گفتوگو با نویسنده و کارگردان نمایش «فیشآباد»
صحنه؛ تقدیم به کودکان کار
تئاتر بهواسطه ویژگیهای منحصربهفردش ازجمله ارتباط رودررو با مخاطب، این امکان را دارد تا با جسارت بیشتر و زبانی گویاتر نسبت به دیگر رسانهها اعم از سینما، موسیقی، کتاب، رادیو و تلویزیون، دردها و معضلات اجتماعی را در قالب نمایش بیان کند و تأثیرگذاری بیشتری در پرداختن به مسائل و معضلات اجتماعی دارد.
همین مسأله نیز هنرمندان تئاتری را بر آن میدارد تا با بهرهگیری از زبان خاص این رسانه، در قامت پل ارتباطی بین مردم و مسئولان عمل کند. «فیشآباد» این روزها با کشکولی از مهمترین و اساسیترین دغدغههای این روزهای جامعه ازجمله حقوقهای نجومی، فاصله طبقاتی، فقر اقتصادی و اجتماعی، وضعیت مستمریبگیران، اوضاع و احوال جانبازان و یادگاران جبهه و... بر صحنه تئاتر پردیس شهرزاد آمده است.
سیروس همتی، نویسنده نمایش
طنازی باید تفکر برانگیز باشد
سیروس همتی، نمایشنامه فیشآباد را سال96، در مجموعه«سهسه» منتشر کرد و همان سال علاوه بر نمایشنامهخوانی اثر، در تماشاخانه سرو نیز روی صحنه برد. همزمان با اجرای دوم فیشآباد نظر سیروس همتی را درباره این نمایشنامه جویا شدیم.
فیشآباد را اولینبار سال 96 روی صحنه بردید. چه شد که تصمیم گرفتید بار دیگر این نمایشنامه را در معرض دید عموم قرار دهید؟
فیشآباد اولین نمایشنامهای بود که در سالن سرو قدیم روی صحنه رفت و در آن دوره با استقبال خوبی هم روبهرو شد. در آن سال تماشاگران زیادی بعد از اجرا میایستادند و با من درباره اثر گپوگفت داشتند. یکی از این تماشاگران اشکان درویشی بود. آن سالها من شناختی از ایشان نداشتم و وقتی از من خواست آن را برای اجرا به او بدهم گرچه بهصورت ضمنی پذیرفتم اما دلم راضی نبود. تا اینکه دو سال پیش بهصورت اتفاقی با ایشان همکار شدیم و از من خواست فیلمنامه «کن ــ پامنار» را برایش بنویسم. پذیرفتم. با اینکه اولین تجربه سینمایی ایشان بود اما چندباری که در لوکیشن حاضر شدم فهمیدم واقعا فرد دغدغهمند خوشفکری است. بههمیندلیل وقتی برای بار دوم از من خواست نمایشنامه را برای اجرا به او بسپارم قبول کردم و درنهایت آن چیزی شد که الان در سالن شماره 2 شهرزاد اجرا میرویم.
