یکسالگی جنگ اوکراین؛ شکست برآوردهای غرب
برندهها و بازندههای یک جنگ
از زمان آغاز عملیات ویژه روسیه در اوکراین گمانهزنیهای بسیاری درباره برنده و بازنده این رویداد مهم صورت گرفتهاست. به نحوی که برخی روسیه را مهمترین پیروز میدان جنگ تصور میکنند و برخی دیگر معتقدند مسکو در مدیریت جنگ با شکست مواجه شدهاست.
در عین حال برخی اوکراین را قربانی سیاستهای آمریکا مینامند و معتقدند کشورهای اروپایی به دلیل مجاورت جغرافیایی، متحمل بیشترین آسیبها شدهاند. در عین حال برخی نیز آمریکا را به علت دوری جغرافیایی از جنگ و همچنین درگیر کردن روسیه و اروپا در برابر یکدیگر، پیروز این جنگ به تصویر میکشند. اینک در یکسالگی جنگ اوکراین، زمان مناسبی است تا برآوردی درست از برنده و بازنده در این نبرد صورت گیرد.
از زمان آغاز جنگ اوکراین دستگاه رسانهای و تبلیغاتی کشورهای غربی همراه با سیاستمداران این کشورها تلاش گستردهای کردند که چند گزاره را به صورت دائمی علیه روسیه تبلیغ و ترویج کنند.
نخستین گزاره این بود که روسیه با آغاز جنگ در اوکراین در حقیقت فریب خورد و در تلهای گرفتار شد که آمریکاییها برای مسکو ایجاد کرده بودند.
دومین گزاره بر این نکته تاکید داشت که طولانی یا فرسایشی شدن جنگ به ضرر روسیه و به نفع اوکراین و طرفهای غربی است. سومین گزاره این دیدگاه را ترویج میکرد که اعمال تحریمهای گسترده، اقتصاد روسیه را به سرعت دچار اختلالهای جدی خواهدکرد و احتمالا مسکو به دلیل ممانعت از تحمیل آسیبهای بیشتر اقتصادی، ناگزیر به توقف جنگ خواهدشد.
چهارمین گزاره حکایت از برآوردهایی داشت که به واسطه جنگ، مردم روسیه دست به اعتراضات سراسری در مخالفت با جنگ خواهند زد. با این حال گذشت یک سال از جنگ اوکراین، نشان میدهد هیچ یک از باورها و پیشفرضهای کشورهای غربی به تحقق نپیوستهاست.
تاثیر سیاستهای آمریکا در شروع جنگ
اگرچه تردیدی وجود ندارد که آتشافروزیهای دولت دموکرات بایدن نقشی بسیار مهم در سرعتبخشی به زمان آغاز جنگ اوکراین داشت اما بسیار سادهانگارانه است که تصور شود مسکو صرفا به دلیل تنشآفرینیهای آمریکا وارد جنگ شده باشد زیرا روسها محاسبات دقیق خود را در این باره داشته و کاملا حساب شده و به صوت پیشدستانه وارد این عرصه شدهاند.از سوی دیگر در حالی که طرفهای غربی تصور میکردند طولانی شدن جنگ به کاهش منابع روسیه و افزایش مشکلات این کشور منجر شود، اینک اثبات شده که مسکو نه تنها از فرسایشی شدن جنگ هیچ هراسی ندارد بلکه به واسطه سیاستهایی که اتخاذ کرده طرفهای غربی دچار کمبود قابل توجه منابع در حوزههایی نظیر انرژی، موادغذایی و کشاورزی شدهاند. در واقع برخلاف برآوردهای اولیه طرفهای غربی، تحریمها علیه روسیه همچون بومرنگی عمل کرده که آسیبهای آن بیشتر از آنکه متوجه مسکو باشد آمریکا و اروپا را تحت تاثیر قرار دادهاست.در عین حال برخلاف برآوردهای طرفهای غربی، اقتصاد روسیه به هیچ وجه در برابر تحریمهای اقتصادی دچار اختلال جدی نشد. در وهله نخست این کشور با اتخاذ سیاستهای پولی و مالی مناسب از شوکهای اولیه تحریمها کاست و در مراحل بعد با تکیه به منابع متعدد خود و همچنین تبدیل بخشی از ذخایر ارزی در سالهای گذشته به طلا، به راحتی توانست آثار و پیامدهای تحریمهای اقتصادی را کنترل کند.همچنین مسکو به واسطه توسعه و تقویت مناسبات اقتصادی با کشورهای غیر غربی همچون چین، هند، ایران و... موفق شد کالاهای مورد نیاز خود را تامین کند؛ بنابراین تحریمها نه تنها تاثیر جدی بر سیاست خارجی روسیه در قبال اوکراین یا غرب نگذاشتند بلکه اقتصاد این کشور را نیز دچار نوسانهای جدی نکردند.
