رمانی برای روایت گروه صف و سازمان پیکار
برای «فصل بیهراسی» در میان فضای مهآلود سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، گروههای مبارزی سر برآوردهبودند که هر کدام ادعای سردمداری مبارزه با رژیم پهلوی داشتهاند. گروههایی از اسلامیان افراطی تا کمونیست که طیف گستردهای را در این میان شامل میشد، آنقدر زیاد بودند و ادعاهایشان را با قرآن و روایات تزئین کردهبودند که معلوم نبود کدامیک دلسوز واقعی مردم و کدامیک فقط به خاطر تخلیه شور و هیجان جوانیشان دست به اسلحه برده و میکشتند و کشته میشدند.
رمان «فصل بیهراسی» به قلم محمدحسین فاضل رمانی است با موضوع انقلاب و پیرامون حوادث تلخ و شیرین ماه آخر 1356. فصل بیهراسی درباره جوانی به نام علی است که از کارهای انقلابی فراری است و بهشدت از این فضا میترسد، ولی ناخواسته بنا بر وصیت یکی از دوستانش پایش وسط گروههای مختلف مبارز باز میشود. رمانی پر ماجرا و پر از زدوخورد و تعقیب و گریز نفسگیر درباره یکی از حساسترین زمانهای تاریخ ایران. رمان، مخاطب را همراه شخصیتهای داستان به نفسنفس زدن میاندازد و در لابهلای این زدوخوردها به دنبال حقیقت است و به پشتپرده این گروهها سرک میکشد و آنها را از نزدیک میبیند.
گروه «صف» به فرماندهی شهید محمد بروجردی در یک طرف و سازمان پیکار که باقیمانده سازمان مجاهدین خلق بعد از تئوری رکود و کودتا علیه تقی شهرام تشکیل شدهبود، دو طرف این درگیری هستند و سازمان مخوف ساواک که همیشه و در همه حال در صحنههای درگیری حضور دارد و حریفی قدرتمند است که عیار مبارزان را نشان میدهد.
نویسنده سعی کرده با پژوهش عمیق به زمان و مکان و جوشوخروش آن زمان آشنایی پیدا کند و به مخاطب تصویری واقعی از آن موقعیت بدهد. هدف نویسنده نشان دادن راه و بیراه در فضای مهآلود آن سالها به مخاطب است و بدون اینکه از داستانگویی عدول کند، در خلال داستان، وقایع و حوادث و خردهماجراها را با شخصیتهایی که هر کدام از آنها دلیل محکمی برای دوستداشتهشدن دارند، نشان میدهد.
شخصیتهایی که هر یک با درد و رنجهایی عمیق، اما با انتخاب خود در راهی پرخطر قدم میگذارند و انتهای آن چیزی جز شهادت یا وادادن نیست و انتخاب آخر بازی فقط در اول آن تعیین میشود. با اینکه نشانههایی برای برگشت و توبه به راه درست هست اما برخی نمیبینند و بر راه نادرست خود اصرار دارند و برعکس، لذتهایی برای راههای منحرف هست که میتوان بهراحتی دست دراز کرد و آن را به چنگ آورد که باز اصرار بر راه درست سرنوشت بازی را تعیین میکند. فصل بیهراسی اولین رمان محمدحسین فاضل، کارشناس ارشد ادبیات نمایشی است.
گروه «صف» به فرماندهی شهید محمد بروجردی در یک طرف و سازمان پیکار که باقیمانده سازمان مجاهدین خلق بعد از تئوری رکود و کودتا علیه تقی شهرام تشکیل شدهبود، دو طرف این درگیری هستند و سازمان مخوف ساواک که همیشه و در همه حال در صحنههای درگیری حضور دارد و حریفی قدرتمند است که عیار مبارزان را نشان میدهد.
نویسنده سعی کرده با پژوهش عمیق به زمان و مکان و جوشوخروش آن زمان آشنایی پیدا کند و به مخاطب تصویری واقعی از آن موقعیت بدهد. هدف نویسنده نشان دادن راه و بیراه در فضای مهآلود آن سالها به مخاطب است و بدون اینکه از داستانگویی عدول کند، در خلال داستان، وقایع و حوادث و خردهماجراها را با شخصیتهایی که هر کدام از آنها دلیل محکمی برای دوستداشتهشدن دارند، نشان میدهد.
شخصیتهایی که هر یک با درد و رنجهایی عمیق، اما با انتخاب خود در راهی پرخطر قدم میگذارند و انتهای آن چیزی جز شهادت یا وادادن نیست و انتخاب آخر بازی فقط در اول آن تعیین میشود. با اینکه نشانههایی برای برگشت و توبه به راه درست هست اما برخی نمیبینند و بر راه نادرست خود اصرار دارند و برعکس، لذتهایی برای راههای منحرف هست که میتوان بهراحتی دست دراز کرد و آن را به چنگ آورد که باز اصرار بر راه درست سرنوشت بازی را تعیین میکند. فصل بیهراسی اولین رمان محمدحسین فاضل، کارشناس ارشد ادبیات نمایشی است.