میخواهم كمی غر بزنم!
راستی! من میتوانم كمی غر بزنم؟!
بله.
بفرمایید!
می خواهم از سریال عروس تاریكی شروع کنم.
ما میخواستیم از شما سؤال بپرسیم، ولی اگر خودتان این طور صلاح میدانید ما حرفی نداریم.
یك شب مدیران سیما فیلم به ما گفتند كه میخواهند سر صحنه بیایند. به همین دلیل عوامل از من و خانم رویا نونهالی خواستند سر صحنه حاضر باشیم.
همیشه قبل از ورود مدیران یك لشگر خبرنگار و عكاس هم میآیند كه گزارش و عكس تهیه كنند كه آمدند. وسایل پذیرایی هم آماده بود! ساعت 22 و 30 دقیقه شد و خبری از مدیران نشد و بعد از تماس عوامل متوجه شدیم جلسه مدیران طول میكشد و نمیتوانند بیایند. من به خبرنگاران گفتم از قول من به مدیران بگویند این همه جلسه میگذارید پس چرا هر روز اوضاع سیما خراب تر میشود؟! پس جلسه نگذارید شاید درست شود! معتقدم روند نزول تلویزیون از 9 سال پیش آغاز شده است.
آیا به این مساله فكر كرده اید كه قبلا سریالهای ما حتی در كشورهای خارجی هم طرفدار داشت و خیلی جاها با وجود ماهواره،سریال ایرانی میدیدند، اما دیگر این اتفاق نمیافتد. واقعا چرا؟! من میگویم دلیلش ممیزیهای وسیع و سلیقهای است.
چرا تا این حد ممیزی باید باشد؟ جالب است بعضا پخش سریالهای قبل هم ممنوع شده. مثل سریال بچههای خیابان، دوران سركشی و ... اگر هم پخش شوند با كلی ممیزی روی آنتن میروند. خب چرا؟ مگر این سریالها در چه حكومتی ساخته شده است؟ حتی سریال مختارنامه هم در بازپخشها به شدت سانسور شده است.
چه كسی این كار را انجام میدهد؟ مسلماً مسؤول پخش! ما به سلیقه چه كسی باید كار كنیم؟ همین ممیزیها باعث میشود مخاطب را از دست بدهیم و فقط جلسه میگذاریم. خب این جلسات چه مشكلی را حل میكند. به یاد دارم چندی پیش اعلام شد 132 سریال قرار است ساخته شود. از آقای عباس نعمتی كه مشاور معاون سیما ست، پرسیدم حالا چرا 132 تا و چرا 130 تا نه! تلویزیون شده نوعی قمار خانه.
پر از به اصطلاح مسابقه كه روی كازینوها را كم میكند. خب اینها كه از بلیت بختآزمایی بدتر است! اگر قبلاً یك بلیت بختآزمایی بود، الان چندین تا فقط در تلویزیون هست! اگر آن زمان حرام بود، پس اینها چیست؟! سری اول برنامه خندوانه در میان تماشاگران گرفت، اما چرا روندی ایجاد شد كه ضعیف و ضعیفتر شود. قبلاً مردم كلی درباره خندوانه حرف میزدند، ولی الان دیگر این طور نیست. یا برنامه دورهمی هم همین طور.
به نظرتان این مشكل به خاطر این است كه از سر و ته برنامهها زده میشود یا اینكه ایدههای جدید به فصلهای جدید برنامههایی مثل خندوانه تزریق نشده است؟
آوردن ایده جدید كاری ندارد. خب قابل خریداری هست. پول خوب به سناریست بدهید، برایتان كلی ایدههای عالی طراحی میكند. ولی از سر و ته ایدهها نرم نرم زده میشود. ما از برنامه نود، پربیننده تر داریم؟ پس چرا باید این برنامه تعطیل شود؟ جالب است كسی هم جواب نمیدهد. شما باید از مدیران این سؤال را بپرسید تا شفاف سازی شود كه چرا نود درگیر چنین ماجراهایی شد. شفافیت وجود ندارد.
ولی در برنامه حالا خورشید مدیر شبكه سه درباره برنامه نود صحبت كرد و توضیحاتی داد. همچنین عادل فردوسی پور هم روی خط آمد و صحبت كرد. این شفافیت كه شما میگویید در این برنامه اتفاق افتاد و حس خوب هم به مخاطب داد.
این خیلی خوب است، باید همین را بیشتر كنند و در چند برنامه توضیح داده شود تا همه بفهمند. به نظرم هیچ اشكالی ندارد مدیران تلویزیون ما گاهی به خاطر اشتباهاتشان از مردم عذرخواهی كنند. به هر حال هیچكس معصوم نیست و همه اشتباه میكنیم. فرهنگ عذرخواهی باید در جامعه ما وجود داشته باشد، اما این كار را مدیران میانی هم انجام نمیدهند. چه برسد به مدیران بالاتر.
