربایجان هم به این نتیجه رسیده که تاکنون راهحلهای سیاسی نتیجهای نداشته و باید از اقدامات نظامی استفاده کند. همه این مسائل بر شدت درگیریها در نوبت اخیر افزوده و باید دید سرانجام این درگیریها به کجا خواهدرسید.
این درگیریها ارتباط مستقیمی با تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان دارد و این کشور خود را محق میداند از تمامیت ارضی خود دفاع کند و هیچ کشوری هم به لحاظ حقوقی این حق را ندارد که در این زمینه برای جمهوری آذربایجان ممانعت ایجاد کند. واقعیت این است مناقشه قرهباغ دو بخش دارد. یک بخش آن مربوط به منطقهای به نام قرهباغ میشود که سال1991 همزمان با فروپاشی شوروی این منطقه در اختیار جمهوری آذربایجان بودهاست. در حقیقت از سال1921 در تقسیمات اتحاد جماهیر شوروی، قرهباغ جزو تمامیت ارضی آذربایجان قلمداد میشد. بعد از فروپاشی شوروی، قرهباغ ادعای استقلال کرد؛ این در حالی است که از نظر شوروی سابق قرهباغ به لحاظ وسعت و جمعیت استعداد مستقل شدن را نداشت، ولی قرهباغ با کمک ارمنستان ادعای استقلال کرد و این استقلال هم از سوی هیچ کشوری حتی ارمنستان به رسمیت شناخته نشد. اما به هر حال قرهباغ به عنوان یک جمهوری خودخوانده اعلام استقلال میکند. آذربایجان برای دفاع از تمامیت ارضی خود به قرهباغ حمله میکند و در این مقطع ارمنستان هفت شهر آذربایجان را به اشغال خود در میآورد تا مانع تصرف قرهباغ از سوی آذربایجان شود. الان حرف آذربایجان این است که برای دفاع از تمامیت ارضی خود باید هفت شهر تصرف شده و همچنین قرهباغ دوباره به قلمرو سرزمینی این کشور برگردد. به نظر میرسد تلاشهای میانجیگرایانه بینالمللی تا به موضوع اشغال سرزمینی آذربایجان نپردازند و تکلیف این موضوع مشخص نشود، نمیتواند موفق باشد.
الان هم تنها راهحلی به نتیجه خواهد رسید که به الحاق هفت شهر اشغال شده به آذربایجان منجر شود. بعد از آن است که بحث قرهباغ میتواند موضوع گفتوگو قرار گیرد و بررسی شود آیا قرهباغ این استعداد را دارد که جمهوری شود یا خیر؟
فکر میکنید اگر بحث اشغال آن هفت شهر حل شود، چشمانداز ماجرای قرهباغ روشن خواهد بود؟
درباره قرهباغ طرحهای مختلفی مثل الحاق به آذربایجان، استقلال و پیوستن به ارمنستان وجود دارد. جمهوری خودخوانده قرهباغ هم اعلام میکند دو راه بیشتر وجود ندارد یا استقلال یا پیوستن به ارمنستان. در طول 25سال گذشته که جنگ میان این دو کشور وجود دارد برای حل این مناقشه طرحهای مختلفی ارائه شد، اما هیچیک پذیرفته نشد، بنابراین به نظر میرسد تا یک طرح اجرایی مورد پذیرش دو کشور وجود نداشتهباشد همچنان این مناقشه باقی خواهد ماند. تنها جایی که میتواند طرحی با ضمانت اجرایی ارائه دهد شورای امنیت سازمانملل است. این شورا تاکنون چهار قطعنامه صادر کرده و خواستار رفع اشغال هفت شهر آذربایجان شدهاست، اما به هر حال مکانیسم اجرایی شورای امنیت برای مجبور کردن ارمنستان به پذیرش این قطعنامهها کافی نبودهاست. در کنار این مساله، الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان از بعد داخلی و بینالمللی خود را محق میداند که در پی جنگ و الحاق سرزمینهای تصرف شده به این کشور باشد و برای اینکه پشوانهای قوی داشتهباشد اقدام به خرید تسلیحات نظامی فراوان بهخصوص از رژیمصهیونیستی کردهاست. از این رو به نظر میرسد آتشبسهایی که به طور معمول بین دو کشور اتفاق میافتد بیش از پیش شکنندهاست.
آیا دخالتهای خارجی نیز در شکست آتشبس دخیل بودهاست؟
اختلافات ترکیه و ارمنستان سابقه طولانی دارد و ارمنستان، ترکیه را به کشتار ارامنه متهم میکند و ترکیه هم آن را تکذیب میکند. وقتی موضوع قرهباغ مطرح شد ترکیه جانب آذربایجان را گرفت و طبعا میخواهد فشارهایی بر ارمنستان وارد کند. رژیم صهیونیستی هم به نحو دیگری دخالت و سوءاستفاده میکند. اسرائیل از یک سو به آذربایجان سلاح میفروشد و از سویی دیگر اطلاعات نظامی را به ارمنستان ارائه میکند. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی را میتوان عامل اصلی این جنگافروزی دانست.
