عوامل و بازیگران سریال «زن زندگی مرد زندگی» درباره این اثر گفتند که از اول شهریور پخش میشود
دغدغههای زن و شوهری
ما هر روز در خانوادههایمان با ماجراهایی روبهرو هستیم، ماجراهایی ریز و درشت که هرکدام ویژگیهای خودشان را دارند و سعی میکنیم با شیوههای خودمان آن را حل کنیم. بنابراین از این دست اتفاقات زندگی که مربوط به مسائل عاطفی و انسانی است، کم نیست. حال همین اتفاقات زندگی، دستمایه ساخت یک سریال تلویزیونی به نام «زن زندگی مرد زندگی» شدهاست که رضا جودی تهیه این سریال تلویزیونی را بهعهده دارد. جودی از تهیهکنندگان بنام تلویزیون است که تا به امروز مجموعههای زیادی همچون دوران سرکشی، صاحبدلان، بچههای ابری، عبور از پاییز، پاییز پدر سالار، سیامین روز، لیسانسهها و... را ساخته است. او خودش را محدود به ساخت گونهای خاص از مجموعههای تلویزیونی نکرده و همیشه دست روی موضوعات متفاوت گذاشته است. به همین دلیل میتوان او را جزو تهیهکنندگانی به شمار آورد که تا به امروز سریالهای خانوادگی، اجتماعی، عرفانی، طنز و... ساخته است. او تازهترین ساختهاش یعنی سریال زن زندگی، مرد زندگی را برای شبکه پنج سیما ساخته که پخش آن از اول شهریور ماه ساعت 23 آغاز میشود. او کارگردانی سریال را به غلامرضا رمضانی و مسعود شامحمدی سپرده است که به ترتیب فاز یک و فاز 2 را کارگردانی کردهاند. آنها در این سریال روایتگر زندگی یک زوج به نامهای ترانه و ارسلان هستند که تصمیم میگیرند مدتی در خانه پدر و مادر ترانه و مدتی هم در خانه پدر و مادر ارسلان سپری کنند. حضور آنها در این خانهها منجر به اتفاقاتی میشود که قصه سریال زن زندگی مرد زندگی را شکل دادهاست. در این سریال بازیگران بسیاری بازی میکنند و نقش زوج اصلی بهعهده خاطره حاتمی و میثم رازفر است. البته گروه سازنده در این سریال به مسائل اجتماعی نپرداختهاند بلکه مسائل عاطفی و انسانی که در خانوادهها با آن روبهرو هستیم را دستمایه قرار دادهاند و به همین دلیل مخاطبان با تماشای این اثر میتوانند بیننده یک اثر خانوادگی باشند که با مسائل و مشکلات خودشان دست و پنجه نرم میکنند. در قالب گفتوگو با عوامل و بازیگران سریال به جزئیات این اثر تلویزیونی پرداختهایم که قرار است روی آنتن شبکه پنج برود.
نخ تسبیح قصه: نخ تسبیح این سریال یک زن و شوهر هستند. نقش زوج قصه یعنی ارسلان و ترانه را میثم رازفر و خاطره حاتمی بازی میکنند. آنها دو فرزند دارند. مخاطبان 13 قسمت از داستان سریال را در خانه پدری ترانه میبینند که شامحمدی کارگردانی کرده و 13 قسمت از قصه در خانه پدری ارسلان رخ میدهد که رمضانی ساخته است.
چطور قرار است فاز یک و فاز دو پخش شود؟ البته اینطور نیست که گروه سازنده در ابتدا فاز یک را پخش کنند و بعد فاز دوم را. بلکه یک قسمت از فاز یک و یک قسمت از فاز دو روی آنتن میرود. همه بازیگران هم در دو فاز تغییر میکنند و فقط بازیگران نقش زوج قصه تغییری نخواهند داشت.
لوکیشنها: گروه سازنده زن زندگی مرد زندگی چند لوکیشن ثابت داشت. یک لوکیشن خانه پدری ترانه، یک لوکیشن خانه پدری ارسلان و یک لوکیشن خانه این زوج است که مخاطبان پایان بندی قصه آنها را در این خانه خواهند دید. همچنین چند لوکیشن خیابانی هم داشت.
