به مناسبت انتشار رمان «مرغ غریب عشق» که در خصوص زندگی شهید شاهآبادی است با نویسنده این رمان به گفتوگو نشستهایم
مـــرغ غریب جــزیـــره مجنــون
«مرغ غریب عشق» عنوان کتاب تازه نصرا... قادری با محوریت زندگی شهید مهدی شاهآبادی است که از سوی انتشارات سروش منتشر و روانه بازار کتاب شده است. در این کتاب تمام روایتها از زبان خود شهید در یک بیداری که به خوابرفته و از جزیره مجنون و در لحظه شهادت شروع و تا تولد بیان میشود. درواقع تمام لحظات زندگی، عشقی که شهید به «یوما» مادر خود دارد، ازدواج، درس و ... را در برمیگیرد. همه موارد بر اساس و بنیان تصویر پیش رفته و قابلیت ساخت فیلم را نیز دارد. در این رمان عکس، دستخط، تصاویر، اسناد و... به چشم میخورد. این یک شکل جدید است که در دهه اخیر در اروپا و آمریکا مورداستفاده قرارگرفته است.درواقع این سبک رمان برای بیان زندگی اندیشمندان،بهترین قالب محسوب میشود. قادری برای نوشتن این کتاب از منابعی چون کتابهای درسی شهید، سخنرانیها، کتابهای چاپشده در خصوص شهید و همچنین 2000 صفحه مصاحبه با دوستان، آشنایان و نزدیکان شهید استفاده کرده است. گفتنی است «تنهاترین عاشق، عاشقترین تنها»، «حدیث آصف»، «شهد شوکران»، «امشب باید بمیریم» و «نالههای عاشق» از دیگر آثار انتشاریافته این نویسنده و کارگردان تئاتر است.با او به گفتوگو نشستهایم تا از انگیزههای نوشتن این اثر بپرسیم.
من پیش از زندگی شهید مهدی شاهآبادی، درباره زندگی سلمان فارسی و ابوذر غفاری نیز رمان نوشته بودم. همچنین زندگی شهید دیگری که او نیز مثل شهید شاهآبادی آخوند بوده (تأکید خاصی بر این لفظ آخوند دارم، چراکه آن را لقبی افتخارآمیز در تاریخ اسلام میدانم) را نیز به قالب رمان درآوردهام که آن شهید، شهید رضا سنگی است و عنوان رمانی که با محوریت زندگی او نوشتهام «عاشیق رضای عاشق» است. ماجرای اینکه سراغ موضوع شهید شاهآبادی رفتم، برمیگردد به زمانی که در چیذر زندگی میکردم. آنوقتها بزرگراه موحد دانش به شکلی که الآن هست، نبود. در این بزرگراه عکس بزرگی از شهید شاهآبادی روی دیوار بود که من هرروز در این مسیر تصویر شهید را میدیدم و بهنوعی با آن دعوا داشتم! چراکه او مرا به نوشتن سرگذشتش دعوت میکرد و من توان این کار را در خود نمیدیدم تا اینکه دکتر حمید شاهآبادی از من طرحی برای تئاتر خواست و به پیشنهاد ایشان اطلاعات سرگذشتپژوهی مربوط به این شهید را که چیزی حدود 2000 صفحه بود ، مطالعه کردم که منجر به نوشتن این رمان شد.
در زندگی شهید شاهآبادی چه نکات جالبتوجهی وجود داشت که شمارا به نوشتن این اثر ترغیب کرد؟
یکی از دراماتیکترین نکاتی که در مطالعه سرگذشت این شهید به آن برخوردم، علاقه بینظیر او نسبت به خانواده، بهخصوص دختران و مادرش است. باوجود اینکه فرزندان دیگری نیز در خانوادهاش حضور داشتند، او تا پایان حیات خود مادرش را نزد خود نگهداشت و از او مراقبت کرد. همچنین شهید شاهآبادی ریاضیات عالی و زبان خارجی را بهخوبی میدانست، اما باوجود دانش و سوادی که داشت، هرگز دنبال پست و مقام نبود و همواره در کنار سایر رزمندگان و در خط مقدم حضور داشت تا جایی که محل شهادت او نیز خط مقدم بوده است. این جسارت بالا به همراه روح بزرگ و متواضع شهید نیز از دیگر نکات جالبتوجه برای من بود.
شما پیشازاین کتاب نیز به موضوع شهدا پرداختهاید. تجربه ساختن یک اثر (چه در حوزه رمان و چه در تئاتر) با محوریت زندگی یک شهید چگونه است؟
قرآن میگوید شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. شهید شاهآبادی جمله جالبتوجه و عجیبی دارد که میگوید: «اینگونه نیست که مرگ ما را ببلعد بلکه این ما هستیم که مرگ را میچشیم.» کار کردن روی زندگی یک شهید با نگاه نقطه شروع وضعیت، بیشتر از این منظر جالبتوجه است که این فرصت در اختیار مؤلف قرار میگیرد که بتواند با یک شهید زندگی کند. تجربیات تازهای در این مسیر حاصل میشود که بسیار ارزشمند است و بر زندگی شخصی انسان نیز تأثیر قابلتوجهی میگذارد.
شما در عرصه تئاتر نیز از هنرمندان پرکار و شناختهشده هستید. کار کردن در تئاتر چه تفاوتی با نویسندگی رمان و داستان دارد؟
فکر میکنم دنیای تئاتر بهمراتب از دنیای رمان پیچیدهتر است؛ چراکه تئاتر محدودیتهای بیشتری دارد.شما در تئاتر امکانات کمتری در اختیار و صحنهای کوچکی دارید که تمام وقایع در آن رخ خواهد داد، اما در رمان مجاز به توضیح و توصیف هستید. درحالیکه در تئاتر همهچیز باید قابلدیدن باشد،چراکه تئاتر میدان عمل است و از این منظر است که مشارکت مخاطب در رمان بیشتر است و مؤلف میتواند روی تخیل و قدرت تحلیل مخاطب حساب کند.
در حال حاضر مشغول چهکاری هستید؟
تئاتری را کار میکنم که در آن به زندگی شهید بهشتی نگاهی دارم و با توضیحاتی که دادم، برایم دشوارتر از رمان شهید شاهآبادی است.