در نمایش فیشآباد با یک بمباران اطلاعات روبهرو بودیم. معضلات و مشکلات اجتماعی زیادی اعم از فقر اجتماعی، وضعیت مستمریبگیران، حقوقهای نجومی، فاصلههای طبقاتی، اوضاعواحوال جانبازان و یادگاران جبهه و جنگ و ... مطرح شد و در نهایت داستان با منش عیاری ادامه یافت. این موضوعات را به مردم منعکس کردید یا مسئولان؟
من سالهاست که کار تئاتر میکنم و فکر میکنم ایندست نمایشنامهها که حرفهای درگلومانده مردم را روایت میکند، بتواند آرامش نسبی به مردم بدهد. این احساسات را من بعد از اجراها از تماشاگران دریافت کردهام. به زعم من میزان اشتیاق و استقبال از ایندست نمایشها بیشتر از نمایشهای کلاسیک یا نمایشنامههای ملی و فراملی است. فقط و فقط به این خاطر که دغدغه مخاطب الان روی صحنه دیده و شنیده میشود. در حقیقت اینگونه نمایشها، پل ارتباطی بین مردم و مسئولان است. به همین دلیل هم ما در تبلیغاتمان، این نمایشنامه را تقدیم کسانی کردیم که از خوردن بیتالمال سیر نمیشوند و میدانیم که میبینند. این سؤال من و مردم است که چرا من 30 سال با عشق به مردم در یکی از نهادهای دولتی کار کردهام و حالا اگر حقوق من، حقوق همسرم و تمام قراردادهای فیلم و تئاتری که در این سالها داشتهام را با هم جمع کنیم یک درصد حقوق نجومیبگیران نمیشود. اگر این شخصی که حقوق نجومی میگیرد فوقتخصص باشد، دکتر معتبری باشد، کار تخصصی و حرفهای میکند، دلمان نمیسوزد. وقتی دلمان میسوزد که یک بچه فقط بهخاطر رابطه، به خاطر آقازادهبودن و پارتیداشتن به جایگاهی میرسد که حقش نیست. همینها باعث ناراحتی و اعتراض مردم شده است. اینها مردم را اذیت میکند.
با تیزهوشی خاصی بین فیشهای حقوقی این دوره با فیشهای حقوقی در دوران جنگ قرابت ایجاد کردید. چرا تلاش دارید با نمایش تمایز بین تفکر دریافت حقوق در این دو دوره کارتان را پیش ببرید؟
ببینید، در این نمایشنامه من میخواهم اعلام کنم که بعضی از مدیران ما مردان آن دوران نیستند و بیشک اگر آن دوره را دیده بودند دست به این اقدامات نمیزدند و بهراحتی اصل نظام را که ماحصل خون شهیدان است زیر سؤال نمیبردند. متاسفانه برخی مسئولان وقتی در مورد دوران جنگ صحبت میشود بهسرعت جبهه میگیرند و با طرح این مسأله که آنها دنبال اهداف خودشان بودند، خود را تبرئه میکنند و این برای من که عزیزان زیادی را در جنگ از دست دادم غیرقابل تحمل است. بههمیندلیل من وقتی میخواهم درباره مشکلات و کاستیهای جامعه صحبت کنم همیشه قدری به عقب برمیگردم و نمونههایی میآورم از کسانیکه با جان و دل با جامعه بودند و جنگ و بزرگمردان جبهه در این خصوص، بهترینها هستند. من برای این نمایشنامه، به دنبال فیشهای حقوقی رزمندگان رفتم و تصویری از فیش حقوقی شهیدی را در فضای مجازی پیدا کردم که در داستان هم بدان اشاره شد. من فکر میکنم دنبال چیزی بودم که باعث خجالت مسئولان شود. خجالت بکشند از اینکه در دورهای چه اتفاقاتی افتاد و حالا چه اتفاقاتی میافتد.
معضلات اجتماعی را با نگاه طنز بیان کردید و شاید بیش از آنکه کانون توجه مردم درونمایه اثر باشد بر طنز آن متمرکزند. فکر نمیکنید تاکید بیش از اندازه بر طنز، به گمراهکردن ذهن مخاطب از این اهداف بینجامد؟
اصلا اینطور نیست، چون من معتقدم طنازی باید تفکربرانگیز باشد. من اصلا حاضر نیستم به هر قیمتی تماشاگر را بخندانم. در مرام و مسلک من نیست. من خندهای را از تماشاگر میخواهم که گروتسک باشد. اینها گریههای درونی آدمهاست. از طرفی باور دارم این نمایش اگر از فضای طنز دور بود شاید نه چاپ و نه اجرا میشد.
اشکان درویشی، کارگردان:
درصدی از گیشه را به کودکان کار اختصاص دادهایم
اشکان درویشی پس از فیلم سینمایی کن ــ پامنار و حضور آن در چهار جشنواره کرهجنوبی، هند، پامبوجان و ژوهانسبورگ حال پیش از اکران عمومی این فیلم تصمیم گرفت در یک همکاری دوباره با سیروس همتی، فیشآباد را روی صحنه ببرد. از او درباره اجرای این نمایش پرسیدیم.
