اول دختـــــــــــرم ، بعد بازیگری

نیوشا ضیغمی در روز تولد 39 سالگی‌اش می‌گوید به خاطر فرزندش موقتا از بازیگری فاصله گرفته بود

اول دختـــــــــــرم ، بعد بازیگری

نیوشا ضیغمی، بازیگر خوشرویی است كه باوجود سال‌ها فعالیت در عرصه سینما و تلویزیون و ایفای نقش‌های تلخ و شیرین بسیار، همچنان بی‌حاشیه ، پذیرای نقش‌های جدید است. در كارنامه او فیلم‌هایی چون «تردست»، «شوریده»، «پارك‌وی»، «مواجهه»، «گناه من»، «حس پنهان»، «توفیق اجباری» و «اخراجی‌های 1و2» و كار با كارگردان‌هایی مانند مسعود جعفری‌جوزانی، محمدعلی سجادی، فریدون جیرانی و مسعود ده‌نمكی به چشم می‌خورد. ضیغمی سال‌هاست كه به عنوان سفیر انجمن حمایت از كودكان كار و خیابان تمام تلاشش را جهت توانمندسازی كودكان كار انجام می‌دهد و آرزویش در امروز، روز تولدش این است كه تمام مردم سرزمینش شاد باشند. گفت‌وگویی كه می‌خوانید به مناسبت 39 سالگی این هنرمند صورت گرفته و او برایمان از فعالیت‌ها و دل‌مشغولی‌های این روزهایش می‌گوید.

