جشنواره استعدادیابی که «نمایشی» شد

نگاهی به هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت

جشنواره استعدادیابی که «نمایشی» شد

جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت که به تازگی با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد، یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی و سینمایی ایران است که باتوجه به تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و چارچوب‌های نظری و مفهومی معتبرترین انقلاب آرمانی و دینی جهان، نقش و جایگاه برجسته‌تری در میان فستیوال‌های وطنی پیدا می‌کند، اما چرا این رویداد در دوره هفدهم باید با افت محسوس کیفی و دور از انتظار برگزار شود که نشانی از جایگاه و منزلت سال‌های گذشته و دوره‌های اوجش نداشته باشد؟

آیا جشنواره‌ای با این عنوان و اعتبار و عقبه باید به چنین سرنوشتی دچار شود؟ آن هم در شرایطی که جشنواره فیلم فجر همین مدتی قبل و در گام چهل و یکم، سرانجام توانست تا حدودی هم‌شأن انقلاب اسلامی ظاهر شود و در برگزاری کمی و کیفی و محتوایی آبروداری کند؟ مخاطبان توقع داشتند جشنواره فیلم مقاومت در رقابتی سازنده و موثر، عملکرد بهتری نسبت به سال‌های قبل داشته باشد اما این رویداد فارغ از همان روحیه مصرف‌گرای سال‌های اخیر حتی در تعبیه و طراحی و تاثیرگذاری بخش‌های مختلف هم درست عمل نکرد. این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند :«در زمینه‌های فرهنگی دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن این گونه کارهای فرهنگی نه اینکه فایده ندارد ضرر هم دارد.»

نوستالژی آزاردهنده
کافی است نگاهی به نشست‌ها و برنامه‌های این دوره جشنواره فیلم مقاومت بیندازید و آن را با دوره‌های اوج این رویداد در دهه‌های گذشته تا نیمه دهه 90 مقایسه کنید تا پی به عملکرد ضعیف هفدهمین دوره ببرید. واقعا چه شد که جشنواره فیلم مقاومت از آن نشست‌های راهبردی و موثر با حضور اندیشمندان و کارشناسان غربی و اروپایی و آمریکایی به چنین جلسات باری به هرجهتی، خلوت و بی‌نام و نشانی رسیده است؟ قطعا یکی از دلایل این ناکامی اخیر به دلیل فقدان چهره‌ها و کارشناسان برجسته‌ای چون زنده‌یاد نادر طالب‌زاده است که در زمان حیات و حضورش در مسئولیت‌های انتخاب یا داوری و به دلیل تعاملات گسترده با آزادیخواهان جهان غرب از آنها برای حضور در ایران و شرکت در نشست‌های جشنواره مقاومت دعوت می‌کرد. مرور آن نشست‌ها به خوبی نشان از مسیر درست سینمای دفاع مقدس و جریان‌سازی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در منطقه و جهان داشت که سنخیت درستی با عنوان بین‌المللی این رویداد داشتند. هرچند اتفاقا در همین مرور می‌بینیم که در دوره‌هایی بخش بین‌الملل همچون جشنواره فیلم فجر، صرفا جنبه‌ای تزئینی، رفع تکلیفی و بی‌کاربرد در جشنواره مقاومت داشت و زمان برد تا این بخش جایگاه واقعی و درست خودش را در این رویداد به دست آورد، اما حتی در همان زمان مواجهه کج‌دار و مریز هم اوضاع بخش بین‌الملل چه از نظر حضور فیلم‌هایی از سینمای جهان با رویکردهای مقاومت، آزادیخواهانه و ضدجریان استکباری و نشست‌های مرتبط با این حوزه، نسبت به این دوره اخیر جشنواره فیلم مقاومت، به مراتب موثرتر بود و برد رسانه‌ای بیشتری هم داشت.
   
بازیگران مقاومت
در قصور و کم‌کاری مدیران و مسئولان جشنواره فیلم مقاومت در ارتقای کیفی و برگزاری در قواره بین‌المللی و فاصله‌گرفتن این رویداد از دوران اوج خود، تمرکز بر فعالیت‌های نمایشی برجسته می‌شود، غافل از این که نه‌تنها این ترفندها و راهکارهای نمایشی برای جبران کاستی‌ها کافی نیست بلکه حتی از منظر مخاطبان آگاه که دوره‌های درخشان این جشنواره را دیده‌اند، توخالی‌بودن و بی‌اثری تصمیمات و رفتارهایی این‌چنینی بسیار رو و عیان است و راه به جایی نخواهد برد. با برگزارکردن مراسم اختتامیه روی ناو جنگی، جشنواره فیلم مقاومت ارزش و اعتباری نمی‌یابد و به کیفیت آن اضافه نمی‌شود. اما اگر مسئولان جشنواره کار خود را در همه جهات درست انجام می‌دادند و در همه سطوح و بخش‌ها با رویدادی مهم و اثرگذار مواجه بودیم، آن وقت تصمیماتی نظیر برگزاری اختتامیه روی ناو جنگی، به عنوان تزئین و دورچینی مناسب با محتوای جشنواره منطقی به نظر می‌رسید اما در وضعیت فعلی تنها در حد یک حرکت نمایشی باقی مانده و منجر به هیچ برد راهبردی نمی‌شود. ضمن این که چنین فعالیت‌های نمایشی در مقابل فرمایشات رهبر معظم انقلاب  پیرامون دوری از فعالیت‌های نمایشی در حوزه انقلاب قرار می‌گیرد.
   
