دقیق بود و منصف و مومن
یادداشت: منوچهر آذر بازیگر
محمود فلاح میدانست چه كاری را برعهده گرفته و بر همین اساس گروهش را میچید. همین آگاهی نسبت به كار سبب میشد نوعی آگاهی نسبت به عوامل و تواناییهای هركدام در ذهنش باشد تا در مواقع ضروری بهش كمك كند. تهیهكنندگی ورای تعریف روزمرهای كه از آن ارائه دادهاند، حرفهای است كه بهشدت مرتبط میشود به جزئیاتی كه كل را میسازند. اگر این جزئیات را بهدرستی و دقیق لحاظ كنیم، یك مجموعه كامل شكل خواهد گرفت و همه عوامل را به بالاترین بازدهی خواهد رساند. محمود فلاح آدمی بود كه از جزئیات عبور نمیكرد و همین باعث میشد كه همه عوامل به كلیت كار اطمینان خاطر داشته باشند.
زمانی است كه شما به عنوان بازیگر فقط باید با كاراكتر خود ارتباط گیرید و نهایتا با بازیگر روبهرو بدهبستانی داشته باشید ولی زمانی هم هست كه بازیگر باید با نقشهای فرعی مختلف در ارتباط باشد. در چنین حالتی حضور یك تهیهكننده كاربلد به برگزاری دورخوانیهای قبل فیلمبرداری و حتی تمرینات منظم، کمک میکند تا همه چیز برای زمان فیلمبرداری آداپته شود.
محمود فلاح از آن تهیهكنندگانی بود كه به جای نگاه از بالای برخی تازهكاران كه صرفا بهعنوان مقسم مالی جلوه میكنند، بهعنوان فردی جلوه میكرد كه كل تولید را در مشت خود میگرفت و آنقدر تبحر داشت كه از جوانترین فرد تا كاركشتهها را وادار به احترام كند. تولید فیلم و سریال فاخر و عظیم در ایران بهاشتباه مترادف شده با هزینههای زیاد چون تهیهكننده حرفهای كم داریم. امثال محمود فلاح چون در ساختار تولیدی تلویزیون رشد كردند، مختصات تولید بهینه و مقتصدانه را درك كردند. فلاح بهاندازه خرج میكرد و تلاش میكرد در پرداخت دستمزد هم سوابق كاری و هم جایگاه فرد در تولید را درنظر بگیرد، ولی اصلا نه خساست كند و نه بریز و بپاش. با همین نگاه است كه میشود سریالهای عظیم را با بودجه عاقلانه تولید كرد.