چه خبر از حضور کرونا در گروه سازنده سریال: هنگام پیشتولید و قبل از کلید زدن از همه تست پیسیآر گرفته شد. تهیهکننده، کارگردان و چند نفر از دوستان درگیر بودند، به همین دلیل گروه صبر کرد تا دوران بیماری را به پایان برسانند و بعد کار را کلید زد. مجددا قبل از کلید زدن باز هم تست از همه عوامل گرفته شد و اگر در طول کار کسی بد حال بود، سریع تست گرفته میشد و قبل از شروع فاز دوم هم این کار انجام شد. رعایت پروتکلهای بهداشتی باعث شد هیچکدام از عوامل هنگام ضبط درگیر کرونا نشوند. خوشبختانه توانستند بدون دردسر کار را به سرانجام برسانند. در این مجموعه به تفاوتهای فرهنگی دو خانواده پرداخت شده که هرکدام از جنسی متفاوت هستند.
چه خبر از بازیگران: در فاز یک، محمود جعفری، شهین تسلیمی، نعیمه نظامدوست، سروش جمشیدی، صبا گرگینپور و فرزانه سهیلی بازی دارند. در فاز دو، عزتا... مهرآوران، لیلی فرهادپور، رضا یزدانی، کتایون بختیاری، سامان دارابی و آیدا نامجو به ایفای نقش پرداختند. در برخی اپیزودها با توجه به فضای قصه بازیگران مهمان هم داشتند که میتوان به اصغر نقیزاده اشاره کرد.
صحبتهای مسعود شامحمدی، کارگردان فاز دوم سریال:
مشکلات عاطفی و انسانی خانوادهها را دستمایه قرار دادیم
وقتی کارگردانی فاز دو به من پیشنهاد شد، به خاطر دوستی و همکاری با آقای رضا جودی، تهیهکننده و قصه سریال که قابل قبول بود، پذیرفتم. ضمن اینکه آقای رمضانی خودشان از ساخت فاز دوم سریال انصراف داده بودند. به همین دلیل من هم تلاشم را کردم تا با وسواسهایی که همیشه در کار دارم، بتوانم یک اثر خوب و تماشایی را برای مخاطبان آماده کنم. به نظرم فاز دوم سریال، کار خوبی شده است. البته من فقط درباره فاز دوم صحبت میکنم که کار کردم. انگیزهام هم ساخت یک کار خانوادگی مناسب بود. همان طور که میدانید آثار نمایشی با محوریت خانواده کم نیست. گاهی خوب بوده و گاهی بد. اما همه این موارد بستگی به نگاه گروه سازنده دارد. ما هم در سریال زن زندگی مرد زندگی سعی کردهایم خانواده مهربان، دوستداشتنی و خوب را همراه آرزوهایشان به تصویر بکشیم و شوخیهایی که با هم دارند. در مجموع تلاش داشتیم فضای قصه صمیمانه باشد و مخاطبان هنگام تماشای این اثر متوجه صمیمیت خانواده شوند.
با توجه به اینکه خودتان نویسنده هستید و نگارش سریالهایی را هم به عهده داشتید، قبل از کارگردانی دستی بر فیلمنامه کشیدید که آن را به نگاه خودتان نزدیک کنید؟
در حدی که کارگردان اجازه دارد که نگاهش را در فیلمنامه دخیل کند، این کار را انجام دادم. ضمن اینکه سعی کردیم به فیلمنامهای که خانم فهیمه سلیمانی نویسنده نوشته، متعهد باشیم. بنابراین تغییرات بسیار اندک بوده و تغییر بنیادی نداشتیم.
هر کارگردانی نگاه خودش را در کار دارد و از آنجا که قرار است یک قسمت از فاز یک و یک قسمت از فاز دو روی آنتن برود، برای یکدست شدن کار از چه راهکارهایی بهره بردید؟
طراحی قصه به گونهای بود که قرار نبود یکدست کامل شود. چون ما روایتگر دو خانواده با دو فضا و اتمسفر متفاوت و مستقل از هم هستیم. بنابراین خواسته دوستان از ابتدا این بود که فضای قصه اتفاقا یکدست نباشد. چون اگر در واقعیت هم نگاه کنید هر خانوادهای با روش خودش با مشکلات برخورد میکند. بنابراین صحیح هم نبود که نگاه یکدست باشد.
به نظرتان تضاد میتواند ایجاد جذابیت کند؟
بله، من این طور فکر میکنم. البته باید صبر کنیم تا سریال پخش شود و بعد ببینیم مردم چه نظری دارند. اما در مجموع باید بگویم که همه گروه تلاش خودشان را برای یک کار خوب خانوادگی کردهاند.
