گزارش خبرنگار قفسه کتاب از برنامه رادیویی «کتاب فرهنگ»
آموزش در داستانهای کودک و نوجوان مهمتر از سرگرمی است
ساعت18، از ماشین پیاده و وارد ساختمان 9 دی میشوم. پلهها را دوتا یکی کرده و باعجله بهسمت راهرو میروم. یک چشمم به نوشته روی کاغذ است و یک چشمم به تابلوهای نصب شده روی دیوار راهرو.
ناگهان میایستم. سر از روی کاغذ بلند میکنم. چند قدمی به عقب برمیگردم. تصاویری در قاب در ظاهر میشود؛ خودش است؛ استودیو پخش 3 رادیو فرهنگ. دوباره به قاب در نگاه میکنم. زن همزمان با نگاه من رو به جلو سرک میکشد، صدایم میکند: «بیا همینجاست!»
خودش است؛ سمیه جمالی، کارشناس روزهای ادبیات برنامه کتاب فرهنگ. با لبخند وارد میشوم.
- خانم قاسمی! ایشان دکتر مهدی محمدیان هستند. استاد ادبیات در دانشگاه و گوینده این برنامه ...
هنوز کلامش تمام نشده که مردی با چهره بشاش و خندان پیش میآید. همزمان به هر دو مرد سلام میکنم.
- آماده باشید برای ورود به استودیو.
میگوید و درحالی که دست بر چانه باریکش میکشد، تأکید میکند که تلفن همراهم را خاموش کنم. با همان چهره خندان بهسمت صدابردار که در اتاق رژی نشسته میرود. آرام و در گوشی اسم و سمتش را از جمالی میپرسم. میگوید؛ آقای امیرحسین محمودی هستند، تهیهکننده امروز برنامه کتاب فرهنگ. سر تکان میدهم و با فاصله گرفتن راه باز میکنم برای او و مهدی محمدیان که آرام و باوقار به سمت اتاق صدا میرود. پشت سرشان وارد اتاق میشوم. گوینده تأکید میکند چراغ بالای استودیو که قرمز شد سکوت کن. عقربه ساعت روی 18و15 دقیقه میآید که مهدی محمدیان با اشاره تهیهکننده سخن را با شعری زیبا آغاز میکند. بعد از یک موزیک و چند بار رفتوآمد کوتاه، همان ابتدای کلام سؤال برنامه را مطرح میکند. پا روی پا انداخته و دست زیر چانه میبرم و برای پیدا کردن پاسخی، سؤال را در ذهنم مرور میکنم: «نویسنده کتاب «شما که غریبه نیستید» کیست؟» پیدایش میکنم. آسودهخیال تکیه میدهم به پشتی صندلی و خیره میشوم به مجری و کارشناس برنامه که روبهرویم نشستهاند. مهدی محمدیان از میکروفن فاصله میگیرد و سر میچرخاند. بعد از کمی گپوگفت با سمیه جمالی درباره کتاب و ادبیات کودک و نوجوان، با اولین مهمان برنامه ارتباط برقرار میکند؛ کبری بابایی، شاعر مجموعه شعر «27 آدم آهنی». اولین سؤال را سمیه جمالی میپرسد. مهمان برنامه این بار در قالب کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، در خصوص عملکرد کانون و طرح و ایدههای آن برای آینده سخن آغاز میکند و ضمن اشاره به پیچیدگی و گستردگی فعالیتهای کانون، اینگونه میگوید که کانون قبل از آشنایی کودکان با کلمه، آنها را با دنیای شعر و قصه روبهرو میکند. و در این مسیر بعد از آشنایی آنها با کلمه، امکان تجربه نوشتن شعر و قصه را برای آنها فراهم میکند تا حدی که فرزندان ایران زمین در دوران نوجوانی نگاه خاص خودشان را در آثار به نمایش بگذارند.
بابایی میگوید و من را به دوران خوش کودکی میبرد. آن موقع که کتاب «سه بچه» فیل را برعکس روی پاهای کوچکم گذاشته بودم و با زبان شیرین دو سالگی شعرهای کتاب را به تقلید از مادرم تکرار میکردم. با صدای مهدی محمدیان به خودم میآیم. مجری برنامه ضمن اشاره به نهادگرایی دیرینه کانون در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بحث وجود اداره آفرینشهای ادبی و اجرای برنامه دو پنجره در روزگار دور را پیش کشید و چگونگی ایجاد نگاه کانون به ادبیات را مطرح کرد. بابایی ضمن تأیید حرفهای مجری برنامه به این نکته اشاره کرد که بخش مکاتبهای کانون همچنان ادامه دارد و مدیریت آفرینشهای ادبی کانون علاوه بر استفاده از امکانات فضای مجازی تلاش دارد همچنان سنت نامهنگاری را حفظ کند؛ چرا که معتقد بر ماندگاری نامه است.
