یک قنات و هزار افسانه
افسانهها و باورهای محلی بسیاری درباره قنات قصبه گناباد وجود دارد که اکثر آنها از زمانهای بسیار قدیم در میان مردم این منطقه رواج داشته و در فرهنگ شفایی آنها ریشه دوانده است. گناباد شهری است که مردم محلی و ساکنانش باور دارند نام قدیم آن جنآباد به معنی آبادی جنها بوده و در طول سالها به جناباد و سپس گناباد تغییر یافته است. طبق افسانه در میان پیچ و خم قنات قصبه سرزمین جنیان قرار دارد و هر انسانی که راه ورود به آن را کشف کند اموال آنان را تصاحب میکند. دستهای دیگر از افراد بر این باورند که در گذشتههای دور و به دستور پادشاه، مردان را وادار به حفر قنات میکردند. بهدلیل شرایط سخت و دشوار و نبود هوای کافی در زیر زمین، تعداد زیادی از آنان هنگام حفر و لایروبی کشته شدند. آنها با لباسهای سپید مانند کفن به داخل قنات میرفتند زیرا همیشه احتمال آن وجود داشت که زنده برنگردند. این مردان تبدیل به ارواح سرگردانی شدند که در این تونلها زندگی میکنند. همچنین در افسانهای دیگر، بهمن از پادشاهان کهن ایران پس از ارتکاب یک گناه بزرگ خود را لایق سلطنت نمیبیند اما موبدان رای دادند که او برای کفاره گناه خود میتواند یک کار نیک انجام بدهد که خیر آن به عموم برسد. بهمن، هزار قنات در مکانهای بیآب اطراف فرمانروایی خود احداث کرد که قنات مهم قصبه گناباد از آن جمله است. سرانجام اینکه بهدلیل فاصله زیاد بین ردپاهایی که در کف قنات دیده میشود این نظریه مطرح شد که حفاران این قنات حداقل ۲۰سانتیمتر بلندتر از انسانهای امروزی بودند.
تیتر خبرها