نگاهی به تاثیر و حضور ایرانیان در شرق آسیا از دیر باز تا انقلاب اسلامی
مانیل یعنی جای نیلوفر
روابط ایران به پشتوانه تاریخ بلند و بالای آن با اقصی نقاط دنیا، سرمایه بزرگی برای امروز این كشور پدید آورده است. ایرانیان بهواسطه خوی جهانگردی و تجارتی كه داشتهاند، همواره در جای جای كره خاكی با احتساب اینكه در آنجا تمدنی یافت شود، حضور داشته و تاثیر خود را بر جا نهادهاند. شمال و سواحل نزدیك قاره آفریقا، مركز آسیا، جنوب اروپا، جنوب آسیا، شرق دور و جنوب شرق آسیا از جمله مكانهایی است كه قطعا حضور ایرانیها در آن مناطق اثبات شده است و در بیشتر این موارد نیز تاثیر ایرانیها برای چند قرن كاملا مشهود و دامنهدار بوده است. در این بین، درباره حضور ایرانیهای مسلمان در آمریكای جنوبی و شمالی نیز تعدادی تاریخشناس غربی اسنادی را كشف و منتشر كردهاند كه صحت آنها نیز تایید شده است.
در بین این مناطق اما حضور تاریخی ایرانیان در شرق دور، بهخصوص جنوب شرق آسیا تاثیرگذارتر و پرشمارتر بوده است، چه اینكه این حضور منشأ بركات بیشمار و تاثیرگذاریهای كلیدی شد كه تا كنون نیز ادامه دارد. اهمیت و عمق این نفوذ
فكری-فرهنگی تا آنجاست كه بررسی آن در جنوب شرق آسیا حتی به شكل مرور آنها، نیازمند وارسی جداگانه هر كشور در گزارشي جداگانه است؛ به عنوان مثال حضور خاندان مازندرانی و قمی در تایلند باعث شد كه همچنان پستهای كلیدی دربار این كشور در دستان نوادههای آنان حتی در قرن 21 باشد.
آنچه در این گزارش به آن میپردازیم، تاثیر حضور ایرانیان در فیلیپین و قرابتهای تاریخی دو كشور است.
حضور ایرانیان در هر نقطهای، بیشتر تاثیرگذار بوده است تا تاثیر پذیر، این خصوصیت نه از سر غرور ایرانیان كه مبتنی بر فرهنگ و درونمایه غنی آنان بوده است؛ حضور ایرانیان در مجمع الجزایر فیلیپین نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. اندیشمندان تاریخ، حضور ایرانیان را در فیلیپین، مربوط به یكهزار سال گذشته میدانند كه حضور آنها همچنان در این كشور حس میشود.
محققان، مسیر آغازین این حضور را هندوچین عنوان كردهاند. آنان اذعان دارند كه ایرانیانی كه در هند ساكن شدند و فرهنگ خود را به آنجا بردند، پس از چندین سال وارد مراودههای تجاری- فرهنگی با مناطق غربی چین شدند و از پس آن، قدم به جنوب شرق آسیا گذاشتند.
آمیخته شدن آنان با فرهنگ هندوها به واسطه اسكان آنان در این منطقه باعث شد تا جنوب شرقیها كه فرهنگشان به شكل مستقیم تاثیر گرفته از هندیها بود، بهتر با ایرانیان ارتباط برقرار كنند.
از طرفی بكر بودن این مناطق و حضور دو تمدن قوی در سراسر این قلمرو آبی-خاكی (كه مهد اصلی آنان كامبوج و اندونزی امروز بوده است) كه اقتصاد این مناطق را مدون و منظم كرده بود، به بستری برای ظهور و بروز ایرانیان تبديل شد. گرچه چنته پر ایرانیان در زمینه فرهنگ و هویت باعث شد حتی تاثیر ایرانیان بر مناطق قبایلی دورافتاده از این دو تمدن بزرگ نیز دیده شده و باقی بماند.
فرهنگ دینی
فیلیپین به عنوان مجمع الجزایری دور افتاده از دو تمدن بزرگ جاوه و آنگور، از سوی غربیها، لوحی سفید معرفی میشود كه اسپانیاییهای اشغالگر تمدن و فرهنگ را روی آن نوشتند، اما واقعیت آن است كه سالها قبل از حضور اشغالگران اسپانیایی، این ایرانیان بودند كه نفوذ بسیاری در آن منطقه و در بین قبایل تاگالوگ و مالایی فیلیپین داشتند، تا به آنجا كه این قبایل خود از سر شوق به دین تجار ایرانی در آمده و اسلام اختیار كرده بودند.
