
سه سکانس از سه عملیات نجات
سه سکانس از سه فداکاری برای نجات جان کودکان دیروز پر بازدیدترین فیلمهای شبکههای اجتماعی بود. در دو سکانس امدادگران اورژانس و در سکانس سوم مامور پلیس راه بازیگران اصلی عملیات نجات بودند تا پایانی خوش را برای لحظات دلهرهآور پدر و مادری رقم بزنند.
فقط به فکر نجات
اولین فیلم پر بازدید دیروز مربوط به نجات کودکی در مقابل پایگاه اورژانس اصفهان بود که دیدن صحنه بازگشت کودک به زندگی اشک شوق را از چشمان هربینندهای جاری کرد. وزیر بهداشت هم دیروز با دیدن این صحنه نتوانست جلوی اشک خود را بگیرد. ماجرا از این قرار است که خانوادهای در حالی که کودکشان را در آغوش داشتند واردستاد اورژانس اصفهان شده و برای نجات جان او درخواست کمک کردند. پرسنل هنگام خروج از ساختمان متوجه موضوع شده ودربررسی اولیه دریافتند او نبض ندارد.درمقابل راه پلهها عملیات احیا را آغاز کردند. درحالی که ضربان و نفس کودک قطع شده بود بعد از چند دقیقه تلاش امدادگران نتیجه داد و دختر بچه چشمانش را بازکرد وبه زندگی بازگشت. گریههای کودک خیال امدادگران را راحت کرد که خطر رفع شده و برای اطمینان او را با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردند.
گریه نوزاد و خوشحالی مادر
مرضیه حسینپور، کارشناس اورژانس یاسوج دومین ناجی جان کودکان بود. چند روز قبل مادری با حالت پریشان در حالی که شیون میکرد در تماس با اورژانس یاسوج تماس گرفت وبرای نجات جان کودک یکسالهاش درخواست کمک کرد. کارشناس اورژانس سعی کرد مادر را آرام کند تا بتواند به او کمک کند.آنطور که مادرروایت میکرد،هویج درگلوی کودک یکسالهاش گیرکرده بود وهرلحظه رنگ کودک سیاهتر میشد. حسینپور از مادر کودک خواست که سینه بچه را روی دست خود بگذارد و پنج ضربه محکم بین کتف کودک بزند. از آن سوی خط صدای شمارش مادر میآمد که بعد ازگفتن عدد 5 صدای گریه بچه به گوش رسید و تکه هویج از مسیر تنفسیاش خارج شد و به زندگی برگشت.
بازگشایی ترافیک برای سنا
آخرین ناجی، سروان بیتار، مامور پلیس راه استان مازندران بود. ماموری که ناجی دختر مازندرانی شد. سنا در تعطیلات هفته گذشته در حال آتشبازی با دوستانش در مقابل خانه بود که شعلههای آتش به جانش افتاد و دچار سوختگی شدید شد. پدر با اطلاع از ماجرا دختر راسوارماشین کردتابه بیمارستان سوانح سوختگی ساری که با خانهشان 100کیلومتر فاصله داشت، برساند. به کمربندی آمل که رسید، ناگهان مسیر به خاطر ترافیک قفل شد. دختر از شدت سوختگی ناله میکرد و پدر درمانده برای رساندن به بیمارستان بود که با دیدن گشت پلیسراه خود را به آنها رساند و درخواست کمک کرد. سروان بیتار، مامور فداکار پلیسراه مازندران با دیدن وضعیت سنا، از پدر او خواست با ماشین پشت سرشان حرکت کند وآژیرکشان مسیر را بازکرد وسنا را سریع به بیمارستان رساندند که با اقدامات درمانی نجات پیدا کرد. این مامورفداکاربه جامجم گفت: درحال بازگشت از ماموریت بودم که این خانواده سراغم آمدند. با دیدن وضعیت پدر و مادرش نتوانستم به خانه بروم. انگار بچه خودم داخل ماشین بود و سعی کردم مسیر را باز کنم تا او به بیمارستان منتقل شود.
اولین فیلم پر بازدید دیروز مربوط به نجات کودکی در مقابل پایگاه اورژانس اصفهان بود که دیدن صحنه بازگشت کودک به زندگی اشک شوق را از چشمان هربینندهای جاری کرد. وزیر بهداشت هم دیروز با دیدن این صحنه نتوانست جلوی اشک خود را بگیرد. ماجرا از این قرار است که خانوادهای در حالی که کودکشان را در آغوش داشتند واردستاد اورژانس اصفهان شده و برای نجات جان او درخواست کمک کردند. پرسنل هنگام خروج از ساختمان متوجه موضوع شده ودربررسی اولیه دریافتند او نبض ندارد.درمقابل راه پلهها عملیات احیا را آغاز کردند. درحالی که ضربان و نفس کودک قطع شده بود بعد از چند دقیقه تلاش امدادگران نتیجه داد و دختر بچه چشمانش را بازکرد وبه زندگی بازگشت. گریههای کودک خیال امدادگران را راحت کرد که خطر رفع شده و برای اطمینان او را با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردند.
گریه نوزاد و خوشحالی مادر
مرضیه حسینپور، کارشناس اورژانس یاسوج دومین ناجی جان کودکان بود. چند روز قبل مادری با حالت پریشان در حالی که شیون میکرد در تماس با اورژانس یاسوج تماس گرفت وبرای نجات جان کودک یکسالهاش درخواست کمک کرد. کارشناس اورژانس سعی کرد مادر را آرام کند تا بتواند به او کمک کند.آنطور که مادرروایت میکرد،هویج درگلوی کودک یکسالهاش گیرکرده بود وهرلحظه رنگ کودک سیاهتر میشد. حسینپور از مادر کودک خواست که سینه بچه را روی دست خود بگذارد و پنج ضربه محکم بین کتف کودک بزند. از آن سوی خط صدای شمارش مادر میآمد که بعد ازگفتن عدد 5 صدای گریه بچه به گوش رسید و تکه هویج از مسیر تنفسیاش خارج شد و به زندگی برگشت.
بازگشایی ترافیک برای سنا
آخرین ناجی، سروان بیتار، مامور پلیس راه استان مازندران بود. ماموری که ناجی دختر مازندرانی شد. سنا در تعطیلات هفته گذشته در حال آتشبازی با دوستانش در مقابل خانه بود که شعلههای آتش به جانش افتاد و دچار سوختگی شدید شد. پدر با اطلاع از ماجرا دختر راسوارماشین کردتابه بیمارستان سوانح سوختگی ساری که با خانهشان 100کیلومتر فاصله داشت، برساند. به کمربندی آمل که رسید، ناگهان مسیر به خاطر ترافیک قفل شد. دختر از شدت سوختگی ناله میکرد و پدر درمانده برای رساندن به بیمارستان بود که با دیدن گشت پلیسراه خود را به آنها رساند و درخواست کمک کرد. سروان بیتار، مامور فداکار پلیسراه مازندران با دیدن وضعیت سنا، از پدر او خواست با ماشین پشت سرشان حرکت کند وآژیرکشان مسیر را بازکرد وسنا را سریع به بیمارستان رساندند که با اقدامات درمانی نجات پیدا کرد. این مامورفداکاربه جامجم گفت: درحال بازگشت از ماموریت بودم که این خانواده سراغم آمدند. با دیدن وضعیت پدر و مادرش نتوانستم به خانه بروم. انگار بچه خودم داخل ماشین بود و سعی کردم مسیر را باز کنم تا او به بیمارستان منتقل شود.
تیتر خبرها