نگاهی به گزارش مرکز صداوسیمای فارس که این روزها حسابی در فضای مجازی سروصدا کردهاست
واقعا «مارها از جان عسگر چه میخواهند؟»
«مارها برای بیشتر انسانها، موجوداتی ترسناکی به حساب میآیند و همواره اسرارآمیز و در هالهای از ابهام. اما در موردی عجیب مردی بهنام عسگر شریفی از اهالی روستای تل پوک سروستان بیش از 30سال است مدام مورد حمله مارها قرار میگیرد ولی سوال اساسی اینجاست که مارها از جان عسگر چه میخواهند؟» این جملههای گزارشی است که خرداد ماه در مرکز سروستان تهیه و روی آنتن بخش خبری در شبکه فارس رفت و این روزها در شبکههای اجتماعی اینترنتی دست به دست میشود و حسابی دیده شدهاست. گزارش به روایت سیدنصرا... موسوی، از ماجرای عجیب و رنج مردی میگوید که ادعا دارد از جوانی تاکنون بارها مورد حمله مار قرار گرفتهاست و در اینباره خانواده و اطرافیانش هم شهادت میدهند. حالا ما اینجا به اثرگذاری و داستان بازتاب این گزارش تلویزیونی پس از ماهها پرداختیم. در این مورد با گزارشگر آن و مارگزیدهای که این روزها تصویرش را بسیاری دیدهاند، گفتوگو کردیم. همچنین این ماجرا را با دو کارشناس علمی در میان گذاشتیم و نظر آنان را جویا شدیم.
باتوجه به گزارشی جالب که روی آنتن تلویزیون رفتهاست، میشود گفت میان آمار سالانه مارگزیدگی، غالبا یک اسم حضور دارد، کسی که بیش از 30سال است هر چند وقت یکبار با این حادثه دردناک روبهرو میشود. مورد عجیب عسگر شریفی، مردی ساکن روستای تل پوک سروستان سالها میان اطرافیانش و محلیها مطرح بود و این روزها با بازتاب یک گزارش تلویزیونی در فضای مجازی، بسیاری از آن خبر دارند. عسگر، مردی 50 و چند ساله است و میگوید از نیش مارها که همواره ساق پای راستش را هدف میگیرند، به ستوه آمدهاست. این مرد در گزارش تصویری که سیدنصرا... موسوی درباره او تهیه کردهاست، برای نخستین بار مقابل دوربین از حکایت غریبش با مارها میگوید و همسایگانش هم به این اتفاق صحه میگذارند.
او ادامه میدهد: به داییام اطمینان داشتم و حرف او برایم ملاک بود. به روستا هم که مراجعه کردم، دیدم شواهد محلی همین را نشان میدهد. اهالی روستا و خانواده آقای شریفی هم در جریان این مشکل بودند و گفتند این ماجرا صحت دارد. اتفاقا وقتی شروع به کار کردیم، در حین گزارشمان هم که چند روز طول کشید دو بار ایشان مورد مارگزیدگی قرار گرفت. در یکی از این موارد توانستیم خودمان او را به بیمارستان برسانیم و تصویرش را هم گرفتیم. بعد از آن هم یکبار دیگر مار او را نیش زد که دیگر نرسیدم تصویرش را بگیرم. در واقع در آن روزها سه چهار بار مارگزیده شد.
