برادرکشی بهخاطر زمین موروثی
در این ستون زندگی قاتلان و جنایتکاران معروف ایران که سرنوشتی جز چوبهدار نداشتند، بر اساس اعترافاتشان در دادسرا و دادگاهشان بازسازی و به نوعی از زبان خود مرور میشود. این هفته سراغ مردی رفتیم که به دلیل زمین موروثی برادرش را با ضربههای چاقو کشت.
سابقه دارم و بهخاطر جرایم مرتبط با موادمخدر مدتی در زندان بودم البته ماجرای این قتل هیچ ارتباطی با دوره محکومیتم ندارد. ماجرا به هفت سال قبل برمیگردد. من و برادر بزرگترم بر سر یک زمین موروثی با هم اختلاف و درگیری داشتیم. روز حادثه یکی از اهالی روستا با من تماس گرفت و گفت کجایی که برادرت تراکتور اجارهکرده تا روی زمین موروثی کار کند. من هم وقتی این خبر را شنیدم عصبانیشده و راهی زمین در یکی از روستاهای اطراف مشهد شدم. با دیدن برادرم به این کارش اعتراض کردم. او اغلب مواقع سلاح همراه داشت. دستش را سمت کمرش برد. فکر کردم قصد دارد سلاحاش را بیرون بکشد و به من شلیک کند. سریع دست به چاقو شدم و ضربههایی به شکم و پهلوی او زدم. با دیدن خون ترسیدم و فرار کردم. برادرم هم برای نجات خودش سوار خودروی سمندش شد و سعی کرد خود را به مرکزدرمانی برساند. او در مسیر ابتدا با یک موتورسوار تصادف و او را مصدوم کرده بود. بعد به عابری زده و سرانجام با چند خودرو برخورد کرده و متوقف شده بود.
او را به بیمارستان میرسانند اما بهدلیل شدت خونریزی جان خود را از دست داد و من هم خودم را تسلیم کردم. بعد از آن رسیدگی به پروندهام آغاز شد و با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شدم و این حکم در دیوانعالی کشور مهر تائید خورد. در این هفت سال خیلی تلاش کردم رضایت اولیایدم را کسب کنم اما آنها رضایت ندادند و سرانجام در زندان مشهد حکم قصاص اجرا شد تا پرونده زندگی من برای همیشه بسته شود.
او را به بیمارستان میرسانند اما بهدلیل شدت خونریزی جان خود را از دست داد و من هم خودم را تسلیم کردم. بعد از آن رسیدگی به پروندهام آغاز شد و با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شدم و این حکم در دیوانعالی کشور مهر تائید خورد. در این هفت سال خیلی تلاش کردم رضایت اولیایدم را کسب کنم اما آنها رضایت ندادند و سرانجام در زندان مشهد حکم قصاص اجرا شد تا پرونده زندگی من برای همیشه بسته شود.