دستگاهقضا طرفحساب مالکان ساختمانهای پرخطر
در دو سه سالگذشته از بیش از 33هزار ساختمان بازدیدکردیم که در این بازدیدها، ساختمانهای ناایمن زیادی یافتیم که به چهار دسته کم خطر، میان خطر، پر خطر و بسیار پر خطر تقسیمبندی میشود. در پایشهای اولیه، نام 129ساختمان پرخطر به دست ما رسید که همه نوع کاربری اعم از اداری، خصوصی، دولتی، مسکونی و با سابقههای مختلف در آن مشاهده میشد. تمرکز ما روی ساختمانهای بسیار پرخطر بود، البته نه به این معنی که از سایر ساختمانها غافل شدیم، اما وقتی پای ساختمان بسیار پرخطر در میان باشد، ساختمان دارای درجه میان خطر اولویت ما نخواهد بود. پس از شناسایی این ساختمانها، بازدیدهای لازم انجام و اخطارهای متعدد هم به آنها داده شد، اما آنطور که باید به هشدارها و اخطارها توجه نشد. گاهی برای انجام برخی اقدامات مفید باید به اجبار متوسل شویم تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم. بر همین اساس، امسال دست به دامن دستگاه قضا شدیم و علاوه بر دستگاه قضا، شهرداری تهران و شورای شهر هم در کنار آتشنشانی بودند و بسیار به ما کمک کردند.
وضعیت به گونهای است کهکار از التماس و خواهشگذشته است. به آنها یک فرصت مثلا سه چهارماهه برای تشکیل پرونده، انتخاب شرکت مجری و بازدید آتشنشانی داده شد تا پس از انجام این اقدامات، کار را آغاز کنند. انجام همین کار، سه چهارماه زمان میبرد که البته برای ساختمانهای بزرگتر این زمان شش ماهه است. بعد از طی این مدت، اگر کار پیشرفت کرده و از حالت سکون خارج شده بود، به آنها فرصت میدادیم تا اجرای کار را آغاز کنند. ما دوبار با این دو گروه جلسه گذاشتیم و آخرین جلسه برگزار شده هم مربوط به حدود 20 روز قبل بود. انشاءا... اگر مشکلی ایجاد نشود، گروههای دیگر را هم دعوت خواهیم کرد. اینجا دیگر کار از حوزه اختیار شهرداری و آتشنشانی خارج و طرف حساب آنها دستگاه قضایی بود. اگر کار پیشرفت نکرد و دستگاه قضا با آنها برخورد کرد، جای هیچ گلایهای وجود ندارد. از آن دو جلسهای که برگزار کردیم، 10ساختمان پایکار آمدند، تشکیل پرونده دادند و پس از انتخاب شرکت مجری کار را آغاز خواهند کرد. در واقع این 10 ساختمان از آن لیست 129تایی خارج شد. ما امیدواریم تا پایان سال و با فراهم شدن شرایط، با آن دو گروه دیگر هم جلسه بگذاریم تا تعداد ساختمانها افزایش پیدا کند.
مقطعی پیگیری نکنیم
خواهشی از رسانهها دارم و آن هم این است که به صورت مقطعی پیگیر موضوعات نباشند. وقتی برج متروپل ریزش کرد، تا یک ماه بسیاری تماس میگرفتند و دائم در مورد ساختمانهای ناایمن سؤال میکردند، بعد که اتفاق جدیدی رخ میداد، همه چیز فراموش میشد تا زمانیکه دوباره سالگرد متروپل ازراه برسد. چند روز دیگر سالگرد حادثه پلاسکو است و دوباره بحثها به سمت ساختمانهای ناایمن خواهد رفت که به نظر من انجام این کارهای مقطعی هیچ فایدهای ندارد. آتشنشانی و شهرداری به تنهایی نمیتوانند کار را پیش ببرد و مردم و رسانهها هم باید پای کار بیایند. گاهی اوقات که با مردم در معابر صحبت میکنیم، یقه ما را میگیرند که چرا تاییدیه ساختمان را نمیدهی؟ میگویم برادرم، خواهرم، شما در یک ساختمان ناایمن زندگی میکنی، چطور انتظار داری تاییدیه ایمنی صادر کنم؟ ما هیچکارهایم، هر زمان ساختمان ایمنسازی شد، ما به سرعت تاییدیه را صادر میکنیم. مگر میشود روی هوا تاییدیه داد؟ وقتی هم در برابر این خواستههای نامعقول مقاومت میکنیم، به قول معروف «آدم بد» ماجرا میشویم.