خب چرا درباره مسائل به مردم توضیح داده نمیشود از كانال تلویزیون؟چرا دلار شد 20 هزار تومان؟ چرا هیچكس توضیح نداد؟ خب این سودها كجا رفت؟ مابه تفاوت ریالی دلار سه هزار تومانی و بیست هزار تومانی؟ وقتی تورم میشود و یك جنس از یك ریال میشود دو ریال، سود آن در جیب چه كسانی میرود؟ در جیب سبزی فروش نمیرود! خب وقتی توضیحی به مردم داده نشود فاصله بین مسؤولان و مردم زیاد میشود. گاهی هم برخورد خشن میشود. این بدترین موریانه در مدیریت هست؟
ما بر اساس اطلاع میگوییم كه اتفاقاً در این زمان رویكرد اغلب مدیران تلویزیون تعامل و هم افزایی با اهالی هنر و رسانه است، ولی وقتی ما با مدیران تلویزیون صحبت میكنیم آنها میگویند كه هنرمندان حاضر نیستند تعامل داشته باشند. چرا این اتفاق از سوی هنرمندان نمیافتد؟
نه، اصلاً چنین چیزی نیست.الان كلی از هنرمندان بنام در تلویزیون برنامه دارند. من از همین جا اعلام آمادگی میكنم برای كمك. ولی باید روشن و علنی باشد مثل برنامههای زنده
خب.
این یعنی شرط گذاشتن برای تلویزیون!
بله شرط میگذارم، چون اعتمادم خدشه دار شده است. من همیشه میگویم در برنامه زنده شركت میكنم اما تولیدی نه! به خاطر اینكه ممكن است با سلیقه خودشان ادیت كنند. جالب است بگویم در زمانی كه آقای ضرغامی رئیس سازمان بودند، میگفت به بچهها سپردم هر وقت شما قرار است در تلویزیون حرف بزنید، بگویند كه ببینم.
خب شما در برنامه خندوانه هم حرف زدید. این برنامه كه تولیدی بود، پس چرا اعتماد كردید؟
می دانستم چیز عجیبی نیست و نخواهم گفت و چالشی ندارد. مردم میخواستند كیف كنند و میخواهند من حرفهای جالبی برایشان بزنم، چالشی در میان نبود بیشتر میرفتم تا در مورد كمپین احیای دریاچه ارومیه با مردم حرف بزنم در یك درخواست برای امضای احیای دریاچه ارومیه فقط در یك شب حدود یك میلیون امضا جمع كردم..با این وجود بخشهایی از حرفهایم را ادیت کرده بودند كه من و رامبد كلی تعجب كردیم. من در این مصاحبه هم حرف غیرقانونی نمیزنم. دوست دارم درددل كنم. البته بگویم فقط حرفم با تلویزیون نیست با وزارت ارشاد هم هست.با حوزه هنری و شهرداری هم هست. همه خودمختار عمل میكنند...
شهرداری میگوید ما فلان فیلم را در سینماهایمان پخش نمیكنیم. حوزه هنری هم همینجور، تلویزیون هم خودمختار است. جالب اینكه صاحبان سینماها هم خودمختار شدهاند و اگر با نام فیلم حال نكنند، اسم فیلم را تغییر میدهند.
كه بفروشد! بعد نام یک فیلم میشود مادرزنم عاشق شده است! خب این در شان سینمای ایران است؟! یا وای آمپول! یا نام خارجی گذاشته میشود میلیونر میامی! واقعاً اینها نام هستند. الان هم این وضع سینمای ماست. چرا 90 درصد داستان فیلمها و سریالهای كمدی درباره تعدادی كلاهبردار است كه به جان هم افتادند؟ خب فكر نمیكنید اگر تا این میزان كلاهبرداری را نشان بدهیم یعنی قبح آن میریزد.
مگر كمدی فقط باید درباره كلاهبردارها باشد. چرا كمدیها بیشتر به سمت كلاهبرداری گرایش دارد؟ چون كار آسانتری هست. چرا آدم سالم و موقعیتهای سالم را به عنوان كمدی انتخاب نمیكنیم.
راه حل تان چیست؟ چون برخی مدیران میخواهند این مشكلات را برطرف كنند؟
چرا اتاق فكر گذاشته نمیشود و بگویند رضا كیانیان بیا؟ نه اینكه فقط به من بگویند. به همه هنرمندان بگویند. در باید باز شود. باور كنید راه حل پیدا میشود. مگر بقیه جهان چه كار میكنند؟ فكر میخرند. ما ایرانیها فكر را فراری میدهیم. من نمیخواهم از این مملكت بروم. من امكانش را دارم در خارج از ایران زندگی كنم، اما نمیروم؛ چون نمیخواهم انسان دسته دوم باشم. من دلم برای كشورم و مردمم و این آب و خاك میتپد. این حرفها و نقدها هم از سر درددل و دغدغههای درونی ام كه امیدوارم موثر واقع شود و مشكلات حل شوند.