کمی درباره نمایش فیشآباد صحبت کنید. شما در کن ــ پامنار با آقای همتی شروع کردید و حالا در دومین همکاریتان دست روی نمایشنامهای قدیمی از او گذاشتید. چه عاملی شما را برای اجرای این متن جذب کرد؟
پس از نگارش متن فیلمنامه کن ــ پامنار توسط سیروس همتی، در طول مسیر فیلمنامهنویسی احساس کردم چقدر خط فکری ما نزدیک است. خیلی تعامل خوبی با هم داشتیم. من نمایش فیشآباد را 10 سال پیش دیده و اجازه اجرایش را از آقای همتی گرفته بودم. فاصله این فیلم و فیلم جدیدم «ایجنت» را فرصت خوبی دیدم تا این تئاتر را روی صحنه ببرم.
چرا برای این فاصلهگذاری، تئاتر را انتخاب کردید؟
من معمولا یکی در میان کار تئاتر و سینما میکنم. قبل از کن ــ پامنار هم «بان تا تان» را در مهر 98 در پردیس پسند روی صحنه برده بودم. آنهم به این دلیل است که تئاتر به من برای کار جدید انگیزه میدهد. به همین دلیل هم چون درصدد ساخت ایجنت بودم احساس کردم یک انرژی زیاد میخواهم و فیشآباد را با توجه به دغدغههای مردمی آن انتخاب کردم.
سیروس همتی آثار مردمی و دغدغهمند زیادی دارد، چرا از بین آنها فیشآباد نظر شما را جلب کرد؟
فیشآباد حرف دل مردم را میزند. بحثهایش درباره تورم، فاصله طبقاتی و کنایههای اقتصادیاش جذاب بود. من اعتقاد دارم اگر حرفی را درست و بجا بزنیم تاثیر خود را میگذارد. من یک مجری تلویزیونم و هر روز برای پلاتوهایی که در برنامه زنده میخواهم بنویسم ساعتها فکر میکنم که مثلا در کدام برنامه، کدام متن 10 ثانیهای را بگویم که مسئولی که آن را میشنود تحتتاثیر قرار گیرد. این برای من مهم است که چه حرفی کجا زده شود. احساسم این است متن تئاتر اگر بدانیم کجا بیان شود، در چه سالنی در این شرایط اجرا شود و چه تولید محتوایی برای تبلیغات آن داشته باشید قطعا تاثیر خود را میگذارد.
متن نسبت به 10 سال قبل چقدر فرق کرده است؟
فکر میکنم سه صحنه جدید دارد. همچنین دیالوگها بهروز شده است. بین 40 تا 50 درصد حدودا تغییر کرده است. ما آمدیم اتفاقات اخیر که بهشدت مردم را تحت تاثیر قرار داده و مردم را ناراحت کرده و مردم هم با شنیدن این دیالوگها احساس خوبی پیدا میکنند اضافه کردیم. بعضی دیالوگها وامگرفته از اتفاقات اخیر است که در دوره اول اجرا این اتفاقات را نداشتیم. مثلا حق خرید سیسمونی در کشور خودمانی. این اتفاق در اجرای اول نبود.
با توجه به اینکه سیروس همتی این نمایش را روی صحنه بردند چه تغییراتی در اجرای این کار نسبت به گذشته داشتید؟
من سیروس همتی را یک معلم شریف و یک تئاتری حرفهای میدانم و احساسم این است که سیروس به فیشآباد از منظر تئاتری نگاه کرده بود و من نگاه تصویر داشتم. دوست داشتم به رئالیته نزدیک شود و اثری رئال ببینیم تا تئاتری و قابهای تصویری در کار داشته باشم که برای این کار با چاشنیهایی مثل موسیقی و نور و... کمی تلطیف هم شده بود.
