سلیقهات، کیلویی چند؟
كیمیاسادات ترابی مدالآور المپیاد سواد رسانهای
همهمون این تجربه رو داریم، یك گوشی نو میخریم و تا چندروزی شوق و ذوق نصب اپلیكیشنها و تنظیمات دلخواهمون رو میكنیم. این وسط اینستاگرام جزو اولین برنامههایی است كه یا دیگران پیشنهاد میكنند یا نوجوا نی و هزار شوق و ذوق ... .
تو این روزای كرونایی كه سفر كردن برامون غیرممكنه و توی اوضاع اقتصادی كشورمون اینستاگرام
در دسترسترین پنجره است كه شما میتونید خیلی راحت و رایگان با فرهنگ و زیباییشناسی هركجای دنیا كه خودتون بخواید آشنا شید. اینم بگم كه طبق اصول و دستهبندیها اینستاگرام جزو رسانههای تصویری بسیار محبوب قرار میگیرد. حالا مشكل كجاست؟
یكی از اصلیترین موضوعاتی كه بعد از ظهور رسانههای تصویری توی جهان راه افتاد قضیه تغییر نگرش و سلیقه مخاطبش بود. اندیشمندای زیادی كتاب نوشتن و ابراز نگرانی كردن. مثلا نیل پستمن در برشی از كتاب خودش داستان انتخابات ریاستجمهوری آمریكا و ستاره سینمایی آن زمان ریگان رو مطرح میكند. اینكه خیلیها معتقد هستند ریگان با ظاهر خوب و تاثیر رسانهای قوی توانست جای خود را میان مردم آمریکا باز كند و این در آن زمان دستاوردی عجیب به شمار میآمد.
حالا برگردیم به اینستاگرام. در اینستاگرام هم دقیقا مشابه این اتفاق برای ما میافتد. یعنی ما دنیایی از آدمها، سلبریتیها و میكروسلبریتیها را میبینیم كه آنها میخواهند، و احتمالا قسمتی از سبك زندگی آنها، كه بهروزتر و پرطرفدارتر است. گاهی حتی خود سلبریتیهای جزیره اینستاگرام خلق چالش و طرحهای جدید میكنند و این طرحها دست به دست بین مردم میچرخد مثل مدلهای خاص عكاسی یا تزیین خانه و میز تحریر كه نمونههایش را كم ندیدهایم.
این است كه به خودمان میآییم و میبینیم امكان ندارد باران ببارد و ما از آن استوری نگیریم، یا به یك رستوران برویم اما عكس غذایمان را به اشتراك نگذاریم. درواقع اطلاعاتی را به اشتراك میگذاریم كه بیارزش هستند یا از یك الگوی تكراری پیروی میكنند. اینجاست كه ذات تصویری این رسانهها كار خودش را كرده و سلیقه و ذائقه ما را آنطور كه خواسته تغییر داده است.
هوش مصنوعی این برنامه، سلیقه ما را در بدو ورود شناسایی میكند و یك خوشآمد گرم به او میگوید. اكسپلورر اینستاگرام فضای دیگری است كه شما در آن دنیا را شبیه به خودتان میبینید. یعنی چه؟ فرض كنید یك سكه طلایی جلوی چشمتان نگه داشتهاید آنگاه همه چیز برای شما فلزی و طلایی است، چون چیزی جز سكه را نمیبینید. شما در اكسپلورر علاقهمندیهای خود و اطرافیانتان را مشاهده میكنید و برخی اوقات با هجمههای خبری مواجه میشوید. مثلا فلان هنرمند مهاجرت كرد یا فرزند فلان سلبریتی به دنیا آمد یا از قبیل اخباری كه در اینستاگرام و اكسپلورر اغلب مردم جای میگیرند و به نوعی دقت و تمركز مردم را به اصل موضوعات پرت میكنند. مثلا فعالان حقوق زن پستهای جنجالی درباره چرایی ممنوعیت موتورسواری خانمها منتشر میكنند و طرفداران دوآتیشه هم بدون فكر بازنشر میكنند. حال آنكه چند درصد از دغدغه و نگرانی زنها و انسانهای جامعه ما موتورسواری است؟! پس در یك جمله رسانهها بهخصوص رسانههای تصویری مثل اینستاگرام با پرتكردن دقت مخاطبان و ترویج و بازنمایی سبك خاص و الگوهای تعریفشده سبك زندگی از زندگی سلبریتیها میتوانند سلیقه ما را تغییر بدهد .