بابایی در ادامه و در پاسخ دلیل نوشتنش برای نوجوانان، دوران نوجوانی را گل سرسبد عمرش میداند و ضمن اشاره به تفاوتهای دوران نوجوانی خود با نوجوانهای امروز، وجود یکسری شباهتهای ذاتی را دلیل جذب خود به نوجوانهای امروزی و قلمزدن و سرودن درباره آنها میداند.
گفتوگو با مهمان برنامه تمام میشود و سر درد دل سمیه جمالی باز میشود. جمالی در نقد کسانی که ادبیات کودک و نوجوان در ایران را ادبیات وارداتی میدانند، به اثر برجسته ابونصر فراهی «نصابالبیان» اشاره میکند. و وجود آن را شاهد مثالی میگیرد برای توجه دیرینه ایرانیها به ادبیات کودک و نوجوان. اثری منظوم که بسیاری از لغات عربی آن به فارسی ترجمه و برای آموزش کودکان نوشته شدهاست. او همچنین در پاسخ نقد دیگری در خصوص بازآفرینی و سادهنویسی ادبیات کهن ایران مثل شاهنامه فردوسی و غفلت از زبان و اتصال صرف قصه و داستان به غنیبودن بخش تألیفات اشاره میکند و میگوید در دوران گذشته پدربزرگها و مادربزرگهای ما در مکتب متن اصلی بوستان و گلستان را میخواندند. البته برای حفظ زبان نیز گاهی در کنار استفاده از متون اصلی به بازآفرینی آنها نیاز است.
مهدی محمدیان در تأیید حرف جمالی به کتاب «ز گفتار دهقان» اشاره میکند که ترکیبی از شعر و نثر است و برای درک بهتر شاهنامه توسط کودک و نوجوان نوشته شدهاست. و داستانهای زیادی دارد. مثل داستان پیداکردن رخش توسط رستم. محمدیان میگفت و من رستمی را تصور میکردم که هیچ اسبی توانایی به دوش کشیدن او را نداشت.
کمر راست میکنم و به جای مجری و کارشناس برنامه نفسی عمیق میکشم. اینجا آنقدر تکاپو زیاد است که زمان از دست میرود. ریتم برنامه تند است. بخشهای تولیدی که میان برنامه زنده پخش میشود مثل قدمبهقدم با قلم، گزارش، شابک و غیره، باعث میشود مدام گوینده با اتاق فرمان در حال ارتباط باشد و عوامل لحظهای از بده بستان باز نمانند.
آقای محمدیان دوباره سؤال مسابقه را مطرح میکند و بلافاصله میرود سراغ دومین مهمان برنامه: آقای احمد عربلو. نویسنده حوزه کودک و نوجوان. سمیه جمالی بهعنوان مدخل گفتوگو به سابقه فعالیت 18ساله عربلو در مجله رشد اشاره میکند و از حالوهوای مجله رشد و نویسندگان آن سراغ میگیرد.
عربلو ضمن اشاره به دوران نوجوانی و ورودش به مجله رشد توسط مصطفی رحماندوست، درباره محتوای قدیم مجلات رشد با هدف آموزشی و کمک درسی صحبت میکند. عربلو در ادامه وجود فضای مجازی، بیحوصلگی کودکان و نوجوانان و گرفتاری والدین را عاملی برای تغییر محتوا و روند تولید مجلات میداند.
او همچنین در پاسخ به سؤال جمالی درباره علاقه کودکان به داستان و شعر و روایت میگوید که بچهها داستان را بیشتر از همه دوست دارند. او در پایان سخنانش از اینکه امروزه بدون در نظر گرفتن جنبه آموزشی داستان فقط به جنبه سرگرمی آن اهمیت میدهند اظهار تأسف میکند و هدف نهایی ادبیات را آموزش میداند.
باب صحبت مجری با مهمان بسته میشود. مجری برنامه برنده مسابقه را اعلام میکند. پلک بالا میگیرم و به ساعت کنار در نگاه میکنم. زمان یک ساعته برنامه در استودیو مثل برق گذشت. تکاپوها تمام شده و قدری آرام گرفتهایم. در استودیو باز شده و تهیهکننده با لبخند وارد میشود.
