«خداحافظ بچه» و مسابقه فرزندآوری

«خداحافظ بچه» و مسابقه فرزندآوری

تلویزیون این روزها به سریال‌هایی مثل «خداحافظ بچه» نیاز دارد. کاری که برای اولین بار در ماه رمضان سال 91 مهمان سفره‌های افطار مخاطبان تلویزیون شد. این فضا برای مهراوه شریفی‌نیا به عنوان یکی از بازیگران محوری‌ آشناتر بود تا شهرام حقیقت‌دوست و دیگر بازیگران این سریال.

 در اثر منوچهر هادی زوجی را به نظاره نشستیم که در آ‌رزوی تولد فرزند به سر می‌برند و در این میان وقوع اتفاقی غیرمنتظره، زندگی آرام این زوج را به هم می‌ریزد. این دو با انجام آزمایش درمی‌یابند مشکل ناباروری دارند و به همین دلیل تصمیم می‌گیرند سرپرستی کودکی را برعهده بگیرند.
قصه، متفاوت و جذاب است اما در عین حال مشکلاتی در فیلمنامه دارد و هرچه هست مخاطب را با خودش همراه می‌کند. از اتفاقات جالب میان بهاره رهنما و آتیلا پسیانی به عنوان یک زوج‌میانی تا اتفاقات محوری زوج اصلی داستان که شهرام حقیقت‌دوست و مهراوه شریفی‌نیا نقش‌شان را ایفا کردند. 
این سریال جزو معدود کارهایی بود که منوچهر هادی خوب کارگردانی‌اش کرد. فیلمسازی که در نمایش‌خانگی و حتی سینما توفیق چندانی پیدا نکرد؛ در واقع بیشتر از محتوا و مفهوم دنبال فضای تجاری آثار نمایشی رفت. 
خداحافظ بچه در کنار «روز حسرت»، دیگر کار رمضانی‌ مهراوه شریفی‌نیا به شمار می‌رود. مخاطب با شخصیتی در این اثر مواجه می‌شود که او را به یک مادر واقعی نزدیک می‌کند. گریه‌ها، ری‌اکشن‌ها و خیلی از اتفاقات این بازیگر، خوب از آب درآمده است. 
شهرام حقیقت‌دوست هم بعد از چند سال دوری از تلویزیون با این اثر، بازگشت خوبی دارد و شخصیتی را هم که بازی کرده به شدت متفاوت است چون مخاطبان تلویزیون، اغلب شهرام حقیقت‌دوست را در شخصیت‌های منفی دیده‌ بودند و خط قرمز او را بیشتر به یاد می‌آوردند.  نقشی که به دل می‌نشیند و مثل همیشه شهرام حقیقت‌دوست طوری بازی‌اش کرده که به کلیشه نرسد. او با نقش مثبتی که پذیرفت، خود را از نقش‌های منفی و تکراری که مردم آنها را باور داشتند بیرون کشید. در این مجموعه تا حدودی گریم متفاوتی با بقیه سریال‌ها داشت و زوج مهراوه شریفی‌نیا و شهرام حقیقت‌دوست به شدت واقعی ‌هستند و به تعبیر برخی کارشناسان زوجی بودند که به هم می‌آمدند و از این جهت به قصه ما فضایی طبیعی می‌دهد. 
داستان و خط اصلی آن به شدت نو و تازه و روایتش نیز جدید است و بدون فضای ماورایی مانند سریال‌های ماه رمضان سال‌های قبل که ماورایی بودن سریال‌ها کلیشه شده بود، حرکتی رو به جلو بود. 
درباره تیتراژ اولیه هم باید گفت که تیتراژ این سریال بر عکس اغلب سریال‌ها با موضوعیت اصلی فیلم مطابقت دارد  و به عنوان یک تیتراژ نو و خوب محسوب می‌شد و همین‌طور موسیقی دلنواز، تیتراژ اولیه را بهتر کرده است. 
در مورد دیالوگ‌های سریال هم باید گفت که دیالوگ‌ها بسیار پخته بود، اما یکی از مشکلات اساسی فیلمنامه این است که در اواسط فیلمنامه قضیه اصلی موشکافی نمی‌شود و گویی فیلمنامه‌نویس خط اصلی داستان خود را نمی‌داند و حتی پایان فیلمنامه برایش معلوم نیست.  اما با همه اوصاف یک نقطه موفقیت‌آمیز به نام توجه به فرزندآوری و عشق پدر و مادر را در دل خود دارد و یک نقطه ضعف که سریال ماه رمضانی نیست. در واقع شخصیت‌ها صبحانه و ناهار می‌خورند.
تم اصلی داستان درباره مشکلات نازایی بسیار متفاوت است و در جامعه شاهد این قبیل مسائل هستیم. این روزها هم توجه به حوزه جمعیت اتفاق اولویت‌داری است که بارها از رسانه‌ملی خواسته شده به این مقوله از طریق مسابقه و آثار نمایشی که می‌تواند فرهنگ‌ساز باشد، بیشتر بپردازد.

مجتبی برزگر - روزنامه‌نگار