نسخه Pdf

دست در دست سیدمحمود گلابدره‌ای

غمِ کتاب‌های اندک درباره انقلاب57

دست در دست سیدمحمود گلابدره‌ای

غم بزرگی است وقتی لابه‌لای کتاب‌ها و حتی در آرشیو سینما، آثار کمی درباره انقلاب اسلامی می‌بینیم. هر چه می‌گردیم فقط چند عنوان مثل ستاره می‌درخشند که در مدت کوتاهی می‌شود آنها را خواند یا دید. خیلی زود دستمان خالی می‌شود و حسرتی می‌ماند به دلمان که از این همه مستندهای رنگ و رو پریده از روزهای انقلاب که این همه دلمان را می‌برد، نمی‌شد چند تا داستان و رمان و روایت جذاب و خواندنی، بیشتر نوشت؟

در بین روایت‌ها هنوز هم باید هر سال کتاب «لحظه‌های انقلاب» را دست بگیریم و دستمان را بسپاریم به دست سیدمحمود گلابدره‌ای تا ما را ببرد وسط خیابان‌های تهران در روزهایی که همه جا شلوغ بود؛ محله‌ها سنگربندی شده بودند و مردم، سلاح‌های کلانتری‌ها را با احتیاط، مسلح می‌کردند تا گارد شاهنشاهی پایش را از گلیمش درازتر نکند!
سراغ کتاب‌های داستانی هم که می‌رفتیم، دستمان خیلی پر نبود. «شاه بی شین» و «آه با شین» را می‌شد در پنج شش روز خواند و گذاشت کنار. برخی‌ها که همین کتاب‌ها را در یک نشست می‌خواندند و خلاص! به فرض که با قلم استاد اکبر خلیلی هم انس می‌گرفتیم و چاپ جدیدتر «ترکه‌های درخت آلبالو» در انتشارات عصر داستان را هم می‌خواندیم، فرق چندانی نمی‌کرد. البته آن هم اگر چه سرهنگ مدنی را در روزهای اولیه پیروزی انقلاب نشان می‌دهد اما خیلی زود ماجرایش می‌رسد به درگیری‌های کردستان و روزهای آغازین دفاع مقدس... 
داستان غم‌انگیز کتاب‌های درباره انقلاب اسلامی دقیقا به همین جا ختم می‌شود. شروع جنگ تحمیلی با فاصله اندکی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد این اتفاق بزرگ جهانی، نتواند سهم شایسته‌اش را از بازار ادبیات و داستان به دست بیارود. اگر چه هنوز هم دیر نشده. هنوز هم از میان پیشکسوتان ادبیات، کسانی هستند که التهابات روزهای انقلاب را درک کرده‌اند و می‌توانند حس و حال یک انقلاب اصیل را برای ما و فرزندان و نوادگان‌مان بنویسند. کاش چنین شود.

میثم رشیدی‌مهرآبادی - سردبیر قفسه کتاب