لشگر زیر خاک
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
راننده ترکمن حاشیه اترک را با پراید افتادهحالش میراند و مثل یک تورلیدر از هرچیزی که از کنارش میگذشتیم حرف میزد. از تپهها که هرکدام داستانی داشتند. از اترک که مدتی بود کم آب شده بود. از دشتهایی که وقتی نگاه میکردی هیچ نداشت اما راننده ترکمن یکبغل خاطره داشت که از آن تعریف کند؛ خاطرههایی که بیشتر خودش به چشم ندیده بود و فقط سینه به سینه از پدر و پدربزرگش شنیده بود.
نکته جالبی که چشم را میگرفت تعداد بالای قبرستانهای کوچک بود که بالای در تمامشان نوشته شده بود: آرامستان مسلمانان... پرسیدم: مگر ترکمنصحرا غیرمسلمان هم دارد؟ چرا مینویسید آرامستان مسلمانان؟ گفت این بهخاطر آن است که زمان تجاوز روسها به سرزمینهای شمالی ایران، چند سالی سربازان روس در پایگاههای نظامیشان در این سرزمین ساکن بودند و طبیعتا خیلیهاشان همینجا مردند. برای خودشان قبرستانهایی درست کردند و مردم هم برای این که مشخص شود کجا قبرستان مسلمانها است و کجا قبرستان بیخدایان شمالی، بالای سر قبرستانهایشان نوشتند: آرامستان مسلمانها.
داستان قبرستانهای خارجی در ایران عجیب است. به غیر از قبرستانهای ارامنه و اقلیتهای مذهبی که داخل بافت شهری شهرها قرار دارند، باقی قبرستانهای خارجی که معمولا هم در جغرافیایی خارج از شهرها یا محوط سفارتخانههای قدیمی قرار دارند، روایتگر نوعی تجاوزند.
حوالی محله قلهک تهران و باغ معروف قلهک که از قدیم جای پای بریتانیاییها را در خود دارد آرامستانی است متعلق به متفقین. سربازان متفقین که در ایران حضور داشتند اگر در ایران عمرشان به آخر رسیده باشد در این قبرستان دفن شدهاند؛ سربازانی که تاریخ حضورشان برمیگردد به سالهای جنگ جهانی اول و دوم. سالهایی که با وجود اعلام بی طرفی ایران، کشورمان عملا مورد تجاوز قوای متفقین قرار گرفت و فجایع غریبی در این سرزمین رقم خورد.
از کشتار مخفیانه و آشکار مردم و ظلم و ستمی که سربازان در کوچه و خیابان به مردم کف جامعه روا میداشتند که بگذریم. مسأله قحطی بزرگ ایران که هزاران نفر از هموطنانمان را به کام مرگ کشاند هم از تبعات همین حضور نظامی بود. متفقین برای اینکه دشمنشان در این کشور آذوقه کافی برای ماندن نداشته باشد، آذوقه مردم را به قیمت پایین خریده و از بین بردند و بعد از آن کشور دچار بحران قحطی و مرگ عزیزان شد.
سربازانی که در این قبرستانها زیر خاک رفتهاند راویان ستمهای بزرگیاند که بر مردم این سرزمین رفته است. هر چه باشد خاک سرد است و مرام ما گرم! همه این ستمها را مرور میکنیم و بغض گلویمان را میگیرد اما میگوییم: خاک بر آنها خوش باد!
نکته جالبی که چشم را میگرفت تعداد بالای قبرستانهای کوچک بود که بالای در تمامشان نوشته شده بود: آرامستان مسلمانان... پرسیدم: مگر ترکمنصحرا غیرمسلمان هم دارد؟ چرا مینویسید آرامستان مسلمانان؟ گفت این بهخاطر آن است که زمان تجاوز روسها به سرزمینهای شمالی ایران، چند سالی سربازان روس در پایگاههای نظامیشان در این سرزمین ساکن بودند و طبیعتا خیلیهاشان همینجا مردند. برای خودشان قبرستانهایی درست کردند و مردم هم برای این که مشخص شود کجا قبرستان مسلمانها است و کجا قبرستان بیخدایان شمالی، بالای سر قبرستانهایشان نوشتند: آرامستان مسلمانها.
داستان قبرستانهای خارجی در ایران عجیب است. به غیر از قبرستانهای ارامنه و اقلیتهای مذهبی که داخل بافت شهری شهرها قرار دارند، باقی قبرستانهای خارجی که معمولا هم در جغرافیایی خارج از شهرها یا محوط سفارتخانههای قدیمی قرار دارند، روایتگر نوعی تجاوزند.
حوالی محله قلهک تهران و باغ معروف قلهک که از قدیم جای پای بریتانیاییها را در خود دارد آرامستانی است متعلق به متفقین. سربازان متفقین که در ایران حضور داشتند اگر در ایران عمرشان به آخر رسیده باشد در این قبرستان دفن شدهاند؛ سربازانی که تاریخ حضورشان برمیگردد به سالهای جنگ جهانی اول و دوم. سالهایی که با وجود اعلام بی طرفی ایران، کشورمان عملا مورد تجاوز قوای متفقین قرار گرفت و فجایع غریبی در این سرزمین رقم خورد.
از کشتار مخفیانه و آشکار مردم و ظلم و ستمی که سربازان در کوچه و خیابان به مردم کف جامعه روا میداشتند که بگذریم. مسأله قحطی بزرگ ایران که هزاران نفر از هموطنانمان را به کام مرگ کشاند هم از تبعات همین حضور نظامی بود. متفقین برای اینکه دشمنشان در این کشور آذوقه کافی برای ماندن نداشته باشد، آذوقه مردم را به قیمت پایین خریده و از بین بردند و بعد از آن کشور دچار بحران قحطی و مرگ عزیزان شد.
سربازانی که در این قبرستانها زیر خاک رفتهاند راویان ستمهای بزرگیاند که بر مردم این سرزمین رفته است. هر چه باشد خاک سرد است و مرام ما گرم! همه این ستمها را مرور میکنیم و بغض گلویمان را میگیرد اما میگوییم: خاک بر آنها خوش باد!