یکی از اتفاقات جالبی که در نمایش شما دیدیم حضور کودکان کار و تقدیم نمایش به آنها بود. در این خصوص توضیح دهید.
یکی از کارهای بزرگ ما، تقدیم اجرا به کودکان کار است. من هر شب که به سالن میآیم از چهارراه یکی از کودکان کار را به سالن میآورم و با هماهنگی مجری طرح درصدی از فروش را در قالب کارتهدیه، تقدیم به آن کودک میکنم که احساسم میگوید با شرف کار میکند و پول درمیآورد و حرکتش به فیش حقوقیبگیرها میچربد.
سیروس همتی، نویسنده نمایش
طنازی باید تفکر برانگیز باشد
سیروس همتی، نمایشنامه فیشآباد را سال96، در مجموعه«سهسه» منتشر کرد و همان سال علاوه بر نمایشنامهخوانی اثر، در تماشاخانه سرو نیز روی صحنه برد. همزمان با اجرای دوم فیشآباد نظر سیروس همتی را درباره این نمایشنامه جویا شدیم.
فیشآباد را اولینبار سال 96 روی صحنه بردید. چه شد که تصمیم گرفتید بار دیگر این نمایشنامه را در معرض دید عموم قرار دهید؟
فیشآباد اولین نمایشنامهای بود که در سالن سرو قدیم روی صحنه رفت و در آن دوره با استقبال خوبی هم روبهرو شد. در آن سال تماشاگران زیادی بعد از اجرا میایستادند و با من درباره اثر گپوگفت داشتند. یکی از این تماشاگران اشکان درویشی بود. آن سالها من شناختی از ایشان نداشتم و وقتی از من خواست آن را برای اجرا به او بدهم گرچه بهصورت ضمنی پذیرفتم اما دلم راضی نبود. تا اینکه دو سال پیش بهصورت اتفاقی با ایشان همکار شدیم و از من خواست فیلمنامه «کن ــ پامنار» را برایش بنویسم. پذیرفتم. با اینکه اولین تجربه سینمایی ایشان بود اما چندباری که در لوکیشن حاضر شدم فهمیدم واقعا فرد دغدغهمند خوشفکری است. بههمیندلیل وقتی برای بار دوم از من خواست نمایشنامه را برای اجرا به او بسپارم قبول کردم و درنهایت آن چیزی شد که الان در سالن شماره 2 شهرزاد اجرا میرویم.
در نمایش فیشآباد با یک بمباران اطلاعات روبهرو بودیم. معضلات و مشکلات اجتماعی زیادی اعم از فقر اجتماعی، وضعیت مستمریبگیران، حقوقهای نجومی، فاصلههای طبقاتی، اوضاعواحوال جانبازان و یادگاران جبهه و جنگ و ... مطرح شد و در نهایت داستان با منش عیاری ادامه یافت. این موضوعات را به مردم منعکس کردید یا مسئولان؟
من سالهاست که کار تئاتر میکنم و فکر میکنم ایندست نمایشنامهها که حرفهای درگلومانده مردم را روایت میکند، بتواند آرامش نسبی به مردم بدهد. این احساسات را من بعد از اجراها از تماشاگران دریافت کردهام. به زعم من میزان اشتیاق و استقبال از ایندست نمایشها بیشتر از نمایشهای کلاسیک یا نمایشنامههای ملی و فراملی است. فقط و فقط به این خاطر که دغدغه مخاطب الان روی صحنه دیده و شنیده میشود. در حقیقت اینگونه نمایشها، پل ارتباطی بین مردم و مسئولان است. به همین دلیل هم ما در تبلیغاتمان، این نمایشنامه را تقدیم کسانی کردیم که از خوردن بیتالمال سیر نمیشوند و میدانیم که میبینند. این سؤال من و مردم است که چرا من 30 سال با عشق به مردم در یکی از نهادهای دولتی کار کردهام و حالا اگر حقوق من، حقوق همسرم و تمام قراردادهای فیلم و تئاتری که در این سالها داشتهام را با هم جمع کنیم یک درصد حقوق نجومیبگیران نمیشود. اگر این شخصی که حقوق نجومی میگیرد فوقتخصص باشد، دکتر معتبری باشد، کار تخصصی و حرفهای میکند، دلمان نمیسوزد. وقتی دلمان میسوزد که یک بچه فقط بهخاطر رابطه، به خاطر آقازادهبودن و پارتیداشتن به جایگاهی میرسد که حقش نیست. همینها باعث ناراحتی و اعتراض مردم شده است. اینها مردم را اذیت میکند.