در این سریال به چه موضوعاتی پرداختهاید؟
محوریت اصلی سریال زن زندگی مرد زندگی، مسائل عاطفی و انسانی است. مشکلاتی که هر خانواده ممکن است با آن روبهرو شوند و روشهای متفاوت خودشان را برای حل کردن ماجرا دارند. من کارهای خانوادگی مثل سریال دیروز امروز فردا و... ساختهام که این سریال هم مسائل خانوادگی را دستمایه قرار داده است. اگر قرار بود به مسائل اجتماعی بپردازیم، مسلما فضای کار تغییر میکرد و ساختار به گونهای دیگر میشد. ما در این سریال یک فضای صمیمانه خانوادگی را به تصویر کشیدهایم.
یک پدر جدی خطاط
وی ادامه میدهد: نقشی که من در این سریال بازی میکنم یک پدر بسیار جدی است و میتوانم بگویم برای اولینبار است که نقشی به این جدیت را بازی میکنم. البته که سعی کردم مثل همیشه شخصیتی را بازی کنم که رگههای طنز هم داشته باشد. چون من با خدا قرارداد بستهام که تا زنده هستم مردم را بخندانم. بنابراین پدری را که در این سریال بازی میکنم یک پدر سنتی و بسیار ایرانی است. جالب اینکه من از جوانی با هنر خطاطی آشنایی داشتم و در نهایت در این سریال شرایطی مهیا شد تا از این هنر بهره بگیرم. اصولا هنر همهجا سراغ انسان میآید و انسان را پناه میدهد.
مهرآوران همچنین درباره فضای کار و تجربه حضور در این سریال آن هم در شرایط کرونا توضیح میدهد: من از ابتدای کرونا سر کار بودم و همچنان هم هستم. خدا را شکر هنوز هم بیمار نشدم. چون توکلم همیشه به خداست. من یک کمدین هستم و نمیتوانم قالب حقیقی خودم را رها کنم. به همین دلیل کمی کار کردن در این سریال برایم سخت بود. در ضمن با نصیحت کردن و شعار دادن همیشه مخالفم. به این خاطر که هنرهای نمایشی برای انسان به وجود آمدهاند و مساله شأن انسان است. انسانهایی که با هنرشان شگفتی میآفرینند. از طرفی جهان نیازمند خنده متفکرانه است. آن هم در شرایطی که یأس، همه جهان را با بیماری و سیاستهای غلط فراگرفته. بنابراین ما هنرمندان موظفیم بیآنکه حرمت انسانی را در کارهایمان از دست بدهیم، انسانها را بخندانیم و شادشان کنیم. چون نشاط است که جهان را آرام میکند.
عروس بدجنس خانواده
جذابیت نقشهای جدی: من در رزومهام نقشهای جدی هم دارم و تجربه کردم. با این حال دوست دارم مدام تجربیات متفاوت کسب کنم که این امکان وجود ندارد. چون من در نقشهای کمدی جاافتادم و مردم دوست دارند. در این سریال هم بار کمدی روی خانوادهای است که من بازی میکنم. بنابراین سعی کردم با توجه به بدجنسیهای ریزی که در فیلمنامه بود، من هم در بازی نقش مرجان که عروس خانواده هم هست این بدجنسی را بیشتر کنم که این تفاوت ایجاد شده باشد و شبیه شخصیتهای قبلی ام نباشد. البته سعی کردم نقشم منفی نباشد و مردم دوست داشته باشند.
فضای خانوادگی دوست داشتنی: این سریال فضای خانوادگی و حس بسیار خوبی دارد. از آن فضاهایی که ممکن است در هر خانوادهای وجود داشته باشد. در پشت صحنه هم فضا به همین شکل بود و من دوست داشتم. گرچه کرونا وجود داشت و اغلب همکاران ما در پیش تولید بیمار شده بودند. اضطراب و دلشورهای که بیماری در کارها به وجود میآورد، کار را سختتر میکند. چون ما مقابل دوربین ماسک نمیزنیم و ممکن است هر کدام از ما بیمار یا حتی ناقل باشیم و همین فشار کار را بیشتر میکند. البته همه عوامل پشت دوربین ماسک میزدند و رعایت میکردند. اما به هر حال استرس بیماری در همکاران ما بیشتر است. به نوعی ما با جانمان بازی میکنیم. من هم که از همان ابتدای کرونا سر کار بودم. امیدوارم نتیجه کار خوب باشد و مردم سریال را دوست داشته باشند.
