این 20 نفر
سینمای ایران در این حدود 100سال، چهرههای موثر بسیاری به خود دیده است و سینماگران زیادی در شاخههای مختلف تلاش کردهاند و این سینما را از آب و گل درآوردند. بنابراین انتخاب تنها 20 چهره منتخب و ذکر بدون ترتیب و بدون اولویت نام آنها، فقط و فقط به دلیل کمبود جاست و میدانیم و میدانید که چه بسیار بزرگان دیگری که برای هویت بخشیدن به سینمای ایران نقش داشتند.
مسعود کیمیایی
با فیلم دومش قیصر، توجه سینمای ایران را به خود جلب کرد و در همه سالهای بعدی فعالیتش هم از درد و رفاقت گفت. علاوه بر قیصر، برخی دیگر از فیلمهایش همچون گوزنها و داش آکل و سرب هم از ماندگارترین آثار سینما هستند.
داریوش مهرجویی
مهرجویی را هم مثل کیمیایی از فیلم دوم جدی گرفتند؛ از گاو که تصویر درخشانی از استحاله مش حسن نشان داد. کارگردان فلسفه خوانده همه طور فیلمی در سینما ساخته و خوب هم ساخته؛ از آثار تلخی چون آقای هالو و پستچی تا کمدی درخشانی چون اجارهنشینها.
عباس کیارستمی
از اولین لژیونر کارگردانهای ایران در جهان بود و فیلمهایش و سبک فیلمسازیاش، چشم سینمای دنیا را بیش از گذشته به سینمای ایران روشن کرد. برخی فیلمسازان مطرح سالهای اخیر جهان، تحت تاثیر فیلمسازی کیارستمی هستند. سه گانه کوکر و طعم گیلاس او بسیار قدر دیدند.
اصغر فرهادی
حالا او یکی از مشهورترین کارگردانان سینمای ایران در جهان است. او تصویر متفاوتی از سینمای ایران را در فیلمهایش نشان داد و درامهای اجتماعی از طبقه متوسطی که خلق کرد، تصویر تازهای بود. او تا اینجا دو بار برنده اسکار است.
ناصر ملک مطیعی
او از قدیمیترین ستارههای سینمای ایران است و نخستین بازیگری بود که مردم به خاطر اسمش به سینما میرفتند. ملک مطیعی که بیشتر با تیپی جاهلی شناخته میشد، از مهمترین چهرههای فیلمفارسی بود. بازی در نقش کوتاه اما تاثیرگذار فرمان در قیصر از بازیهای ماندگار اوست.
محمدعلی فردین
دوست آقاتختی و نایب قهرمان کشتی جهان در مسابقات جهانی 1954 توکیو، سینمای ایران را دست کم به لحاظ اقتصادی متحول کرد. شمایل علی بی غم وار او که در ترکیب با صدای چنگیز جلیلوند و آواز ایرج شکل گرفته بود، تا سالها چراغ سینما را روشن نگه داشت.
بهروز وثوقی
بعد از 8 سال حضور در سینما و بازی در انواع نقشهای کم اهمیت، با قیصر گل کرد و به ستاره سینمای ایران تبدیل شد و بعد از آن به کارنامه و نقشهایی متنوع و ماندگار رسید. رضا موتوری، داش آکل و گوزنها، برخی از این آثار است. با وجود همه بحثها، نمیتوان او را در تاریخ سینما نادیده گرفت
بهرام بیضایی
بیشتر به عنوان یک نمایشنامهنویس و کارگردان برجسته هنر نمایش شناخته میشود، اما همان حضور کم تعداد او در سینما هم باکیفیت و ماندگار است؛ رگبار، غریبه و مه، کلاغ، چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و ...
عزتالله انتظامی
آن ویدئوی چند دقیقهای که «آقای بازیگر» در حوالی پایان حیات که در آن از کارنامه بازیگری خود ابراز رضایت میکند، خیلی درست و صادقانه است و واقعا و تا حدود زیادی انتظامی هر کاری کرد، آن را خوب انجام داد. از مش حس گاو بگیرید تا اجارهنشینها و مینای شهر خاموش.