راستی تا یادم نرفته بگویم که کتاب فرهنگ هر روز حوالی ساعت ۱۸ از رادیو فرهنگ پخش میشود. طبق برنامه هر روز هفته یک موضوع دارد و تهیهکننده، گوینده، کارشناس حضوری هر برنامه از برنامه دیگر متفاوت است. روزی که من در استودیو بودم روزهای ادبیات بود. موضوع روزهای دیگر تاریخ، کودک و نوجوان، نظامهای فکری و روانشناسی است به تهیهکنندگی فاطمه محمدیانفر، یلدا احتشامی و گویندگی راضیه گرد کاهد و علیرضا تابان. این برنامه کاری است از گروه تاریخ و فرهنگ رادیو به مدیریت سرکار خانم کُردی که به تازگی با فرمی بدیع ارائه میشود.
الهام قاسمی - خبرنگارخودش است؛ سمیه جمالی، کارشناس روزهای ادبیات برنامه کتاب فرهنگ. با لبخند وارد میشوم.
- خانم قاسمی! ایشان دکتر مهدی محمدیان هستند. استاد ادبیات در دانشگاه و گوینده این برنامه ...
هنوز کلامش تمام نشده که مردی با چهره بشاش و خندان پیش میآید. همزمان به هر دو مرد سلام میکنم.
- آماده باشید برای ورود به استودیو.
میگوید و درحالی که دست بر چانه باریکش میکشد، تأکید میکند که تلفن همراهم را خاموش کنم. با همان چهره خندان بهسمت صدابردار که در اتاق رژی نشسته میرود. آرام و در گوشی اسم و سمتش را از جمالی میپرسم. میگوید؛ آقای امیرحسین محمودی هستند، تهیهکننده امروز برنامه کتاب فرهنگ. سر تکان میدهم و با فاصله گرفتن راه باز میکنم برای او و مهدی محمدیان که آرام و باوقار به سمت اتاق صدا میرود. پشت سرشان وارد اتاق میشوم. گوینده تأکید میکند چراغ بالای استودیو که قرمز شد سکوت کن. عقربه ساعت روی 18و15 دقیقه میآید که مهدی محمدیان با اشاره تهیهکننده سخن را با شعری زیبا آغاز میکند. بعد از یک موزیک و چند بار رفتوآمد کوتاه، همان ابتدای کلام سؤال برنامه را مطرح میکند. پا روی پا انداخته و دست زیر چانه میبرم و برای پیدا کردن پاسخی، سؤال را در ذهنم مرور میکنم: «نویسنده کتاب «شما که غریبه نیستید» کیست؟» پیدایش میکنم. آسودهخیال تکیه میدهم به پشتی صندلی و خیره میشوم به مجری و کارشناس برنامه که روبهرویم نشستهاند. مهدی محمدیان از میکروفن فاصله میگیرد و سر میچرخاند. بعد از کمی گپوگفت با سمیه جمالی درباره کتاب و ادبیات کودک و نوجوان، با اولین مهمان برنامه ارتباط برقرار میکند؛ کبری بابایی، شاعر مجموعه شعر «27 آدم آهنی». اولین سؤال را سمیه جمالی میپرسد. مهمان برنامه این بار در قالب کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، در خصوص عملکرد کانون و طرح و ایدههای آن برای آینده سخن آغاز میکند و ضمن اشاره به پیچیدگی و گستردگی فعالیتهای کانون، اینگونه میگوید که کانون قبل از آشنایی کودکان با کلمه، آنها را با دنیای شعر و قصه روبهرو میکند. و در این مسیر بعد از آشنایی آنها با کلمه، امکان تجربه نوشتن شعر و قصه را برای آنها فراهم میکند تا حدی که فرزندان ایران زمین در دوران نوجوانی نگاه خاص خودشان را در آثار به نمایش بگذارند.
بابایی میگوید و من را به دوران خوش کودکی میبرد. آن موقع که کتاب «سه بچه» فیل را برعکس روی پاهای کوچکم گذاشته بودم و با زبان شیرین دو سالگی شعرهای کتاب را به تقلید از مادرم تکرار میکردم. با صدای مهدی محمدیان به خودم میآیم. مجری برنامه ضمن اشاره به نهادگرایی دیرینه کانون در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بحث وجود اداره آفرینشهای ادبی و اجرای برنامه دو پنجره در روزگار دور را پیش کشید و چگونگی ایجاد نگاه کانون به ادبیات را مطرح کرد. بابایی ضمن تأیید حرفهای مجری برنامه به این نکته اشاره کرد که بخش مکاتبهای کانون همچنان ادامه دارد و مدیریت آفرینشهای ادبی کانون علاوه بر استفاده از امکانات فضای مجازی تلاش دارد همچنان سنت نامهنگاری را حفظ کند؛ چرا که معتقد بر ماندگاری نامه است.
بابایی در ادامه و در پاسخ دلیل نوشتنش برای نوجوانان، دوران نوجوانی را گل سرسبد عمرش میداند و ضمن اشاره به تفاوتهای دوران نوجوانی خود با نوجوانهای امروز، وجود یکسری شباهتهای ذاتی را دلیل جذب خود به نوجوانهای امروزی و قلمزدن و سرودن درباره آنها میداند.
