با خوانندگان
حدود 21سال از انتشار ضمیمه تپش میگذرد و در این مدت، تغییراتی را چه در محتوا و چه شکل ظاهری تجربه کرده است. این تغییرات مثل هر رسانه دیگری گاهی با تحسین و تمجید مواجه بود و گاهی هم نقد و پیشنهاد، تپش هم خارج از این قاعده نبوده است. در این مدت، علاوه بر خوانندگان قدیمی که همیشه وفاداری خود را به تپش حفظ کردهاند، خوانندههای جدید هم به قدیمیها اضافه شدهاند. هر دو گروه نظرات متفاوتی در مورد تپش داشتهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
احسان پایور گفته است: «چرا معمای پلیسی را هر هفته چاپ نمیکنید. معمای پلیسی یکی از جذابترین صفحههاست.»
علی سلیمانی هم بخش پرسش و پاسخ قضایی را یکی از جذابترین بخشهای تپش میداند و میگوید: «در این بخش، حقوق شهروندی مانند آپارتماننشینی را آموزش میدادید که خوب بود. چرا این صفحه را حذف کردید؟»
حسین عباسیان هم به کم شدن صفحات تپش انتقاد کرده و گفته است: «تپش از وقتی هشت صفحه شد، جذابیت آن هم کم شد. این چه وضعی است. تپش کلا هشت صفحه است که نصف آن جلد و آگهی است. حداقل آگهی چاپ نکنید.»
علیرضا زارع هم یکی از خوانندگان قدیمی تپش است که از اولین شمارههای انتشار این ضمیمه با ما همراه بود. او که 62 ساله و کارمند است، در خصوص تپش میگوید: «من از 20سال پیش تپش میخواندم و با آن همراه هستم. البته الان دقیق به خاطر ندارم، اما فکر میکنم اولینبار آن را در محل کارم مطالعه و بعد هم آن را به طور مرتب دنبال کردم. آن زمان در 16صفحه منتشر میشد و صفحات بسیار خواندنی مانند خاطرات کارآگاه جنایی و بازگشت داشت که بسیار جالب بود. بازگشت در مورد افرادی بود که درگیر اعتیاد و پس از مدتی رها شده بودند. این ضمیمه مطالبی داشت که باعث آگاهی مردم میشد. هشدارهای پلیسی در ارتباط با سرقت، فعالیت هکرها، حساب بانکی، خودرو و موارد دیگر همه سطح آگاهی مردم را بالا میبرد که بسیار مفید بود. نظرم این است که صفحاتی مانند بازگشت دوباره برگردد و مطالبی بیشتر گنجانده شود که آگاهی مردم را افزایش دهد. اینکه کارشناسانی مانند آقای قراییمقدم در مورد مسائل مختلف و آسیبها صحبت میکنند، بسیار خوب است و باید از نظرات آنان استفاده کرد. در مورد قصاص و بخشش هم من فکر میکنم هر قاتلی نباید بخشیده شود. بعضی از اینها در دوران مرخصی یا چند روز پس از آزادی دوباره مرتکب قتل میشوند و به نظر من استحقاق بخشیده شدن ندارند. البته شرایط اینها با افرادی که از اقدام خود درس عبرت گرفتهاند، فرق میکند. گزارش سگگردانی را چندان دوست نداشتم و بهتر است به جای چنین موضوعاتی، از مسائلی مانند نداشتن امنیت شغلی که در مواردی باعث ارتکاب جرم میشود، برای تهیه گزارش استفاده کرد.»
علی سلیمانی هم بخش پرسش و پاسخ قضایی را یکی از جذابترین بخشهای تپش میداند و میگوید: «در این بخش، حقوق شهروندی مانند آپارتماننشینی را آموزش میدادید که خوب بود. چرا این صفحه را حذف کردید؟»
حسین عباسیان هم به کم شدن صفحات تپش انتقاد کرده و گفته است: «تپش از وقتی هشت صفحه شد، جذابیت آن هم کم شد. این چه وضعی است. تپش کلا هشت صفحه است که نصف آن جلد و آگهی است. حداقل آگهی چاپ نکنید.»
علیرضا زارع هم یکی از خوانندگان قدیمی تپش است که از اولین شمارههای انتشار این ضمیمه با ما همراه بود. او که 62 ساله و کارمند است، در خصوص تپش میگوید: «من از 20سال پیش تپش میخواندم و با آن همراه هستم. البته الان دقیق به خاطر ندارم، اما فکر میکنم اولینبار آن را در محل کارم مطالعه و بعد هم آن را به طور مرتب دنبال کردم. آن زمان در 16صفحه منتشر میشد و صفحات بسیار خواندنی مانند خاطرات کارآگاه جنایی و بازگشت داشت که بسیار جالب بود. بازگشت در مورد افرادی بود که درگیر اعتیاد و پس از مدتی رها شده بودند. این ضمیمه مطالبی داشت که باعث آگاهی مردم میشد. هشدارهای پلیسی در ارتباط با سرقت، فعالیت هکرها، حساب بانکی، خودرو و موارد دیگر همه سطح آگاهی مردم را بالا میبرد که بسیار مفید بود. نظرم این است که صفحاتی مانند بازگشت دوباره برگردد و مطالبی بیشتر گنجانده شود که آگاهی مردم را افزایش دهد. اینکه کارشناسانی مانند آقای قراییمقدم در مورد مسائل مختلف و آسیبها صحبت میکنند، بسیار خوب است و باید از نظرات آنان استفاده کرد. در مورد قصاص و بخشش هم من فکر میکنم هر قاتلی نباید بخشیده شود. بعضی از اینها در دوران مرخصی یا چند روز پس از آزادی دوباره مرتکب قتل میشوند و به نظر من استحقاق بخشیده شدن ندارند. البته شرایط اینها با افرادی که از اقدام خود درس عبرت گرفتهاند، فرق میکند. گزارش سگگردانی را چندان دوست نداشتم و بهتر است به جای چنین موضوعاتی، از مسائلی مانند نداشتن امنیت شغلی که در مواردی باعث ارتکاب جرم میشود، برای تهیه گزارش استفاده کرد.»