علی نصیریان
از آن پنج بازیگر آشنای آثار علی حاتمی (استادانی چون انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی و علی نصیریان)، تنها «بزرگ آقا» باقی مانده که عمرش دراز باد و سلامت باشد. او مصداق کامل وقار و شانیت در بازیگری است و نقشهای متنوعی در کارنامه دارد.
ابراهیم حاتمیکیا
از فرماندهان ارشد سینمای جنگ و دفاع مقدس و شاید مهمترین آنها. حاتمیکیا در همه این سالها از جبهه و جنگ و مقاومت گفت و این دغدغه را به بهترین و متفاوتترین شکلها نشان داد؛ از دیدهبان و مهاجر تا آژانس شیشهای و بادیگارد.
ناصر تقوایی
آدم کارنامه کم حجم اما غنی و باکیفیت او را که میبیند، بیشتر به معنی کلمه دریغ و حسرت پی میبرد و اینکه چرا سینمای ایران بیش از آثاری چون ناخدا خورشید، صادق کرده، ای ایران و کاغذ بی خط، قدر این استاد را ندانست.
مجید مجیدی
یکی از پرآوازه ترین فیلمسازان سینمای ایران در مجامع بینالمللی است. او سالها قبل از جدایی نادر از سیمین، با بچههای آسمان ما را تا نزدیکی اسکار برد. با محمد رسول ا... هم پای برخی بزرگان سینمای جهان را به ایران باز کرد.
خسرو شکیبایی
آن صدا و آن احساس و آن شمایل عاشق پیشه هامون وار دیگر در سینمای ایران تکرار نمیشود. با هامون مهرجویی درخشید و کاری کرد که یکی از خاصترین و شوریدهترین شخصیتهای تاریخ سینمای جهان، با هنر او برای مردم باورپذیر شود.
جمشید هاشمپور
بااینکه چند فیلمی در سینمای قبل از انقلاب آن هم با موهای لَخت بازی کرد، اما با شمایل سر تراشیده و نام جمشید آریا در دهه های 60 و 70 درخشید و به عنوان ستاره فیلمهای اکشن و پلیسی و آثار مرتبط با مواد مخدر، رونق بخش گیشهها شد.
اکبر عبدی
بسیاری از مردم اولینبار او را در برنامه تلویزیونی بازم مدرسه م دیر شد، شناختند و به استعداد کمدیاش پی بردند. چاقی او در کنار استعداد ذاتی و گریم خوربودن صورتش، به نقشهای مختلف و متنوعی جان بخشید؛ از آقای قندی اجارهنشینها تا غلامرضای فیلم مادر.
علیرضا خمسه
یکی از کمدینهای برجسته سینمای ایران است که در دهه 60 و با حضور در برنامه تلویزیونی هوشیار و بیدار در نقش بیدار گل کرد و بعدها در سینما و بازی در فیلمهایی چون روز باشکوه، شکار خاموش، آپارتمان شماره 13، جیببرها به بهشت نمیروند و ... درخشید.
رضا عطاران
از مستعدترین چهرههای برنامه تلویزیونی ساعت خوش بود که با یک پشتوانه تئاتری با فیلم کلید ازدواج به سینما آمد و بعد از چند سال به چهرهای موفق در سینمای کمدی تبدیل شد و بیشتر فیلمهایی که در آنها بود، پرفروش شدند؛ از نهنگ عنبر تا هزارپا.
هدیه تهرانی
او که با سلطان کیمیایی وارد سینما شد، بهتدریج به شمایل زن محکم و مستقل و قوی و بااراده در سینمای ایران تبدیل شد که پیش از آن کمتر مجال بروز یافته بود. قرمز، کاغذ بی خط، دنیا و چهارشنبهسوری، برخی از مشهورترین و مهمترین آثار تهرانی هستند.