با تیزهوشی خاصی بین فیشهای حقوقی این دوره با فیشهای حقوقی در دوران جنگ قرابت ایجاد کردید. چرا تلاش دارید با نمایش تمایز بین تفکر دریافت حقوق در این دو دوره کارتان را پیش ببرید؟
ببینید، در این نمایشنامه من میخواهم اعلام کنم که بعضی از مدیران ما مردان آن دوران نیستند و بیشک اگر آن دوره را دیده بودند دست به این اقدامات نمیزدند و بهراحتی اصل نظام را که ماحصل خون شهیدان است زیر سؤال نمیبردند. متاسفانه برخی مسئولان وقتی در مورد دوران جنگ صحبت میشود بهسرعت جبهه میگیرند و با طرح این مسأله که آنها دنبال اهداف خودشان بودند، خود را تبرئه میکنند و این برای من که عزیزان زیادی را در جنگ از دست دادم غیرقابل تحمل است. بههمیندلیل من وقتی میخواهم درباره مشکلات و کاستیهای جامعه صحبت کنم همیشه قدری به عقب برمیگردم و نمونههایی میآورم از کسانیکه با جان و دل با جامعه بودند و جنگ و بزرگمردان جبهه در این خصوص، بهترینها هستند. من برای این نمایشنامه، به دنبال فیشهای حقوقی رزمندگان رفتم و تصویری از فیش حقوقی شهیدی را در فضای مجازی پیدا کردم که در داستان هم بدان اشاره شد. من فکر میکنم دنبال چیزی بودم که باعث خجالت مسئولان شود. خجالت بکشند از اینکه در دورهای چه اتفاقاتی افتاد و حالا چه اتفاقاتی میافتد.
معضلات اجتماعی را با نگاه طنز بیان کردید و شاید بیش از آنکه کانون توجه مردم درونمایه اثر باشد بر طنز آن متمرکزند. فکر نمیکنید تاکید بیش از اندازه بر طنز، به گمراهکردن ذهن مخاطب از این اهداف بینجامد؟
اصلا اینطور نیست، چون من معتقدم طنازی باید تفکربرانگیز باشد. من اصلا حاضر نیستم به هر قیمتی تماشاگر را بخندانم. در مرام و مسلک من نیست. من خندهای را از تماشاگر میخواهم که گروتسک باشد. اینها گریههای درونی آدمهاست. از طرفی باور دارم این نمایش اگر از فضای طنز دور بود شاید نه چاپ و نه اجرا میشد.
اشکان درویشی، کارگردان:
درصدی از گیشه را به کودکان کار اختصاص دادهایم
اشکان درویشی پس از فیلم سینمایی کن ــ پامنار و حضور آن در چهار جشنواره کرهجنوبی، هند، پامبوجان و ژوهانسبورگ حال پیش از اکران عمومی این فیلم تصمیم گرفت در یک همکاری دوباره با سیروس همتی، فیشآباد را روی صحنه ببرد. از او درباره اجرای این نمایش پرسیدیم.
