با سعید محمودیازناوه گفتوگو كردهایم؛ هنرمندی که 30 سال عكاسیاش از آیینهای عاشورایی در کتاب مصوری به نام «عاشورا در چهارگوشه ایران» به چاپ رسیده است
ایران در عاشورا
قرنهاست كه مردم ایرانزمین با شروع سال قمری و ایام محرم، با آیین و رسوم مختلف كه برخیشان برگرفته از آیینهای سوگ باستانی ایرانیان است، برای امام سوم شیعیان اقامه عزا میكنند. این آیینها گرچه غمبار و حامل پیام عاشوراست؛ پیام چگونه آزاده زیستن و زیبا رفتن؛ اما در نحوه و شكل و شمایل اجرا هم جذابیت و زیباییهای منحصربه فردی دارد كه میتواند بهعنوان میراث معنوی یكی از كهنترین و بااصالتترین ملتهای روی زمین، همچنان حفظ و به سایر ملل سراسر جهان معرفی شود. وقتی پای ثبت و معرفی به میان میآید اما هنر حرف اول را میزند و رسالت به قلم و قلممو و دوربین سپرده میشود تا بنویسند و تصویرگری كنند و به تصویر بكشند و جاودانه كنند. از سوگواره عاشورایی كه در جهان به گستردگی آن وجود ندارد، گرچه زیاد گفته شده و كمی هم نوشته شده اما كمتر مجموعه عكس و تصویری یكجا جمع و منتشر شده كه بتواند آیینهای چهارگوشه ایران را ثبت، ماندگار و معرفی كند. هفته گذشته اما از یك مجموعه در این زمینه با عنوان عاشورا در چهارگوشه ایران رونمایی شد؛ مجموعهای نفیس كه طی 30 سال عكاسی از آیینهای عاشورایی در 85 نقطه ایران توسط سعید محمودیازناوه، هنرمند 54 ساله تهرانی، ثبت و مستندنگاری شده است. البته آثاری از بیش از ۲۰ عكاس هنرمند دیگر از دوره قاجار تاكنون در این مجموعه گنجانده شده تا دربرگیرنده آیینهای تمام ایران باشد. این مجموعه كه با كاغذ گلاسه و در ابعادی بزرگ به چاپ رسیده، مهر تایید كمیته ملی یونسكو به همراه مقدمههایی از حجتا... ایوبی، دبیركل كمیسیون ملی یونسكو، آیتا... سید محمدجواد علویبروجردی، پروفسور سیدحسین نصر، پروفسور یان ریدر، استاد بازنشسته دانشگاه منچستر انگلستان و دکتر پیتر فورد، استادیار مطالعات اسلامی را بر پیشانی دارد. با سعید محمودی، عكاس این مجموعه گفتوگو كردهایم كه در رشته حفاظت و مرمت آثار تاریخی در مركز آموزش عالی سازمان میراث فرهنگی تحصیل كرده و عكاسی را در كنار تحصیل بهعنوان یك رشته هنری آموخته است و مجموعه این دو، شده عكاسی از ایران و میراث تاریخی و فرهنگی و طبیعی و گردشگریاش، بهویژه عكاسی از آیین و رسوم ایرانیان كه بخش مهم آن متعلق به آیینهای عاشورایی است. محمودی نشان درجه یك هنری را سال 87 و بهدلیل فعالیت و انتشار مجموعههایی درخصوص ایرانشناسی از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت كرده است. از او بیش از 25 عنوان اثر اختصاصی در زمینه ایران و میراث ملموس و ناملموسش بهصورت كتاب به چاپ رسیده و آثارش در 40 نمایشگاه انفرادی در ایران و خارج از ایران در معرض تماشا گذاشته شده است. محمودی كتاب مصوری هم با نام اربعین دارد كه مربوط به پیادهروی در مسیر نجف تا كربلاست. عكاسی از نسخ خطی مصحف ایران (برگزیده 183 قرآن خطی ایران به كوشش مرحوم دكتر محمدعلی نجفی) و عکاسی از حرم امام رضا(ع) با عنوان «در این قطعه از بهشت» هم ازجمله فعالیتهای هنری اوست. عاشورا در چهارگوشه ایران تازهترین اثر اوست.
عكاسی از حوزههای مختلف ایرانشناسی از همان اول مورد توجه من بود اما عكاسی در این حوزه خیلی وسیع است و دامنه گستردهای دارد كه میراث معنوی و ناملموس هم یكی از زیرشاخههای آن است و من هم همزمان با اینكه سوژههای میراثی و گردشگری و طبیعت را دنبال میكردم، عكاسی از آیین و رسوم مذهبی و غیرمذهبی مردم ایران را در دستور كارم قرار دادم. البته متصل شدن به آیینهای عاشورایی شاید دلیل عمدهاش پیوند آبا و اجدادی من به روستای ازناوه كاشان (همجوار با مشهداردهال) باشد. در ازناوه هرساله ایام محرم مراسم نخلگردانی برپا میشود و اتفاقا من هم از كودكی در این مراسم حاضر بودم، بهویژه آنكه خانواده ما هم علم دار بودند یعنی یكی از علمها متعلق به پدربزرگ و پدر و عموهایم بود. پس خودم پیوند دلی و ذهنی با این آیین داشتم، بنابراین همزمان با اینكه در سال68 عكاسی ایرانشناسی را شروع كردم، در اولین محرم هم عكاسی از آیینهای عاشورایی را آغاز كردم. عكاسی را هم از روستای خودمان شروع كردم. سال بعد خواستم دوباره از محرم عكاسی كنم اما بهنظرم آمد عكاسی از آیین نخلگردانی ازناوه تكراری است و باید به سراغ روستاها و مناطق دیگری بروم. خانواده من آن موقع ساكن شهر اصفهان بودند بنابراین محرم دوم از آیینهای تعزیه و تكایای آنجا عكاسی كردم و خلاصه اینكه هر سال به یك شهر و روستا رفتم تا سوژهها تكراری نباشد. بعد هم از فكرم گذشت كه هركسی كاری برای امام حسین میكند، خب من هم برای ایشان عکاسی کنم و این شد که به کارم نظم دادم و آن را روشمند و برنامهریزی شده به مدت 30 سال شمسی دنبال کردم تا امسال که بهصورت مجموعهای چاپ شد. البته من همچنان به سفرها و عکاسیام در این حوزه و در مناطق و شهرهای باقیمانده ادامه خواهم داد.