حمیده خیرآبادی
باوجود اینکه رقیه چهرهآزاد در فیلم مادر، تصویری دلنشین از یک مادر ارائه داد اما باید از حمیده خبرآبادی (نادره) به عنوان شمایل مادر در سینمای ایران نام برد. او در بیشتر فیلم و سریالهایی که بازی کرد، در نقش یک مادر مهربان ظاهر شد، به ویژه در اجارهنشینها.
با فیلم دومش قیصر، توجه سینمای ایران را به خود جلب کرد و در همه سالهای بعدی فعالیتش هم از درد و رفاقت گفت. علاوه بر قیصر، برخی دیگر از فیلمهایش همچون گوزنها و داش آکل و سرب هم از ماندگارترین آثار سینما هستند.
داریوش مهرجویی
مهرجویی را هم مثل کیمیایی از فیلم دوم جدی گرفتند؛ از گاو که تصویر درخشانی از استحاله مش حسن نشان داد. کارگردان فلسفه خوانده همه طور فیلمی در سینما ساخته و خوب هم ساخته؛ از آثار تلخی چون آقای هالو و پستچی تا کمدی درخشانی چون اجارهنشینها.
عباس کیارستمی
از اولین لژیونر کارگردانهای ایران در جهان بود و فیلمهایش و سبک فیلمسازیاش، چشم سینمای دنیا را بیش از گذشته به سینمای ایران روشن کرد. برخی فیلمسازان مطرح سالهای اخیر جهان، تحت تاثیر فیلمسازی کیارستمی هستند. سه گانه کوکر و طعم گیلاس او بسیار قدر دیدند.
اصغر فرهادی
حالا او یکی از مشهورترین کارگردانان سینمای ایران در جهان است. او تصویر متفاوتی از سینمای ایران را در فیلمهایش نشان داد و درامهای اجتماعی از طبقه متوسطی که خلق کرد، تصویر تازهای بود. او تا اینجا دو بار برنده اسکار است.
ناصر ملک مطیعی
او از قدیمیترین ستارههای سینمای ایران است و نخستین بازیگری بود که مردم به خاطر اسمش به سینما میرفتند. ملک مطیعی که بیشتر با تیپی جاهلی شناخته میشد، از مهمترین چهرههای فیلمفارسی بود. بازی در نقش کوتاه اما تاثیرگذار فرمان در قیصر از بازیهای ماندگار اوست.
محمدعلی فردین
دوست آقاتختی و نایب قهرمان کشتی جهان در مسابقات جهانی 1954 توکیو، سینمای ایران را دست کم به لحاظ اقتصادی متحول کرد. شمایل علی بی غم وار او که در ترکیب با صدای چنگیز جلیلوند و آواز ایرج شکل گرفته بود، تا سالها چراغ سینما را روشن نگه داشت.
بهروز وثوقی
بعد از 8 سال حضور در سینما و بازی در انواع نقشهای کم اهمیت، با قیصر گل کرد و به ستاره سینمای ایران تبدیل شد و بعد از آن به کارنامه و نقشهایی متنوع و ماندگار رسید. رضا موتوری، داش آکل و گوزنها، برخی از این آثار است. با وجود همه بحثها، نمیتوان او را در تاریخ سینما نادیده گرفت
بهرام بیضایی
بیشتر به عنوان یک نمایشنامهنویس و کارگردان برجسته هنر نمایش شناخته میشود، اما همان حضور کم تعداد او در سینما هم باکیفیت و ماندگار است؛ رگبار، غریبه و مه، کلاغ، چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و ...
عزتالله انتظامی
آن ویدئوی چند دقیقهای که «آقای بازیگر» در حوالی پایان حیات که در آن از کارنامه بازیگری خود ابراز رضایت میکند، خیلی درست و صادقانه است و واقعا و تا حدود زیادی انتظامی هر کاری کرد، آن را خوب انجام داد. از مش حس گاو بگیرید تا اجارهنشینها و مینای شهر خاموش.
علی نصیریان
از آن پنج بازیگر آشنای آثار علی حاتمی (استادانی چون انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی و علی نصیریان)، تنها «بزرگ آقا» باقی مانده که عمرش دراز باد و سلامت باشد. او مصداق کامل وقار و شانیت در بازیگری است و نقشهای متنوعی در کارنامه دارد.