موسوی درباره شرایط شریفی بیان میکند: حدودا 30سالی است درگیر این ماجراست. از جوانی و موقعی که ازدواج نکردهبود شروع میشود. در این 30سال پای راستش را هدف گرفتهاند. طبق آماری که ما داریم 47 - 46بار این اتفاق افتاده و این مدت در بیمارستان شهدای سروستان پس از مارگزیدگی برایش اقداماتی شدهاست. این بنده خدا عشایر و کوچرو بوده و فکر میکرده چون بیشتر در بیابان زندگی میکند مارها او را پیدا میکنند. مدتی است ساکن روستا شده تا شاید مارها دست از سرش بردارند ولی این اتفاق نیفتادهاست و حتی گاهی در خانه که نشستهاست مار او را میگزد. البته گاهی هم داد و بیداد کردهاست تا همسایهها بیایند و او را نجات دهند. گاهی هم خودش فرار کرده یا مار را کشتهاست. یکبار نزدیک پادگان مشغول چرای دامهایش بوده و سرباز پادگان به نجات او کمک کردهاست. زمانی که عشایر بوده، پزشکی در اقلید به او میگوید مارها متوجه بوی پایت میشوند و تنها کاری که میتوانم برایت کنم این است که بخشی از گوشت پای راستت که مورد حمله قرار میگیرد را بردارم و از جای دیگر پیوند بزنیم که آقای شریفی قبول نکردهاست. مارهای مختلفی او را میزنند، نوع خاصی نیست ولی اینکه نر یا ماده است را نمیدانیم.
نکتهای که موسوی درمورد بیتوجهی و یاری نرساندن مسؤولان و متخصصان بیان میکند، گلایهای است که عسگر شریفی هم در گفتوگو با ما به آن اشاره دارد. عدهای بر این باورند این گزارش خیلی دیر دیده شدهاست و چرا نباید پس از ماهها گذشتن از پخش آن، عسگر موردتوجه قرار گیرد و دیگر رسانهها سراغ او بیایند؟ چرا نباید کارشناسان به دنبال حل این معما باشند که میتواند ضمن دوای این مرد، دستاورد خوب علمی هم به دنبال داشتهباشد. البته مطمئنا معروفیت و اینکه عسگر شریفی پس از این، سوژه گزارشهای مختلف مطبوعاتی و تلویزیونی شود، کافی نیست و مقصود از تمام تلاشها این است کسی فکری به حال او و رنج مدامش کند یا از سوی دیگر اگر با صحت این اتفاق یا چندوچون آن چندان موافق نیست، با ادله علمی حرفهای این مرد و اطرافیانش را رد یا اصلاح کند.
روایت مارگزیدگی از زبان مارگزیده
در خانه هم امنیت ندارم
مار 40بار من را نیش زدهاست. الان 36 - 35سال است که این اتفاق میافتد. فکر کنم 19سالم بود که برای اولینبار نیشم زدند و الان حدود 50سالم است. هر بار بعد از مارگزیدگی به بیمارستان میروم و سوزن میزنم تا نجات پیدا کنم. دارویی هم داشتم که میزدم و بهتر میشدم. تا به حال برای درمان یا پیدا کردن دلیل این موضوع تهران نرفتهام. هر موقع مار گزیده شدم در اقلید، لار یا هر جای دیگر که بودم، من را به درمانگاه و پیش دکتر بردند. تا به حال همه نوع ماری من را نیش زدهاست، از روی لباس هم میزنند، حتی دو سه بار در خانه هم من را نیش زدهاند.
یکی گفت درمان میشوی
دلیلش را نه خودم میدانم و نه تا به حال کسی توانستهاست پیدا کند. یک دکتر گفت بیا بیمارستان شیراز تا گوشت آن قسمت از پایت را که مار میزند ببریم، اما من نرفتم. یعنی فکر نمیکنم راهش این باشد چون همیشه پایم را میزد، اما دو سه ماه پیش آمدم جلویش را بگیرم، دست راستم را نیش زد.
یکجانشین شدم
عشایر بودم. مال داشتم. فروختم و شش سال است در این روستا خانه خریدهام و در این مدت هم حدود هشت بار، مار من را گزیدهاست. در آن مدتی هم که آمدهبودند گزارش بگیرند دو بار مارگزیده شدم. کلا وقتی هوا گرم میشود، یعنی در بهار و تابستان بیشتر سراغم میآیند و در زمستان کمتر است. قبل از اینکه از تلویزیون برای گزارش بیایند، هیچکس سراغم نیامدهبود. الان پنج شش ماه از گزارش هم میگذرد و کسی کاری برایم نکردهاست.
