درخشش ابدی یك ذهن پاك
همه ما در هیاتها و مراسم مذهبی بارها روضهها و مقتلهای اهل بیت(ع) را شنیدهایم. بارها آن لحظات را در ذهنمان تصور كرده و اشك ریختهایم. حسن روحالامین اما نقاش جوان خوشذوقی است كه توانسته در چندین تابلو روایات و لحظههای آشنای ندیده روضههای ما را در تابلوهای نقاشیاش به تصویر بكشد. نقاشیهایی كه هركدام قابی است از واقعههایی كه براهل بیت(ع) و فرزندانشان گذشته است. حسن روحالامین در مهر 64 در محله شوش تهران متولد شده و از همان كودكی علاقه به نقاشی داشته است، آنقدر این علاقه شدید بوده كه بر خلاف روال نوجوانان آن سالها راهش به هنرستان هنرهای زیبا ختم میشود. اما یكی از برهههای مهم زندگی هنری روحالامین دانشگاه است كه آنطور كه معلوم است یك سال دیرتر از بقیه دوستانش وارد آن شد، چون به جای درس خواندن دائما مشغول كار كردن بود. علاقه به نقاشی محدود به پاس كردن واحدهای دانشگاهی نشد، خودش هم در جایی گفته است كه وقتی كلاسهایش تمام میشد وقتش بود كه سر كلاس ترمهای بالاتری حضور پیدا كند. آشنایی با فضای هنری آن سالها و آشنا شدن با فضای حرفهای نقاشی هم از دیگر دستاوردهایی است كه دانشگاه برای این هنرمند به ارمغان آورد. در همان سالهاست كه برای حضور در جشنوارهای اثری را خلق میكند كه اتفاقا در آن جشنواره هم رتبه میگیرد؛ نقاشی حضرت علی(ع) كه سرش در چاه بود. دانشگاه تمام میشود و خیلی زود سراغ آموزش نقاشی میرود هر چند همه شاگردانش موفق به قبولی در دانشگاه میشوند اما خودش چندان رمقی برای ادامه ندارد.
سالهای بعد از دانشگاه سالهای تلخ و شیرینی است. بعد از دو سال مادرش را از دست میدهد و به واسطه ارتباط عمیق عاطفیاش چند سال سخت را میگذراند، اما چند سال بعد زندگی روی شیرینش را به او نشان میدهد و حسن روحالامین ازدواج میكند. خود بارها گفته است كه ازدواج بركت كارش را زیاد كرد و از همان روزهای خواستگاری سفارشهای دندانگیری به او شد.
حسن روحالامین با اینكه تاكنون كارهای زیادی انجام داده اما با نقاشیهای آیینی و بهخصوص عاشوراییاش چهره شده است. خودش همواره با فروتنی از این كارها یاد میكند و معتقد است این نقاشیها هم اگر چیزی دارد كه آدم را جذب كند به خاطر او نبوده و به خاطر موضوع است.
تابلوهای حسن روحالامین همگی همان قصهها و مقتلهایی است كه از كودكی آنها را شنیدهایم. مقتلهایی كه به تصویركشیدنشان جسارت میخواهد و روحالامین توانسته این جسارت را داشته باشد.
برای بسیاری از مخاطبان آثار او همواره یك سوال تكراری وجود دارد و آن این است كه حس و حال شخصی روحالامین در زمان نقاشی این صحنهها چطور بوده است. خودش در گفتوگویی پاسخ جالبی به این سوال تكراری دارد: «من در زمان انجام همه كارها روضه مرتبطش را گوش میدادم. ولی به قول استاد حسین علیزاده بعضی گریهها درونی است كه سطح و ضربهاش خیلی بالاتر است. قطعا درزمان كشیدن این نقاشیها احوالات خاصی داشتم كه خب بسیار شخصی است و اصلا دلم نمیخواهد كسی دربارهاش بپرسد یا اینكه خودم بخواهم برای كسی تعریف كنم. اما مگر میشود من موضوعی این قدر ارزشمند را برای كاركردن انتخاب كنم اما روی آن ریز نشوم و با ذره ذرهاش خرد نشوم. شما اگر كاری را نفهمی و مصنوعی انجام بدهی كاملا پیداست.»
سالهای بعد از دانشگاه سالهای تلخ و شیرینی است. بعد از دو سال مادرش را از دست میدهد و به واسطه ارتباط عمیق عاطفیاش چند سال سخت را میگذراند، اما چند سال بعد زندگی روی شیرینش را به او نشان میدهد و حسن روحالامین ازدواج میكند. خود بارها گفته است كه ازدواج بركت كارش را زیاد كرد و از همان روزهای خواستگاری سفارشهای دندانگیری به او شد.
حسن روحالامین با اینكه تاكنون كارهای زیادی انجام داده اما با نقاشیهای آیینی و بهخصوص عاشوراییاش چهره شده است. خودش همواره با فروتنی از این كارها یاد میكند و معتقد است این نقاشیها هم اگر چیزی دارد كه آدم را جذب كند به خاطر او نبوده و به خاطر موضوع است.
تابلوهای حسن روحالامین همگی همان قصهها و مقتلهایی است كه از كودكی آنها را شنیدهایم. مقتلهایی كه به تصویركشیدنشان جسارت میخواهد و روحالامین توانسته این جسارت را داشته باشد.
برای بسیاری از مخاطبان آثار او همواره یك سوال تكراری وجود دارد و آن این است كه حس و حال شخصی روحالامین در زمان نقاشی این صحنهها چطور بوده است. خودش در گفتوگویی پاسخ جالبی به این سوال تكراری دارد: «من در زمان انجام همه كارها روضه مرتبطش را گوش میدادم. ولی به قول استاد حسین علیزاده بعضی گریهها درونی است كه سطح و ضربهاش خیلی بالاتر است. قطعا درزمان كشیدن این نقاشیها احوالات خاصی داشتم كه خب بسیار شخصی است و اصلا دلم نمیخواهد كسی دربارهاش بپرسد یا اینكه خودم بخواهم برای كسی تعریف كنم. اما مگر میشود من موضوعی این قدر ارزشمند را برای كاركردن انتخاب كنم اما روی آن ریز نشوم و با ذره ذرهاش خرد نشوم. شما اگر كاری را نفهمی و مصنوعی انجام بدهی كاملا پیداست.»