ابراهیم حاتمیکیا
از فرماندهان ارشد سینمای جنگ و دفاع مقدس و شاید مهمترین آنها. حاتمیکیا در همه این سالها از جبهه و جنگ و مقاومت گفت و این دغدغه را به بهترین و متفاوتترین شکلها نشان داد؛ از دیدهبان و مهاجر تا آژانس شیشهای و بادیگارد.
ناصر تقوایی
آدم کارنامه کم حجم اما غنی و باکیفیت او را که میبیند، بیشتر به معنی کلمه دریغ و حسرت پی میبرد و اینکه چرا سینمای ایران بیش از آثاری چون ناخدا خورشید، صادق کرده، ای ایران و کاغذ بی خط، قدر این استاد را ندانست.
مجید مجیدی
یکی از پرآوازه ترین فیلمسازان سینمای ایران در مجامع بینالمللی است. او سالها قبل از جدایی نادر از سیمین، با بچههای آسمان ما را تا نزدیکی اسکار برد. با محمد رسول ا... هم پای برخی بزرگان سینمای جهان را به ایران باز کرد.
خسرو شکیبایی
آن صدا و آن احساس و آن شمایل عاشق پیشه هامون وار دیگر در سینمای ایران تکرار نمیشود. با هامون مهرجویی درخشید و کاری کرد که یکی از خاصترین و شوریدهترین شخصیتهای تاریخ سینمای جهان، با هنر او برای مردم باورپذیر شود.
جمشید هاشمپور
بااینکه چند فیلمی در سینمای قبل از انقلاب آن هم با موهای لَخت بازی کرد، اما با شمایل سر تراشیده و نام جمشید آریا در دهه های 60 و 70 درخشید و به عنوان ستاره فیلمهای اکشن و پلیسی و آثار مرتبط با مواد مخدر، رونق بخش گیشهها شد.
اکبر عبدی
بسیاری از مردم اولینبار او را در برنامه تلویزیونی بازم مدرسه م دیر شد، شناختند و به استعداد کمدیاش پی بردند. چاقی او در کنار استعداد ذاتی و گریم خوربودن صورتش، به نقشهای مختلف و متنوعی جان بخشید؛ از آقای قندی اجارهنشینها تا غلامرضای فیلم مادر.
علیرضا خمسه
یکی از کمدینهای برجسته سینمای ایران است که در دهه 60 و با حضور در برنامه تلویزیونی هوشیار و بیدار در نقش بیدار گل کرد و بعدها در سینما و بازی در فیلمهایی چون روز باشکوه، شکار خاموش، آپارتمان شماره 13، جیببرها به بهشت نمیروند و ... درخشید.
رضا عطاران
از مستعدترین چهرههای برنامه تلویزیونی ساعت خوش بود که با یک پشتوانه تئاتری با فیلم کلید ازدواج به سینما آمد و بعد از چند سال به چهرهای موفق در سینمای کمدی تبدیل شد و بیشتر فیلمهایی که در آنها بود، پرفروش شدند؛ از نهنگ عنبر تا هزارپا.
هدیه تهرانی
او که با سلطان کیمیایی وارد سینما شد، بهتدریج به شمایل زن محکم و مستقل و قوی و بااراده در سینمای ایران تبدیل شد که پیش از آن کمتر مجال بروز یافته بود. قرمز، کاغذ بی خط، دنیا و چهارشنبهسوری، برخی از مشهورترین و مهمترین آثار تهرانی هستند.
حمیده خیرآبادی
باوجود اینکه رقیه چهرهآزاد در فیلم مادر، تصویری دلنشین از یک مادر ارائه داد اما باید از حمیده خبرآبادی (نادره) به عنوان شمایل مادر در سینمای ایران نام برد. او در بیشتر فیلم و سریالهایی که بازی کرد، در نقش یک مادر مهربان ظاهر شد، به ویژه در اجارهنشینها.