مگر تصاویری که در کتاب عاشورا در چهارگوشه ایران دارید متعلق به آیینهای کل کشور نیست؟
نه دقیقا. سال بیست و هشتم سفرهایم ( پس از کتاب اربعین) بود که فکر کردم تصاویری که گرفتهام و متعلق به آیینهای حدود 24 استان است، حالا به جایی رسیده که بشود به صورت مجموعهای از آیینهای خاص
(و نه آیینهای کل کشور) به چاپ برسد، بنابراین با ناشر صحبت کردم ولی ایشان نظرش این بود که بهتر است کتاب را با محوریت عاشورا در چهار نقطه ایران به چاپ برسانیم که ارادت همه ایرانیان ( حتی هموطنان سنی، ارمنی و زرتشتی) را به امام حسین نشان دهد؛ یعنی از هر استان حداقل یک عکس در مجموعه باشد. با این حساب مجموعه من جامع و دربرگیرنده کل کشور نبود، بنابراین به پیشنهاد ناشر تصاویری از آیین سایر استانها از هنرمندان دیگر هم در کتاب گنجانده شد.
یعنی چه تعداد از عکسهای کتاب متعلق به شما و چه تعداد برای بقیه هنرمندان است؟
از 259عکسی که در کتاب به چاپ رسیده، 180عکس متعلق به من است. 9قطعه از عکسهای دوره قاجار است که فقط نام یکی از عکاسانش به نام آنتوان سورگین مشخص است. حدود 25قطعه عکس هم از دوست و همکارم سید اصغر خدایی است که در برخی سفرها همراه هم بودیم.
خب بیش از 20سال سراسر ایران را گشته و عکاسی کردهاید. کدامیک از آیینهای عاشورایی به نظرتان جذابتر آمدهاست؟
مراسم نخلکشی در ابیانه، کرنی زنی در روستای بیبالان در رودسر گیلان و بیلگردانی خوسف در بیرجند خراسان جنوبی به نظرم آیینهای خاص، جالب و متفاوتی هستند. البته آیینهای جذاب و متنوع دیگری هم داریم مثل آیینهای تعزیهخوانی در سراسر کشور (بهویژه در زواره)، آیین شاهحسینگویان آذری زبانها، گلگیران در بیجار کردستان یا چهلمنبر در خرمآباد لرستان و همچنین مراسم جالبی در روستای شیشوان در شهرستان عجبشیر آذربایجانشرقی که کمتر به آن توجه شده به نام پولکه ( مشعلگردانی).
کتاب عاشورا در چهار گوشه ایران فقط تصویر است یا با روایت و شرح آیینها همراه است؟
به نظر من بد نبود روایتی از آیینها در کنار تصویر آنها مینشست، اما نظر ناشر این بود که مردم را درگیر کارهای پژوهشی و نوشتاری نکنیم و روایت کتاب فقط تصویری باشد.
از میان این انبوه عکسهایی که گرفتهاید، چطور توانستید یک عکس برای هر منطقه انتخاب کنید؟
انتخاب بسیار سختی بود. من10هزار عکس در آرشیوم از این آیینها دارم، درحالی که فقط 180قطعه از آنها در کتاب منتشر شده و خیلیها هم که جان کلام بوده، در کتاب نیامده است، به همین خاطر آرزویم این است که بقیه عکسها در جلدهای دیگر کتاب به چاپ برسد و امیدوارم ناشرهای دیگر را هم متقاعد کنم از بقیه تصاویر در کتابهایی با همین عناوین آیینهای عاشورایی یا در کتابهایی مرتبط استفاده کنند.
سوژههایتان را چطور انتخاب میکردید؟ اینکه از کدام آیین در کدام شهر و روستا عکاسی کنید؟
خب قدیمترها که اینترنت و اطلاعات حاضر و آماده حالا وجود نداشت، از طریق پژوهشهای کتابخانهای سوژههایم را پیدا میکردم، بعد هم که اینترنت و جستوجوهای اینترنتی به کمکم آمد.
با هزینه شخصی سفر میکردید؟ چطور از پس هزینهها برمیآمدید؟
تمام سفرهایم بهجز سفر سال گذشته که سایه کرونا روی آیینهای عزاداری هم سایه انداخته بود، با هزینه شخصی بود. خب طبیعتا اگر برنامهریزی نباشد هزینه سفر بسیار سنگین میشود. یکی از برنامههای ما این بود که چندنفری سفر کنیم تا هزینههایمان سرشکن شود یا با ماشین شخصی و اتوبوس تردد کنیم.
فرمودید سال گذشته و در کرونا هم عکاسی کردهاید. از کجا و چه مراسمی؟
عکسی بود از مراسم نخلگردانی در شهرستان جاجرم خراسان شمالی که اتفاقا وقتی رسیدم مراسم تمام شده بود و نخل لباس نداشت و جوانها با ماسک همان نخل بدون لباس را سر دست گرفته بودند و عزاداری میکردند. این عکس نخل بدون لباس و جوانهای ماسکزده اتفاقا یک عکس ویژه شد.