خطرات بی‌تجربگی
جشنواره فیلم مقاومت در سال‌های اخیر  افت بسیار داشته و نتوانسته رضایت اهالی سینما را فراهم کند. اما حتی همان دوره‌های ناموفق هم چیزهایی برای اشاره و اهمیت و یادآوری داشتند و باز حداقل یکی دو پله بالاتر از هفدهمین دوره جشنواره می‌ایستند. یکی از مهم‌ترین موارد این ناکامی، به انتخاب دبیر جشنواره برمی‌گردد. نام و اعتبار و پیشینه قابل اعتنای دبیر در حوزه سینما می‌تواند برگ برنده هر جشنواره‌ای باشد و بسیار به کار شکوه و درخشش آن رویداد بیاید. مرور اجمالی دبیرهای همه ادوار جشنواره مقاومت به خوبی گواه این مدعاست و به جز استثنائاتی، معمولا حضور چهره‌های نام‌آشنا به عنوان دبیر، هیات انتخاب و هیات داوران موجب برد رسانه‌ای و جلب‌توجهات حداکثری مخاطبان سینما شده است. کما این که حضور دبیرهایی چون حسین وخشوری، محمدحسین حقیقی، حبیب‌ا... کاسه‌ساز، محمدرضا شرف‌الدین، عبدالحسن برزیده و محمد خزاعی با تجارب مهم و قابل اعتنایی در حوزه سینما موثر واقع شد اما شاید کمتر مخاطب اهل سینمایی پیش از هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت، اسم جلال غفاری، دبیر این دوره را شنیده بود. گرچه نمی‌خواهیم ارزش‌ها و پشتوانه تحصیلی و تجربیات او همچون مدرک دکترای مدیریت رسانه از دانشگاه تهران، مدیریت شبکه افق سیما، مشاور معاون سیما، مدیریت ستاد اربعین سیما و ریاست دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین‌(ع) و حتی عضویت در شورای صنفی تهیه‌کنندگان سینما، عضویت در شورای فیلمنامه انجمن سینمای دفاع‌ مقدس و عضو شورای عالی نمایش سیمای استان‌های رسانه ‌ملی و داوری ادوار جشنواره فیلم مردمی عمار را نادیده بگیریم اما با این همه در پروسه سینمای حرفه‌ای جلال غفاری به هیچ‌وجه نام معتبر و آشنایی نیست و حالا با کیفیت برگزاری هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت در عمل نشان داد که نگرانی‌ها درباره انتخاب و انتصاب او از سوی رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح بی‌دلیل نبود. این موضوع حتی در بدنه ستاد اجرایی جشنواره هم دیده می‌شود چهره‌های جوان، نوجوان و بی‌تجربه از جمله  در بخش روابط‌عمومی هم با افرادی روبه‌رو بودیم که پیش از این حتی در روابط‌عمومی جشنواره‌های کوچک در حوزه تئاتر هم نتوانسته بودند مدیریتی قابل‌اعتنا داشته‌باشند و حالا در اصلی‌ترین جشنواره سینمایی انقلاب مسئولیت قبول کرده‌اند. نکته مهم دیگر درباره تامین هزینه و منابع مالی هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت است که شبهه‌هایی درباره آن وجود دارد. وضعیت به‌گونه‌ای بود که حتی از حمایت  سازمان سینمایی و رئیس آن محمد‌خزاعی- که سابقه پنج دوره دبیری جشنواره فیلم مقاومت را دارد- هم بی‌بهره  ماند و  مشارکت مالی برای برگزاری هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت نشد. این شبهات مالی و سرمایه‌گذاری معمولا در جشنواره‌های دیگر سینمایی حتی فیلم فجر همواره مطرح است اما حداقل از مدیران جشنواره‌ای با نام و در تراز انقلاب اسلامی، انتظار می‌رود در همه بخش‌ها به‌ویژه در حوزه تامین سرمایه، شاهد شفافیت و سلامت مالی باشیم تا به‌عنوان یک الگو آن را برای جشنواره‌های دیگر مثال بزنیم. 
   