افزایش محبوبیت پوتین
نکته مهم دیگر این است که برخلاف برآوردهای طرفهای غربی، جنگ به کاهش محبوبیت پوتین و کرملین نزد مردم روسیه منجر نشد. نتایج نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد بیشتر مردم روسیه این جنگ را در راستای تامین امنیت و حفاظت از منافع ملی خود و در تقابل جدی با سیاستهای خصمانه غرب به خصوص آمریکا تلقی میکنند. به همین دلیل در اغلب نظرسنجیها محبوبیت پوتین حتی نسبت به زمان پیش از آغاز جنگ با روند صعودی مواجه بودهاست.گذشت یک سال از آغاز جنگ اوکراین، قضاوت درباره موقعیت غرب را سادهتر کردهاست. برآورد شرایط میدانی و اهداف از پیش تعیین شده غرب نشان میدهد کشورهای غربی به خصوص اروپاییها از بزرگترین بازندههای جنگ اوکراین بودهاند؛ زیرا این کشورها به هیچ یک از اهداف از پیش تعیین شده خود دست نیافتهاند. آنها موفق به کنترل و مهار روسیه نشدهاند اقتصاد این کشور را نابود نکردهاند و از محبوبیت پوتین نکاستهاند. این در حالی است که خود کشورهای غربی دچار چند دستگی در نحوه مواجهه با روسیه شدهاند. همچنین اکثر کشورهای غربی با چالشهای جدی در حوزههای اقتصادی مواجه شدهاند.
از زمان آغاز جنگ اوکراین دستگاه رسانهای و تبلیغاتی کشورهای غربی همراه با سیاستمداران این کشورها تلاش گستردهای کردند که چند گزاره را به صورت دائمی علیه روسیه تبلیغ و ترویج کنند.
نخستین گزاره این بود که روسیه با آغاز جنگ در اوکراین در حقیقت فریب خورد و در تلهای گرفتار شد که آمریکاییها برای مسکو ایجاد کرده بودند.
دومین گزاره بر این نکته تاکید داشت که طولانی یا فرسایشی شدن جنگ به ضرر روسیه و به نفع اوکراین و طرفهای غربی است. سومین گزاره این دیدگاه را ترویج میکرد که اعمال تحریمهای گسترده، اقتصاد روسیه را به سرعت دچار اختلالهای جدی خواهدکرد و احتمالا مسکو به دلیل ممانعت از تحمیل آسیبهای بیشتر اقتصادی، ناگزیر به توقف جنگ خواهدشد.
چهارمین گزاره حکایت از برآوردهایی داشت که به واسطه جنگ، مردم روسیه دست به اعتراضات سراسری در مخالفت با جنگ خواهند زد. با این حال گذشت یک سال از جنگ اوکراین، نشان میدهد هیچ یک از باورها و پیشفرضهای کشورهای غربی به تحقق نپیوستهاست.