کمی درباره نمایش فیشآباد صحبت کنید. شما در کن ــ پامنار با آقای همتی شروع کردید و حالا در دومین همکاریتان دست روی نمایشنامهای قدیمی از او گذاشتید. چه عاملی شما را برای اجرای این متن جذب کرد؟
پس از نگارش متن فیلمنامه کن ــ پامنار توسط سیروس همتی، در طول مسیر فیلمنامهنویسی احساس کردم چقدر خط فکری ما نزدیک است. خیلی تعامل خوبی با هم داشتیم. من نمایش فیشآباد را 10 سال پیش دیده و اجازه اجرایش را از آقای همتی گرفته بودم. فاصله این فیلم و فیلم جدیدم «ایجنت» را فرصت خوبی دیدم تا این تئاتر را روی صحنه ببرم.
چرا برای این فاصلهگذاری، تئاتر را انتخاب کردید؟
من معمولا یکی در میان کار تئاتر و سینما میکنم. قبل از کن ــ پامنار هم «بان تا تان» را در مهر 98 در پردیس پسند روی صحنه برده بودم. آنهم به این دلیل است که تئاتر به من برای کار جدید انگیزه میدهد. به همین دلیل هم چون درصدد ساخت ایجنت بودم احساس کردم یک انرژی زیاد میخواهم و فیشآباد را با توجه به دغدغههای مردمی آن انتخاب کردم.
سیروس همتی آثار مردمی و دغدغهمند زیادی دارد، چرا از بین آنها فیشآباد نظر شما را جلب کرد؟
فیشآباد حرف دل مردم را میزند. بحثهایش درباره تورم، فاصله طبقاتی و کنایههای اقتصادیاش جذاب بود. من اعتقاد دارم اگر حرفی را درست و بجا بزنیم تاثیر خود را میگذارد. من یک مجری تلویزیونم و هر روز برای پلاتوهایی که در برنامه زنده میخواهم بنویسم ساعتها فکر میکنم که مثلا در کدام برنامه، کدام متن 10 ثانیهای را بگویم که مسئولی که آن را میشنود تحتتاثیر قرار گیرد. این برای من مهم است که چه حرفی کجا زده شود. احساسم این است متن تئاتر اگر بدانیم کجا بیان شود، در چه سالنی در این شرایط اجرا شود و چه تولید محتوایی برای تبلیغات آن داشته باشید قطعا تاثیر خود را میگذارد.
متن نسبت به 10 سال قبل چقدر فرق کرده است؟
فکر میکنم سه صحنه جدید دارد. همچنین دیالوگها بهروز شده است. بین 40 تا 50 درصد حدودا تغییر کرده است. ما آمدیم اتفاقات اخیر که بهشدت مردم را تحت تاثیر قرار داده و مردم را ناراحت کرده و مردم هم با شنیدن این دیالوگها احساس خوبی پیدا میکنند اضافه کردیم. بعضی دیالوگها وامگرفته از اتفاقات اخیر است که در دوره اول اجرا این اتفاقات را نداشتیم. مثلا حق خرید سیسمونی در کشور خودمانی. این اتفاق در اجرای اول نبود.
با توجه به اینکه سیروس همتی این نمایش را روی صحنه بردند چه تغییراتی در اجرای این کار نسبت به گذشته داشتید؟
من سیروس همتی را یک معلم شریف و یک تئاتری حرفهای میدانم و احساسم این است که سیروس به فیشآباد از منظر تئاتری نگاه کرده بود و من نگاه تصویر داشتم. دوست داشتم به رئالیته نزدیک شود و اثری رئال ببینیم تا تئاتری و قابهای تصویری در کار داشته باشم که برای این کار با چاشنیهایی مثل موسیقی و نور و... کمی تلطیف هم شده بود.
یکی از اتفاقات جالبی که در نمایش شما دیدیم حضور کودکان کار و تقدیم نمایش به آنها بود. در این خصوص توضیح دهید.
یکی از کارهای بزرگ ما، تقدیم اجرا به کودکان کار است. من هر شب که به سالن میآیم از چهارراه یکی از کودکان کار را به سالن میآورم و با هماهنگی مجری طرح درصدی از فروش را در قالب کارتهدیه، تقدیم به آن کودک میکنم که احساسم میگوید با شرف کار میکند و پول درمیآورد و حرکتش به فیش حقوقیبگیرها میچربد.