جدایی «پرورش» از «آموزش»
نگاهی به ردیف بودجه اختصاصی به وزارت آموزش و پرورش آوردههای قابل توجهی را پیش روی ما میگذارد. اگرچه در ظاهر این بودجه نسبت به سال گذشته خود با افزایشی 21درصدی همراه بوده است اما اگر پای حرفهای کارشناسان این حوزه بنشینید، متوجه میشوید که پس پشت این اعداد چه پیامدهای مهمی نهفته است.
اگر بخواهیم به طور کلی سادهشده تحلیلی این بودجه را بخواهیم در یک کلام خلاصه کنیم باید بگوییم نتیجه این تخصیص بودجه فداشدن چیزی به نام کیفیت و البته عدالت آموزشی خواهد بود. ابراهیم سحرخیز، کارشناس حوزه آموزش و البته معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش به جامجم میگوید: این بودجه در حالی با افزایش 21 درصدی همراه شده که بدانیم 98 درصد این بودجه خرج حقوق پرسنل خواهد شد! معنای این گفته این است که عملا در بهترین حالت چیزی برای ارتقای کیفیت آموزشی نباید متصور باشیم. دادههای جالب توجه دیگری هم در میانه این لایحه به چشم میخورد .
سحرخیز به «جامجم»میگوید: « به عنوان مثال میتوانیم به کاهش 15 درصدی اعتبارات سازمان نوسازی مدارس اشاره کنیم. در حالی که میدانیم درصد قابل توجهی از مدارس ایران نیاز به نوسازی دارند. یا به حذف بودجه توزیع شیر، آن هم با وجود تشدید آلودگی هوا میتوان اشاره کرد. یا به حذف ردیف بودجه تغذیه، سرویس مدرسه و حمایت از لازمالتعلیمها میتوانیم اشاره کنیم.» کنار هم قراردادن این دادهها یک نظام استدلالی عجیب را پیش روی ما میگذارد، این که مناطق محروم، فراموششدگان در لایحه بودجه امسال هستند. آنچه دیگر نباید از نظام آموزشی انتظار داشته باشیم چیزی به نام کیفیت است. سحرخیز میگوید: « ما 16هزار کلاس درس داریم که با تراکم بالای 40 نفر دارد اداره میشود در صورتی که استاندارد خود آموزش و پرورش ما 23 نفر است! ما هنوز 135 هزار دانشآموز متوسطه اولمان دارند در مدارس مختلط درس میخوانند. یعنی در پایه هفتم تا نهم 135 هزار دانشآموز مختلط داریم! یعنی 8400 کلاس مختلط در این پایهها داریم. ما همین حالا 400 هزار معلم کم داریم. نمیتوانیم این کمبود معلم را با بازنشستهها پر کنیم. بعد میگوییم شعارمان عدالت تربیتی و ارتقای کیفیت آموزش است!»
نکته تلخ دیگری که در بودجه تخصیصی این لایحه به چشم میخورد مربوط به بازماندگان از تحصیل است. با اعلام رسمی خود آموزش و پرورش در حال حاضر 911 هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی و متوسطه داریم که نزدیک به 840هزار نفر آنها از طبقه کم برخوردارند. البته همه این موارد مربوط به بودجه امسال نیست و طی دو دهه گذشته نگاه دولتها به آموزش و پرورش نگاهی مصرفی بوده است و نه سرمایهای. نتیجه و پیامد چنین دیدگاهی حالا این شده است که بنا بر اعلام رسمی خود مسئولان آموزش و پرورش، 44 درصد دانشآموزان دوره ابتدایی ما سواد خواندن و نوشتن ندارند!
میثم اسماعیلی - روزنامهنگار
سحرخیز به «جامجم»میگوید: « به عنوان مثال میتوانیم به کاهش 15 درصدی اعتبارات سازمان نوسازی مدارس اشاره کنیم. در حالی که میدانیم درصد قابل توجهی از مدارس ایران نیاز به نوسازی دارند. یا به حذف بودجه توزیع شیر، آن هم با وجود تشدید آلودگی هوا میتوان اشاره کرد. یا به حذف ردیف بودجه تغذیه، سرویس مدرسه و حمایت از لازمالتعلیمها میتوانیم اشاره کنیم.» کنار هم قراردادن این دادهها یک نظام استدلالی عجیب را پیش روی ما میگذارد، این که مناطق محروم، فراموششدگان در لایحه بودجه امسال هستند. آنچه دیگر نباید از نظام آموزشی انتظار داشته باشیم چیزی به نام کیفیت است. سحرخیز میگوید: « ما 16هزار کلاس درس داریم که با تراکم بالای 40 نفر دارد اداره میشود در صورتی که استاندارد خود آموزش و پرورش ما 23 نفر است! ما هنوز 135 هزار دانشآموز متوسطه اولمان دارند در مدارس مختلط درس میخوانند. یعنی در پایه هفتم تا نهم 135 هزار دانشآموز مختلط داریم! یعنی 8400 کلاس مختلط در این پایهها داریم. ما همین حالا 400 هزار معلم کم داریم. نمیتوانیم این کمبود معلم را با بازنشستهها پر کنیم. بعد میگوییم شعارمان عدالت تربیتی و ارتقای کیفیت آموزش است!»
نکته تلخ دیگری که در بودجه تخصیصی این لایحه به چشم میخورد مربوط به بازماندگان از تحصیل است. با اعلام رسمی خود آموزش و پرورش در حال حاضر 911 هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی و متوسطه داریم که نزدیک به 840هزار نفر آنها از طبقه کم برخوردارند. البته همه این موارد مربوط به بودجه امسال نیست و طی دو دهه گذشته نگاه دولتها به آموزش و پرورش نگاهی مصرفی بوده است و نه سرمایهای. نتیجه و پیامد چنین دیدگاهی حالا این شده است که بنا بر اعلام رسمی خود مسئولان آموزش و پرورش، 44 درصد دانشآموزان دوره ابتدایی ما سواد خواندن و نوشتن ندارند!
میثم اسماعیلی - روزنامهنگار