چند توصیه برای بهبود سفره مردم

چند توصیه برای بهبود سفره مردم

در اقتصاد ایران، به طور رسمی سه میلیون نفر و به طور غیررسمی ده میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد، 20میلیون نفر شاغل هستند و 20 میلیون نفر دیگر نیز می‌توانند کار کنند ولی شغلی ندارند، بنابراین بار 80میلیون نفر را 20 میلیون نفر بر عهده دارند؛ به عبارت دیگر هر یک نفر خرج مصرف چهار نفر را می‌دهد.
بنابراین افرادی که توانایی تأمین کالاهای اساسی برای خانواده خود را ندارد، دو دسته‌اند: یا درآمد ندارد یا درآمد دارند ولی درآمدشان بسیار پایین است که نمی‌توانند بسیاری از کالاهای اساسی را خریداری کنند و به همین دلیل بسیاری از این کالاها از سفره این اقشار حذف شده است.
از طرف دیگر رکود اقتصادی شدیدی در کشور اتفاق نیفتاده است که بگوییم تمام صنایع به تعطیلی کشانده شده. ضمنا 4 الی 5 درصد اقشار جامعه از طریق سیاست‌های پولی، مالی و بازرگانی و مسائل ارزی طی یک سال اخیر ثروت بادآورده‌ای به دست آورده‌اند؛ این در حالی است که ارزش پول ملی یک‌سوم کاهش پیدا کرده است.
با این حال با ایجاد تورم گسترده در یک سال اخیر، ثروتمندان بر ثروت خود اندوخته و فقرا به فلاکت بیشتری افتاده‌اند، بنابراین اگر قرار است وضع اکثریت بهبود پیدا کند باید تولید را افزایش دهیم که این مورد محل بحث ما نیست چون تولید به قدری کاهش پیدا نکرده که این قشر، فقیر شوند.
عمده این امر به این دلیل است که بعد از تولید، نظام توزیع بسیار نادرست است، مهم‌ترین ابزار دولت برای بهبود نظام توزیع اخذ مالیات‌هاست؛ این در حالی است که در سال‌های اخیر بیشتر مالیات‌ها از قشر متوسط و ضعیف گرفته شده است، به عبارت دیگر نظام مالیاتی کشور ناکارآمد و غیرعادلانه است و باید اصلاح شود.
از طرفی دیگر سیاست‌های یارانه‌ای نیز اشتباه است چون در حال حاضر به 80میلیون نفر یارانه می‌دهیم و این در حالی است که باید  تنها به 20 میلیون نفری که به لحاظ اقتصادی در دهک‌های پایین قرار دارند یارانه اعطا کنیم تا این قشر توانایی خرید محصولات اساسی را داشته باشند؛ بنابراین با حذف یارانه غیرنیازمندان، می‌توان یارانه نیازمندان را چهار برابر کرد.
در بین 20 میلیون نفری که شاغل هستند هم بیکاری پنهان زیادی وجود دارد به طوری که ساعت کار مفید زیادی ندارند که منتج به تولید شود پس یا تولید صورت نمی‌گیرد که همین‌طور است یا تولیدی که صورت می‌گیرد به درستی توزیع نمی‌شود که این امر به توزیع قبل از تولید برمی‌گردد؛ به این معنا که فرصت‌ها به‌طور مناسب توزیع نشده و شایسته‌سالاری صورت نگرفته، آموزش و بهداشت و امکانات اولیه به شکل عادلانه توزیع نشده است. یک بخش دیگر مربوط به توزیع پس از تولید است که به سیاست‌های دولتی برمی‌گردد که سبب تورم شده و جابه‌جایی ثروتمند به سمت دهک‌های بالا را به بار آورده است.
این مسائل در کوتاه‌مدت قابل حل نیست چون در کوتاه‌مدت تنها با سیاست‌های یارانه‌ای و مالیاتی می‌توان این امر را بهبود بخشید که اشکالات اساسی هم دارند که دولت فعلی هم توانایی و انگیزه کافی برای این کار ندارد.
از طرف دیگر اعطای کالابرگ می‌توان در کوتاه‌مدت برای قشر ضعیف و متوسط تسکین‌دهنده آلام آنها باشد ولی در بلندمدت باید برای آنها شغل ایجاد کرد چون اگر این امر صورت نگیرد با عدم مصرف لبنیات، گوشت قرمز و برنج طی سال‌های آینده این نسل دچار بیماری‌های عمده‌ای همچون پوکی استخوان و کمبود آهن خواهند شد و توانایی کار کردن در آنها بسیار کاهش پیدا می‌کند.