گفتوگو با مهمان برنامه تمام میشود و سر درد دل سمیه جمالی باز میشود. جمالی در نقد کسانی که ادبیات کودک و نوجوان در ایران را ادبیات وارداتی میدانند، به اثر برجسته ابونصر فراهی «نصابالبیان» اشاره میکند. و وجود آن را شاهد مثالی میگیرد برای توجه دیرینه ایرانیها به ادبیات کودک و نوجوان. اثری منظوم که بسیاری از لغات عربی آن به فارسی ترجمه و برای آموزش کودکان نوشته شدهاست. او همچنین در پاسخ نقد دیگری در خصوص بازآفرینی و سادهنویسی ادبیات کهن ایران مثل شاهنامه فردوسی و غفلت از زبان و اتصال صرف قصه و داستان به غنیبودن بخش تألیفات اشاره میکند و میگوید در دوران گذشته پدربزرگها و مادربزرگهای ما در مکتب متن اصلی بوستان و گلستان را میخواندند. البته برای حفظ زبان نیز گاهی در کنار استفاده از متون اصلی به بازآفرینی آنها نیاز است.
مهدی محمدیان در تأیید حرف جمالی به کتاب «ز گفتار دهقان» اشاره میکند که ترکیبی از شعر و نثر است و برای درک بهتر شاهنامه توسط کودک و نوجوان نوشته شدهاست. و داستانهای زیادی دارد. مثل داستان پیداکردن رخش توسط رستم. محمدیان میگفت و من رستمی را تصور میکردم که هیچ اسبی توانایی به دوش کشیدن او را نداشت.
کمر راست میکنم و به جای مجری و کارشناس برنامه نفسی عمیق میکشم. اینجا آنقدر تکاپو زیاد است که زمان از دست میرود. ریتم برنامه تند است. بخشهای تولیدی که میان برنامه زنده پخش میشود مثل قدمبهقدم با قلم، گزارش، شابک و غیره، باعث میشود مدام گوینده با اتاق فرمان در حال ارتباط باشد و عوامل لحظهای از بده بستان باز نمانند.
آقای محمدیان دوباره سؤال مسابقه را مطرح میکند و بلافاصله میرود سراغ دومین مهمان برنامه: آقای احمد عربلو. نویسنده حوزه کودک و نوجوان. سمیه جمالی بهعنوان مدخل گفتوگو به سابقه فعالیت 18ساله عربلو در مجله رشد اشاره میکند و از حالوهوای مجله رشد و نویسندگان آن سراغ میگیرد.
عربلو ضمن اشاره به دوران نوجوانی و ورودش به مجله رشد توسط مصطفی رحماندوست، درباره محتوای قدیم مجلات رشد با هدف آموزشی و کمک درسی صحبت میکند. عربلو در ادامه وجود فضای مجازی، بیحوصلگی کودکان و نوجوانان و گرفتاری والدین را عاملی برای تغییر محتوا و روند تولید مجلات میداند.
او همچنین در پاسخ به سؤال جمالی درباره علاقه کودکان به داستان و شعر و روایت میگوید که بچهها داستان را بیشتر از همه دوست دارند. او در پایان سخنانش از اینکه امروزه بدون در نظر گرفتن جنبه آموزشی داستان فقط به جنبه سرگرمی آن اهمیت میدهند اظهار تأسف میکند و هدف نهایی ادبیات را آموزش میداند.
باب صحبت مجری با مهمان بسته میشود. مجری برنامه برنده مسابقه را اعلام میکند. پلک بالا میگیرم و به ساعت کنار در نگاه میکنم. زمان یک ساعته برنامه در استودیو مثل برق گذشت. تکاپوها تمام شده و قدری آرام گرفتهایم. در استودیو باز شده و تهیهکننده با لبخند وارد میشود.
راستی تا یادم نرفته بگویم که کتاب فرهنگ هر روز حوالی ساعت ۱۸ از رادیو فرهنگ پخش میشود. طبق برنامه هر روز هفته یک موضوع دارد و تهیهکننده، گوینده، کارشناس حضوری هر برنامه از برنامه دیگر متفاوت است. روزی که من در استودیو بودم روزهای ادبیات بود. موضوع روزهای دیگر تاریخ، کودک و نوجوان، نظامهای فکری و روانشناسی است به تهیهکنندگی فاطمه محمدیانفر، یلدا احتشامی و گویندگی راضیه گرد کاهد و علیرضا تابان. این برنامه کاری است از گروه تاریخ و فرهنگ رادیو به مدیریت سرکار خانم کُردی که به تازگی با فرمی بدیع ارائه میشود.