نقش سه کشور روسیه، آمریکا و فرانسه در این ماجرا چیست؟ آیا به دنبال حل ماجرا هستند؟
فرانسه حامی اصلی ارمنستان است و در مجموع به نمایندگی از اتحادیه اروپا از این کشور حمایت میکند. به هر صورت اتحادیه اروپا با ترکیه میانه خوبی ندارد و اخیرا هم فعالیتهای ترکیه در مدیترانه بهویژه تلاشی که برای استخراج نفت در این زمینه داشت نارضایتی اتحادیه اروپا را در پی داشت. در حوزه سوریه هم اتحادیه اروپا با ترکیه اختلاف نظر دارد. روسیه هم تمایل دارد آذربایجان و ارمنستان به او نیاز داشتهباشند و به نظر میرسد به همین وضعیت فعلی یعنی نه جنگ و نه صلح، رضایت دارد. آمریکاییها هم پشت سر اسرائیل هستند و سلاحهایی که به آذربایجان فروخته میشود یا آمریکایی است یا در کارخانههای ساخت سلاح در آمریکا تولید شده و از سوی اسرائیل به آذربایجان فروخته میشود. در عین حال آمریکا به خاطر مسائل حقوق بشری با دولت الهام علی اف زاویه دارد. با این اوصافکه آمریکا اعلام بیطرفی کرده اما به سمت ارمنستان تمایل بیشتری دارد.
ایران چگونه باید رفتار کند که ضمن رعایت بیطرفی، به حل بحران کمک کردهباشد؟
ایران با توجه به اینکه به امنیت منطقهای پایبند است و ادامه درگیریها را به نفع منطقه نمیداند، تنها کاری که میتواند بکند این است که طرفین را به خویشتنداری و مذاکره دعوت کند. البته در عین حال ایران معتقد است که تمامیت ارضی آذربایجان باید محترم شناخته شود. از سوی دیگر ایران میتواند از شورای امنیت سازمان ملل بخواهد تا سازوکار اجرایی خود را برای اجرای قطعنامههای صادر شده قبلی فعال کند.
عملکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان در این درگیریها چگونه بودهاست؟ آیا از ظرفیتهای موجود برای حل اختلافات دو طرف بهره گرفتهاست؟
ایران در حد توان تلاش خود را کرده و آقایان روحانی و ظریف، تماسهایی با همتایان خودشان در آذربایجان و ارمنستان داشتهاند.
طرحی هم مطرح شده که البته چندان فاش نشده و این طرح از سوی ایران با روسیه در میان گذاشته شد و در هر صورت دستگاه دیپلماسی ما فعالیت خود را در حد امکان انجام دادهاست.
در ماجرای قرهباغ بارها خمپارههایی به مناطق مرزی کشورمان اصابت کردهاست. در این موارد چه موضعی باید بگیریم.
بالاخره ما باید از تمامیت ارضی خودمان دفاع کنیم و سفرای دو کشور به وزارت خارجه احضار شدند و به آنها تاکید شد مراقب باشند تا دامنه جنگ به مرزهای ایران کشیده نشود و آنها هم در این زمینه قول دادند. در تماس تلفنی میان مقامات ایرانی با همتایانشان در این دو کشور نیز تاکید جدی شدهاست.
برخی معتقدند درگیریهای اخیر، با درگیریهای گذشته تفاوت دارد و هیچ یک از طرفین این بار حاضر به کوتاه آمدن نیست. آیا میتوان امیدوار بود در روزها و هفتههای آینده شاهد حل این معضل برای همیشه باشیم.
درگیریهای فعلی در شرایطی بهوقوع پیوسته که با روی کار آمدن آقای پاشینیان، رئیسجمهور ارمنستان، این کشور تمایل شدیدی به غرب پیدا کرده و مقامات پیشین ارمنستان که متمایل به روسیه بودند بازداشت و زندانی شدهاند. این مسائل زمینه دلخوری روسیه را فراهم کرد و محتمل است حرکات اخیر آذربایجان با چراغ سبز روسیه صورت گرفتهباشد. از سویی دیگر ترکیه هم آذربایجان را به ادامه درگیری با ارمنستان ترغیب میکند. مطالبات داخلی آذربایجان هم مبنی بر آزادی هر چه سریعتر شهرهای اشغالی، دلیل دیگری بر تشدید درگیریهاست. همچنین آذربایجان هم به این نتیجه رسیده که تاکنون راهحلهای سیاسی نتیجهای نداشته و باید از اقدامات نظامی استفاده کند. همه این مسائل بر شدت درگیریها در نوبت اخیر افزوده و باید دید سرانجام این درگیریها به کجا خواهدرسید.
تیتر خبرها
-
پیگرد انتشار مطالب مخالف سازش با رژیمصهیونیستی در بحرین
-
نژادپرستی درشرکتهای دانشبنیان آمریکا
-
بازداشت ۹ فلسطینی در کرانه باختری
-
تاکید عراق بر حل مشکلات با همسایگان از راه گفتوگو
-
گزارش فایننشال تایمز از قمار بنسلمان برای رسیدن به پادشاهی
-
کووید-19 در هاوانا زانو زد
-
ردپای کشورهای خارجی در بحران قرهباغ