بی‌برنامگی از ابتدا تا انتها
بی‌برنامگی در برگزاری جشنواره هفدهم از ابتدا مشخص بود و در برگزاری جشنواره، نشست‌ها و جلسات هم خود را نشان داد و از دیگر نقص‌های هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت بود، از‌جمله آغاز جلسات نقد و بررسی فیلم‌ها از روز سوم برگزاری و غیبت برخی چهره‌ها و نام‌های مطرح حوزه نقد و جریان انقلاب. چنین شلختگی که ابدا تناسبی با شأنیت جشنواره فیلم مقاومت ندارد و به کیفیت آن آسیب می‌زند، حتی باعث نارضایتی و ترک زودتر از موعد جشنواره از سوی فیلمسازان مهمی چون احمدرضا درویش شد. آیا جشنواره‌ای که از مدت‌ها قبل زمان و مکان برگزاری آن مشخص شده، باید دچار چنین وضعیت ناامیدکننده‌ای باشد؟هرچند برگزاری جشنواره فیلم مقاومت در دوره‌های قبلی و در شهرها، شهرستان‌ها و نقاط مختلف کشور سابقه دارد و می‌توان آن را در جهت بسط و مشارکت همگانی و سراسری این رویداد موثر دانست اما باز باتوجه به کم‌و‌کاستی‌های این دوره و کیفیت و سطح پایین برگزاری آن و اشکالات متعدد، همین برگزاری جشنواره در شهرستان باعث نقض‌غرض و سوءبرداشت می‌شود و این‌که مسئولان برگزاری جشنواره با علم به کیفیت پایین و انواع نقایص، بهتر دیدند این دوره را در شهری دورافتاده از مرکز برگزار کنند تا عیوب آن به چشم نیاید و محسوس نباشد. مضاف بر این‌که حتی اگر بحث جریان مقاومت و ارجاع نمادین به نقاط درگیر جنگ و دفاع‌مقدس هم مطرح بود، میزبانی جشنواره می‌توانست در شهرهایی چون اهواز، آبادان و‌... باشد نه عسلویه که بیشتر به‌عنوان منطقه‌ای تجاری و اقتصادی شناخته می‌شود. 
   
داوری‌های مسأله‌دار
هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت حتی در داوری هم با غافلگیری از نوع منفی همراه بود. فارغ از درخشش «غریب» و «موقعیت مهدی» که با توجه به کیفیت، استاندارد، جذابیت و محتوای آنها قابل چشم‌پوشی نبود و می‌شد توقع این موفقیت را از آنها داشت اما این‌که فیلم ضعیفی چون «های پاور» که در جشنواره فیلم فجر هم نمایش ناموفقی داشت، جایزه ویژه دبیر جشنواره فیلم مقاومت را دریافت کند هم نشان از حال و روز این دوره جشنواره دارد و هم برآیندی از سطح و سلیقه دبیر محترم! جشنواره فیلم مقاومت به‌قدری کیفیت ناامیدکننده‌ای داشت که حتی یکی از معدود نقاط روشن و امیدوارکننده‌اش یعنی برگزاری تور اقتدار هم به چشم نیامد و خروجی موفقی نداشت، درحالی‌که می‌شد با راهکارهای مناسب و مؤثری امکان جلوه‌گری بیشتر این تور و مشارکت حداکثری آن را فراهم کرد. 
   
تولیدکننده در نقش مصرف‌کننده
و نکته مهم دیگر این‌که هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت، کماکان به مسیر مصرف‌گرایی خود در زمینه نمایش آثار ادامه می‌دهد. این البته تنها مربوط به این دوره نیست و تقریبا همه دوره‌ها، با نمایش و رقابت آثاری که قبلا در جشنواره‌هایی چون فیلم فجر شرکت داشتند و درخشیده بودند، پررونق می‌شد اما از آنجایی که نهاد برگزارکننده جشنواره یعنی انجمن سینمای انقلاب و دفاع ‌مقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح خود به عنوان متولی فیلمسازی در این زمینه هستند، انتظار می‌رود ویترین جشنواره بیشتر با آثار تازه و تولیدی آنها پر شود نه با نگاه به دست دیگر نهادها و ارگان‌های انقلابی و سینمایی. ضمن این‌که باز با مرور دوره‌های اول جشنواره مقاومت پی به جریان‌سازی و استعدادیابی موثر در حوزه فیلمسازی می‌بریم، این‌که سینماگرانی چون کمال تبریزی، جمال شورجه، محمدحسین حقیقی، محمدمهدی عسگرپور و‌... قبل از ورود به سینمای حرفه‌ای از مشارکت‌کنندگان این رویداد به‌عنوان عضو هیات انتخاب یا هیات داوری بودند اما با نشان دادن استعداد خود در این زمینه، بعدا اولین فیلم بلند سینمایی خود را در حوزه جنگ و مقاومت ساختند ولی در این سال‌ها اثری از این کشف استعداد و جریان‌سازی جشنواره فیلم مقاومت نیست و جشنواره فیلم مقاومت و نهادهای برگزارکننده آن بیشتر از این‌که سکوی پرتاب استعدادهای جوان، متعهد و انقلابی باشند، به تخته پرش و مصرف گرای صرف مدیران و مسئولان آن تبدیل شده است. 
ضمیمه نوجوانه