تاثیر سیاستهای آمریکا در شروع جنگ
اگرچه تردیدی وجود ندارد که آتشافروزیهای دولت دموکرات بایدن نقشی بسیار مهم در سرعتبخشی به زمان آغاز جنگ اوکراین داشت اما بسیار سادهانگارانه است که تصور شود مسکو صرفا به دلیل تنشآفرینیهای آمریکا وارد جنگ شده باشد زیرا روسها محاسبات دقیق خود را در این باره داشته و کاملا حساب شده و به صوت پیشدستانه وارد این عرصه شدهاند.از سوی دیگر در حالی که طرفهای غربی تصور میکردند طولانی شدن جنگ به کاهش منابع روسیه و افزایش مشکلات این کشور منجر شود، اینک اثبات شده که مسکو نه تنها از فرسایشی شدن جنگ هیچ هراسی ندارد بلکه به واسطه سیاستهایی که اتخاذ کرده طرفهای غربی دچار کمبود قابل توجه منابع در حوزههایی نظیر انرژی، موادغذایی و کشاورزی شدهاند. در واقع برخلاف برآوردهای اولیه طرفهای غربی، تحریمها علیه روسیه همچون بومرنگی عمل کرده که آسیبهای آن بیشتر از آنکه متوجه مسکو باشد آمریکا و اروپا را تحت تاثیر قرار دادهاست.در عین حال برخلاف برآوردهای طرفهای غربی، اقتصاد روسیه به هیچ وجه در برابر تحریمهای اقتصادی دچار اختلال جدی نشد. در وهله نخست این کشور با اتخاذ سیاستهای پولی و مالی مناسب از شوکهای اولیه تحریمها کاست و در مراحل بعد با تکیه به منابع متعدد خود و همچنین تبدیل بخشی از ذخایر ارزی در سالهای گذشته به طلا، به راحتی توانست آثار و پیامدهای تحریمهای اقتصادی را کنترل کند.همچنین مسکو به واسطه توسعه و تقویت مناسبات اقتصادی با کشورهای غیر غربی همچون چین، هند، ایران و... موفق شد کالاهای مورد نیاز خود را تامین کند؛ بنابراین تحریمها نه تنها تاثیر جدی بر سیاست خارجی روسیه در قبال اوکراین یا غرب نگذاشتند بلکه اقتصاد این کشور را نیز دچار نوسانهای جدی نکردند.
افزایش محبوبیت پوتین
نکته مهم دیگر این است که برخلاف برآوردهای طرفهای غربی، جنگ به کاهش محبوبیت پوتین و کرملین نزد مردم روسیه منجر نشد. نتایج نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد بیشتر مردم روسیه این جنگ را در راستای تامین امنیت و حفاظت از منافع ملی خود و در تقابل جدی با سیاستهای خصمانه غرب به خصوص آمریکا تلقی میکنند. به همین دلیل در اغلب نظرسنجیها محبوبیت پوتین حتی نسبت به زمان پیش از آغاز جنگ با روند صعودی مواجه بودهاست.گذشت یک سال از آغاز جنگ اوکراین، قضاوت درباره موقعیت غرب را سادهتر کردهاست. برآورد شرایط میدانی و اهداف از پیش تعیین شده غرب نشان میدهد کشورهای غربی به خصوص اروپاییها از بزرگترین بازندههای جنگ اوکراین بودهاند؛ زیرا این کشورها به هیچ یک از اهداف از پیش تعیین شده خود دست نیافتهاند. آنها موفق به کنترل و مهار روسیه نشدهاند اقتصاد این کشور را نابود نکردهاند و از محبوبیت پوتین نکاستهاند. این در حالی است که خود کشورهای غربی دچار چند دستگی در نحوه مواجهه با روسیه شدهاند. همچنین اکثر کشورهای غربی با چالشهای جدی در حوزههای اقتصادی مواجه شدهاند.