برای تمدید تاییدیه نمیآیند
در حال حاضر، حدود دهدوازده سال است که برای ساختمانهای بالای شش طبقه که به آتشنشانی ارجاع داده میشوند، تاییدیه ایمنی صادر میکنیم. در این مدت شاید حدود 13هزار ساختمان تاییدیه دریافت کرده باشند که طبق قانون باید این کار را انجام میدادند، در غیر این صورت برایشان پایان کار شهرداری و سند صادر نمیشود. پس این دسته از مالکان از روی ناچاری به آتشنشانی مراجعه و تاییدیه ایمنی دریافت میکنند، اما باید این نکته مهم را در نظر داشته باشند که اعتبار این تاییدیهها فقط یک سال است. اگر جواز کسب هم باشد، کاسب باید هر سال به اتحادیه مراجعه و تاییدیهاش را تمدید کند. از میان این 13هزار ساختمان که تاییدیه دریافت کردهاند، تقریبا میتوانم بگویم تعداد مالکانی که برای تمدید تاییدیه مراجعه کرده باشد، نزدیک به صفر است. حالا شاید یکی دو تا باشد که من از آن اطلاعی ندارم. این روند بسیار ناخوشایند است. وقتی افراد به تاییدیه نیاز دارند، با دعوا و جنجال و خواهش و التماس آن را دریافت میکنند، اما چرا پس از آن دیگر مراجعه نمیکنند؟ این رفتار نشان میدهد فرهنگ ایمنی در جامعه ما وجود ندارد و اجبار باعث شده سراغ آن برویم. ما نباید بگوییم آتشنشانی برای ساختمانهای ناایمن چه اقداماتی انجام است، اصلا آتشنشانی نباید کاری انجام دهد. تا زمانیکه خود مالکان و مردم مراجعه نکنند و هزینه ساختمان خود را به عهده نگیرند، آتشنشانی قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود.
چرا عبرت نمیگیریم
فرض کنید در یک پاساژ دویستسیصد مغازه وجود دارد. سؤال من این است که مالک محترم مگر شما اینجا زندگی نمیکنی؟ از حادثه پلاسکو عبرت نگرفتی؟ چرا برای دریافت تاییدیه ایمنی یقه هیاتمدیره را نمیگیری؟ برخی دائم دنبال این ماجرا هستند که آتشنشانی به نوعی سرو ته ماجرا را هم بیاورد که درست نیست. یا مثلا پزشکی در منطقهای متری 100میلیون تومان خانه خریده بود. به من گفت چرا تاییدیه نمیدهی؟ گفتم آقای دکتر، شما اینجا را متری خدا تومان خریدهای، مگر قرار نبود مالک، ساختمان را با تاییدیه ایمنی تحویل شما دهد؟ گفت بله. گفتم پس چرا سراغ من آمدهای؟ برو سراغ کسی که از او خانه را خریدهای. بگو پول خوب از من گرفتهای و حالا هم باید تاییدیه ایمنی بدهی. اگر نمیتوانی، پولم را پس بده. چرا وقتی هنوز اقدامی انجام نشده است، انتظار دارند تاییدیه ایمنی صادر شود. مشکل اینجاست که نگاه ما به مقوله ایمنی فرهنگی نیست، در حالیکه کار از پایه و اساس متزلزل است و مشکل دارد. در هر صورت از آن 129ساختمان بسیار پرخطر، 10ساختمان همکاری خوبی داشتند، اما هنوز 119ساختمان باقیمانده است. امیدواریم تا پایان سال، تعداد دیگری هم پای کار بیایند که اگر نیایند، طرف حساب مالکان دستگاه قضایی است و باید به آن پاسخگو باشند.