باربد صفایی، کارشناس ارشد محیط زیست که از سال ۱۳۷۷ تاکنون بسیاری از گونههای مارها و دیگر خزندگان و دوزیستان را در ایران و برخی کشورهای همسایه نظیر عراق در زیستگاه های طبیعیشان بررسی کرده درباره آنچه برای عسگر رخ دادهاست میگوید نمیتواند توضیح خاصی ارائه کند، مورد عجیبی است و هیچ منطقی پشت این اتفاق نمیبیند. با این حال معتقد است این را که یک مار بیشتر از پنج شش بار یک نفر را نیش بزند و آن فرد زنده بماند، بعید میداند. زیرا به مرور بدن تحلیل میرود و نسبت به زهر و پادزهری که برای آن به کار برده نمیتواند مقاومت کند و مرگ در چنین شرایطی حتمی است. با این حال صفایی معتقد است اگر این ماجرا به هر دلیلی صحت داشتهباشد، چنین فردی باید گترهای مخصوص چرمی بپوشد تا در برابر دندانهای سمی مارها بتواند مقاومت کند. او بیان میکند: بهتر است کفش ساق بلند یا نیم سابق بپوشد. اگر از پارچهای شبیه دستکشهای جوشکاری که ضخیم و معمولاچرمی است، استفاده کند و داخلش را گرتکس بگیرد قاعدتا مقابل اغلب مارها جواب میدهد، مگر اینکه گرزهمار یا کبرا باشد. دستکشهایی هم که الان ضدگزش در تمام دنیا استفاده میشود ساخت پاکستان است و گتر هم دارد. معمولا این کالاها برای کشورهای آمریکایی است و در کشورهایی مثل پاکستان سرمایهگذاری میکنند تا چنین چیزهایی را زیرقیمت تولید کنند تا بتوانند راحت پخش کنند چون پخش محدودی دارد و گران است. به هر حال این وسایل وجود دارد که میتواند خریداری یا خودش درست کند.
این کارشناس میگوید: این مورد برای مارگیرها هم اتفاق میافتاد. مارگیرها هر روز با مارها سروکار دارند و ممکن است سالی یا چند سالی یکبار، گزیده شوند. عوارضی که این اتفاق روی استخوان دارد زیاد و متفاوت است. سم مارهای کبرا و افعی خیلی با هم تفاوت دارد، یکی عصبگرا و یکی خونگراست و این امداد را هم سخت میکند؛ خصوصا برای کسی که بارها دچار حادثه شدهاست، استرس بالایی دارد. این خطر وجود دارد که شخص مارگزیده، مار را شناسایی نکردهباشد و این باعث تلف شدن فرد میشود. در مورد این آقا، غیر از اقدامات پیشگیرانه، خوب است روی مارهای منطقه کار شود تا ببینیم در آن مناطق چه نوعهایی دارند. فکر میکنم به جز جعفری، مار سمی دیگری در آن منطقه نداشتهباشند. او درمورد این که میگویند برخی از مارگزیده شدن خوششان میآید یا از این چالش لذت میبرند بیان میکند: برخی از این افراد را میشناسیم که میخواهند بگویند من دیگر دارم رویینتن میشوم، اما این بنده خدا بیشتر ترس و واهمه داشت و اینگونه نبود.
-
تجلیل رهبر انقلاب از برجستگیهای علمی و فنی و اخلاص شهید فخریزاده
-
آچار فرانسه آمریکا
-
آزادسازی کشت برنج بهنفع کیست؟
-
سروهای سر به زیر
-
واقعا «مارها از جان عسگر چه میخواهند؟»
-
الچاپو؛ نسخه چینی
-
کرونا با کودکان شوخی ندارد
-
عدالت موقت فرهنگی
-
پخش 1220 هزار ساعت برنامه تلویزیونی از سیمای استانها به مناسبت فجر انقلاب
-
فرانسه برمدار سیاست اجبار