مراقب خودمون و سلیقههای قشنگمون باشیم.
تو این روزای كرونایی كه سفر كردن برامون غیرممكنه و توی اوضاع اقتصادی كشورمون اینستاگرام
در دسترسترین پنجره است كه شما میتونید خیلی راحت و رایگان با فرهنگ و زیباییشناسی هركجای دنیا كه خودتون بخواید آشنا شید. اینم بگم كه طبق اصول و دستهبندیها اینستاگرام جزو رسانههای تصویری بسیار محبوب قرار میگیرد. حالا مشكل كجاست؟
یكی از اصلیترین موضوعاتی كه بعد از ظهور رسانههای تصویری توی جهان راه افتاد قضیه تغییر نگرش و سلیقه مخاطبش بود. اندیشمندای زیادی كتاب نوشتن و ابراز نگرانی كردن. مثلا نیل پستمن در برشی از كتاب خودش داستان انتخابات ریاستجمهوری آمریكا و ستاره سینمایی آن زمان ریگان رو مطرح میكند. اینكه خیلیها معتقد هستند ریگان با ظاهر خوب و تاثیر رسانهای قوی توانست جای خود را میان مردم آمریکا باز كند و این در آن زمان دستاوردی عجیب به شمار میآمد.
حالا برگردیم به اینستاگرام. در اینستاگرام هم دقیقا مشابه این اتفاق برای ما میافتد. یعنی ما دنیایی از آدمها، سلبریتیها و میكروسلبریتیها را میبینیم كه آنها میخواهند، و احتمالا قسمتی از سبك زندگی آنها، كه بهروزتر و پرطرفدارتر است. گاهی حتی خود سلبریتیهای جزیره اینستاگرام خلق چالش و طرحهای جدید میكنند و این طرحها دست به دست بین مردم میچرخد مثل مدلهای خاص عكاسی یا تزیین خانه و میز تحریر كه نمونههایش را كم ندیدهایم.
این است كه به خودمان میآییم و میبینیم امكان ندارد باران ببارد و ما از آن استوری نگیریم، یا به یك رستوران برویم اما عكس غذایمان را به اشتراك نگذاریم. درواقع اطلاعاتی را به اشتراك میگذاریم كه بیارزش هستند یا از یك الگوی تكراری پیروی میكنند. اینجاست كه ذات تصویری این رسانهها كار خودش را كرده و سلیقه و ذائقه ما را آنطور كه خواسته تغییر داده است.
هوش مصنوعی این برنامه، سلیقه ما را در بدو ورود شناسایی میكند و یك خوشآمد گرم به او میگوید. اكسپلورر اینستاگرام فضای دیگری است كه شما در آن دنیا را شبیه به خودتان میبینید. یعنی چه؟ فرض كنید یك سكه طلایی جلوی چشمتان نگه داشتهاید آنگاه همه چیز برای شما فلزی و طلایی است، چون چیزی جز سكه را نمیبینید. شما در اكسپلورر علاقهمندیهای خود و اطرافیانتان را مشاهده میكنید و برخی اوقات با هجمههای خبری مواجه میشوید. مثلا فلان هنرمند مهاجرت كرد یا فرزند فلان سلبریتی به دنیا آمد یا از قبیل اخباری كه در اینستاگرام و اكسپلورر اغلب مردم جای میگیرند و به نوعی دقت و تمركز مردم را به اصل موضوعات پرت میكنند. مثلا فعالان حقوق زن پستهای جنجالی درباره چرایی ممنوعیت موتورسواری خانمها منتشر میكنند و طرفداران دوآتیشه هم بدون فكر بازنشر میكنند. حال آنكه چند درصد از دغدغه و نگرانی زنها و انسانهای جامعه ما موتورسواری است؟! پس در یك جمله رسانهها بهخصوص رسانههای تصویری مثل اینستاگرام با پرتكردن دقت مخاطبان و ترویج و بازنمایی سبك خاص و الگوهای تعریفشده سبك زندگی از زندگی سلبریتیها میتوانند سلیقه ما را تغییر بدهد .
مراقب خودمون و سلیقههای قشنگمون باشیم.