تاثیر حضور تجار ایرانی در مناطق جنوبی فیلیپینی باعث شد قبایل حاضر در بزرگترین جزیره این كشور به كیش آنان در بیایند. مسلمانان جنوب فیلیپین كه آیین جدید را انتخاب كرده بودند، خود به شكل خود جوش كمر به نشر آن بستند تا جایی كه اسلام را به شمالیترین نقاط فیلیپین بردند؛ تاریخنگاران اسپانیایی آوردهاند كه زمان انتخاب مانیل برای پایتختی این كشور در شمال فیلیپین، حضور قبایل مسلمان در اطراف آن كار را برای اسپانیاییهای مسیحی سخت كرده بود، چرا كه مسلمانان اجازه حضور اشغالگران را كه آمده بودند به زور مردم را به آیین مسیحیت دربیاورند، نمیدادند.
این آیین جدید نیز البته غنای بسیار بالایی داشت. قرائتی كه تجار ایرانی به جنوب شرق و فیلیپین بردند، نه نگرشی سطحی كه اسلامی جامع الشرایط بود و دقیقا از این روست كه جنبش اسلامی مورو، از قرن 15 میلادی برای مبارزه با مسیحیت تحمیلی اسپانیاییها تا كنون نیز قوام و دوام داشته است. تاریخ جنگهای مسلمانان با اسپانیاییهای اشغالگر بیشباهت به جنگهای صلیبی نیست، علاوه بر اینكه انگیزههای ضداستعماری را نیز باید به آن اضافه كرد.
نفوذ زبان فارسی
حضور ایرانیان در این كشور، تنها در حوزه دین باقی نماند، زبان فارسی در سراسر جنوب فیلیپین آنچنان تاثیری گذاشت كه نام بزرگترین شهرهای فیلیپین همچنان متاثر از زبان فارسی است. اكنون زبانشناسان بیش از یكصد لغت پركاربرد فعلی فیلیپین را اساسا فارسی ذكر كردهاند. آبتابه (آفتابه)، پالاوان (پهلوان) ـ نام یكی از شهرهای فیلیپین نیز هست ـ ، سیاست (سیاست)، حكوم (حقوق)، آرا (آرا)، فرمان (فرمان، دستور)، آب دست ( وضو) ـ علیرغم كاربرد كلمه وضو در میان مالزیاییها و اندونزیاییها، اما فیلیپینیها از كلمه آب دست بهجای لغت وضو استفاده میكنند ـ ، آو (آب)، باید (باید) و دهها فعل و حرف اضافه مانند این، آن و... كه تماما فارسیاند.
مراوی، پالاوان، كوتا باتو و حتی پایتخت فیلیپین، یعنی مانیل نیز نامشان فارسی است. شهر ماراوی كه تنها شهر تماما مسلماننشین فیلیپین است، نامش را از مرو (شهر مرو كه در قلمرو ایران بود) گرفته است، پالاوان همان پهلوان است، كوتا باتو از كوتا (قلعه) باتو (سنگ) در زبان فارسی باستان آمده است و مانیل نیز به معنی جایگاه نیلوفر آبی است (مای ـ نیل كه نیل از كلمه فارسی نیلو و نیلوفر است.)
در این بین اسپانیاییها كوشیدند تا درهمتنیدگی فرهنگی میان ایران و فیلیپین را به طرق مختلف از بین ببرند، در این راه گاهی از جنگ، گاهی تطمیع و گاهی اجبار در پیادهسازی طرحهای ملی مانند آموزش اجباری زبان اسپانیایی یا انگلیسی و نیز اعزام وسیع كشیش به همراه پول سرشار برای تزریق آیین استعمارگران استفاده كردند؛ چند قرن بعد نیز كه فیلیپین را با چند میلیون دلار به آمریكا واگذار كردند، آمریكاییها كوشیدند تا این پیوند را از بین ببرند، اما كماكان شاهد حضور فرهنگ ایران در این كشور هستیم، حضوری پیچیده و چند بعدی، چه اینكه تحلیلگران سیاسی امروز فیلیپین، دو قیام بزرگ مردمی در فیلیپین كه بر علیه استعمار و دیكتاتور دست نشانده صورت گرفت را به شكل مستقیم چه از نظر محتوا و چه از نظر شكلی متاثر از وقوع انقلاب اسلامی ایران میدانند كه پرداختن به این موضوع نیز خود فرصتی دیگر میخواهد.