تجربهگرایی را دوست دارم
من و خانم حاتمی نقش زن و شوهری را بازی میکنیم که دو فرزند دارند. ارسلان نویسنده است و مثل همه مردم با مشکلات روزمره بسیاری دستوپنجه نرم میکند. در این 26 قسمت سعی شده نشانی از زندگی و حال مردم در سریال باشد. البته نمیگویم که خیلی با حال و هوای این روزها متناسب است اما مشکلاتی را مطرح میکند که برای مردم ملموس است. با این حال سعی شده با حال و هوای شیرینتری به مشکلات و زندگیهای امروز نگاه کنیم.
شما بعد از سریال «مینو» در هیچ سریالی حضور نداشتید. این موضوع به پیشنهادهایی که میشود برمیگردد یا همچنان درگیر ساخت مجموعه مستند «خسته نباشید» بودید و فرصت نمیکردید سریال بازی کنید؟
من در این مدت یک تئاتر روی صحنه داشتم و همانطور که گفتید درگیر ساخت سری جدید مجموعه مستند «خسته نباشید» بودم. از طرفی میتوانم بگویم بعد از سریال مینو پیشنهادهایی هم که میشد چندان دلچسب نبود که مرا به بازی ترغیب کند.
پس نقش ارسلان برایتان خیلی جذاب بوده که بعد از این همه مدت بازی در سریال«زن زندگی، مرد زندگی» را پذیرفتید؟
بههرحال یکسری فاکتورها وجود دارد که یک بازیگر را به حضور در کاری مجاب میکند. ازجمله اینکه پیشنهاد از طرف دوستان باشد و علاقهمند به همکاری مجدد با آنها باشی یا اینکه نقش اول یک اثر پیشنهاد شود و قصه و شخصیتپردازی در فیلمنامه هم باید به گونهای باشد که بازیگر را مشتاق کند. این سریال هم ویژگیهای مثبتی داشت که دوست داشتم در آن بازی کنم.
کار با دو کارگردان چطور بود؛ آن هم با دو دیدگاه و سبک متفاوت؟
بههرحال در یک سریال با دو کارگردان که نگاه متفاوت و سبک خاص خودشان را داشتند کار راحتی نبود. اما همه کسانی که من را میشناسند میدانند که من تجربهگرا هستم و به همین دلیل بازیگر شدم. چون دوست دارم موقعیتها و شغلهای متفاوت را تجربه کنم. بااینحال تجربه بسیار سختی بود و خیلی جاها برای من فشارهای مضاعفی به همراه داشت. ولی من سعی کردم با صبوری و تجربیاتی که در طول این سالها کسب کردم تلاشم را بکنم که از عهده کار بهخوبی بربیایم. اما اینکه چقدر توانستم موفق باشم را مردم باید بگویند.
پیشبینیتان از استقبال مخاطب چیست؟
فکر میکنم سلیقه مخاطب غیرقابل پیشبینی است و فاکتورهای بسیاری برای دیده شدن یک اثر وجود دارد. فقط این نیست که فیلمنامه و بازیها خوب باشد. دیده شدن یک سریال تلویزیونی به خیلی چیزها بستگی دارد. ضمن اینکه در گذشته تنها سرگرمی مردم تلویزیون بود اما درحالحاضر صداوسیما رقبای سرسختی دارد که ناخودآگاه در این رقابت قرار میگیرد. به همین دلیل نمیتوان پیشبینی کرد سریال مورد توجه قرار خواهد گرفت یا نه. اما میتوانم بگویم کل گروه تلاش کردند در این وانفسا و شرایط سخت و اینکه حال همه خوب نیست، حال خوش را با این سریال به مردم منتقل کنند. امیدوارم این اتفاق بیفتد.
لباس داماد خانواده را پوشیدم
بازی بدون ماسک: اصلا نمیتوان بازخورد مخاطبان تلویزیون را پیشبینی کرد. گاهی مخاطب از سریالهایی استقبال میکند که فکر نمیکردی تا این حد مورد توجه قرار بگیرد و گاهی هم پیشبینی خوبی داری اما این اتفاق نمیافتد. به هر حال عوامل بسیاری وجود دارد که باعث میشود یک سریال مورد توجه قرار بگیرد یا نه. در کنار فیلمنامه و کارگردانی و بازیها، زمان و شبکه پخش هم خیلی مهم و تاثیرگذار است. امیدوارم در این شرایط سخت که بازیگران واکسن نزدهاند و مقابل دوربین هم ساعتها بدون ماسک با بازیگر مقابلشان کار و به تعبیری با جانشان بازی میکنند به همین خاطر و نگرانی و استرس بیماری همچنان در کارها وجود دارد، این سریال بتواند مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و در زمان خوبی هم پخش شود تا خستگی از تن همه به در شود.