در واقع همین خستگی ذهنی  فرد را درگیر فرسودگی هیجانی و اضطراب می‌کند. باید گفت خستگی ذهنی فرد را به فرسودگی می‌کشاند و او را از پای در می‌آورد. خستگی ذهنی برای هرکسی روی می‌دهد معمولا موجب بی‌انگیزه شدن و تحلیل انرژی فکری می‌شود.  مشغله کاری وقتی با استرس همراه شود و فرد را بی‌خواب کند، سبب بروز خستگی ذهنی می‌شود. اما عواملی مانند جدایی، شغل جدید با فشارهای کاری زیاد، تغییر محل زندگی یا بیماری این عارضه ذهنی را طولانی‌تر کنند. اما این خستگی‌ها با خودش عوارض مختلفی را به دنبال می‌آورد. حساسیت‌های زیاد، بیماری و ناخوشی، اختلال در عملکرد ادراکی مغز از تاثیرات این خستگی‌ها به شمار می‌رود.  در برخی افراد خستگی ذهنی به کاهش سطح انرژی منجر می‌شود در این شرایط فرد احساس می‌کند برای انجام کارها انرژی ندارد. خستگی ذهنی فرسودگی هیجانی ایجاد می‌کند، به این معنی که با اعضای خانواده، دوستان و عزیزان‌تان بدخلق و دم‌دمی مزاج رفتار خواهید کرد. اینها تنها عوارض خستگی ذهنی نبوده و این خستگی جسم افراد را هم خسته می‌کند. این افراد مدام تصور می‌کنند انجام و تکمیل کارها برایشان سخت و پیچیده است و تمایل کمتری برای باشگاه رفتن و ورزش‌کردن دارند. این افراد حوصله پیاده‌روی‌ یا بیرون آمدن از رختخواب ندارند و همه فعالیت‌های بدنی که زمانی برایشان شدنی و راحت بود، اکنون سخت شده‌است. خستگی ذهنی بر وضعیت روان و جسم اثر می‌گذارد، بنابراین لازم است مراقبت‌های فردی جدی گرفته شود. اگر شما هم به خستگی ذهنی دچار شده‌اید تلاش کنید به فعالیت‌هایی بپردازید که دوست دارید و لذت می‌برید. سرگرمی‌هایی که  فکرتان را از استرس و نگرانی دور می‌کند باعث می‌شود احساس انرژی کنید و ذهن‌تان پاکسازی شود. بین کار و زندگی‌تان تعادل برقرار کنید. برای کارتان حد و مرز بگذارید و تعادل سالمی میان کار و زندگی‌تان برقرار کنید. شما باید بعد از ساعات کاری‌تان زمانی را برای استراحت و آرامش در نظر بگیرید.