 در سال‌های اخیر حضورتان   كمرنگ شده. این موضوع ناشی از فیلمنامه‌های ضعیف است یا دلایل دیگری دارد؟
من درگیر مسائل شخصی خودم بودم، اما الان دخترم لنا دیگر یک سال و دو ماهش شده و باوجود این‌كه خیلی شیطان است و تمام وقت من را می‌گیرد، اما قرار است از ماه آینده دوباره كارم را شروع كنم و به روال طبیعی
زندگی‌ام برگردم.
 در مدتی كه كار نمی‌كردید حوصله‌تان سر نرفت؟
نه، واقعا. آنقدر هیجان اضافه شدن یك عضو جدید به خانواده‌مان زیاد و البته شیرین بود كه در خانه بودن اذیتم نمی‌كرد. ضمن این‌كه در این مدت بعضی از فیلم‌هایی كه قبلا بازی كرده بودم اكران و بعضی دیگر از فیلم‌هایم وارد شبكه نمایش خانگی شد. هر زمان هم كه وقت داشتم متن‌هایی كه به من پیشنهاد می‌شد را مطالعه می‌كردم و اگر بشود قرار است در آینده نزدیك یك كار تئاتر انجام بدهم كه در واقع اولین تجربه تئاترم محسوب می‌شود. برای شروع فعالیت مجددم در حال حاضر یك كار سینمایی و یك كار در شبكه نمایش خانگی دارم كه چون هر دو در مرحله پیش‌تولید هستند ترجیح می‌دهم فعلا در موردشان صحبت نكنم. كلا می‌خواهم بگویم در این مدت كه در خانه بودم اصلا احساس نمی‌كردم از فضای كاری فاصله گرفتم.
 هنوز هم علاقه دارید به عنوان یك بازیگر در نقش تهیه‌كننده یا سرمایه‌گذار فعالیت كنید؟
من در چند فیلم سینمایی به عنوان سرمایه‌گذار و تهیه‌كننده سهم داشتم، اما متاسفانه به قدری شرایط اكران پیچیده شده كه امروز دیگر ترجیح می‌دهم اگر قرار است كاری انجام بدهم با دید بازتری این كار را بكنم. سال 89 من اولین بازیگری بودم كه در یك فیلم سینمایی («پرتغال خونی» به كارگردانی سیروس الوند) سرمایه‌گذاری کردم و این موضوع علنی شد. آن زمان هجمه‌های عجیب و غریبی علیه من به وجود آمد كه البته بعد از آن چون بسیاری از همكارانم هم این كار را انجام دادند، دیگر حساسیت اولیه از بین رفت. اما به هر حال من چون اولین نفر بودم بابت بعضی حرف‌ها بسیار اذیت شدم و امروز دیگر اگر قرار باشد وارد حوزه تهیه‌كنندگی و سرمایه‌گذاری شوم با پختگی بیشتری این كار را انجام
می‌دهم.
 شما  در  تلویزیون و  سینما كارهای زیادی انجام دادید، اما چرا در سال‌های اخیر حضور كمتری در تلویزیون داشتید؟
من  بازیگری را با سریال «در چشم باد» به كارگردانی مسعود جعفری‌جوزانی شروع كردم. همان‌طور كه می‌دانید اثر فاخری است، اما بعد از آن هر زمان بین پیشنهادهای تلویزیونی و سینمایی قرار می‌گرفتم اهم و فی الاهم می‌كردم كه نتیجه‌اش می‌شد بازی در فیلم سینمایی. ولی بدون شك اگر بازی در یك سریال خوب و استاندارد   پیشنهاد شود حتما آن را انجام می‌دهم و این مستلزم متن، كارگردان و... خوب است كه منجر به خروجی خوب می‌شود. كمااین‌كه خیلی از همكاران من شهرتشان را از سریالی كه سال‌ها پیش بازی كرده‌اند، دارند.
پس تفاوتی برایتان نمی‌كند كه در كدام حوزه كار كنید؟
نه. البته من خودم را بازیگر سینما می‌دانم، اما بازیگر، بازیگر است. درست است كه بازی در قاب‌های سینما، تلویزیون و تئاتر با هم تفاوت‌هایی دارد، اما به هر حال شغل یك بازیگر بازیگری است و در مورد من هر زمان متن خوب از هر رسانه‌ای به من پیشنهاد شود آن را انجام می‌دهم.
 چرا طی این سال‌ها بیشتر در زمینه طنز فعالیت كردید. فكر نمی‌كنید از این نظر خودتان را محدود كرده‌اید؟
این انتخاب‌های من كاملا اتفاقی بود. شاید به این خاطر بود كه حجم كارهای كمدی در سال‌های اخیر افزایش یافته. در واقع تصمیم‌گیری شخصی‌ نكردم كه حتما در ژانر كمدی بازی كنم و از آنجا كه احساس می‌كنم به نوعی انگار دارم در فیلم‌های كمدی تثبیت می‌شوم به چند پیشنهادی كه از این جنس بودند جواب منفی دادم.
 به نظرتان طنز این سال‌ها چقدر با طنز سال‌های گذشته متفاوت است؟
در سینمای امروز به طور كامل پخش‌كننده تصمیم‌گیرنده است. خواست و نیت پخش‌كننده است كه فیلمی دیده شود یا نه، اما در مورد فیلم‌های طنزی كه ساخته می‌شود باید بگویم كه به نظرم سینمای كمدی ما به سمت شوخی‌های كلامی رفته كه قبلا نبود و راستش را بخواهید برای خود من هم چندان جذاب نیست. این در حالی است كه از همین روزمرگی‌های اجتماع‌مان نكات طنز جالبی می‌توان برداشت كرد، اما سینمای ما به سمت شوخی‌های كلامی رفته و از آنجا كه فیلم‌هایی از این دست خوب در گیشه می‌فروشد، فیلمسازان دیگر هم به این سمت گرایش پیدا كردند كه اتفاق خوبی نیست.
پس هنوز هم بعد از سال‌ها بازیگری به تجربه‌های تازه‌تر علاقه‌مند هستید؟
قطعا. هر انسانی در هر سنی باید تجربه‌های جدید را امتحان كند و بیاموزد. اگر كسی بخواهد فكر كند كه الان دیگر من كارهایی كه باید را انجام دادم و دیگر زندگی تجربه جدیدی ندارد   به من بدهد، تبدیل به یك موجود راكد می‌شود.
چه شد كه ‌به انجمن حمایت از كودكان كار و خیابان پیوستید؟
من سال‌هاست كه با انجمن حمایت از كودكان كار و خیابان به عنوان سفیر و نماینده این انجمن همكاری می‌كنم و طی این مدت تلاش كردم جامعه درباره كودكان كار شناخت بیشتری پیدا كند، اما به‌تازگی رویكرد انجمن تغییر كرده و به احتمال زیاد فعالیت‌هایش را در قالب دیگری جلو می‌برد كه به‌تبع آن شكل و شمایل فعالیت‌های من هم تغییر
می‌كند.
انجمن حمایت از كودكان كار و خیابان تا چه اندازه متكی به حمایت‌های دولتی است؟
انجمن ما بیشتر متكی به نهادهای مردمی است، اما از آنجا كه كودكان كار و خیابان از بزرگ‌ترین مشكلات جامعه ما هستند برای سازماندهی هرچه بهتر آن نیاز به حمایت‌های دولتی است. تعداد بی‌شماری از كودكان سرزمین ما هر شب داخل سطل‌های زباله‌ها به دنبال غذاهایشان می‌گردند و زباله‌گرد هستند. از این بچه‌ها سوءاستفاده‌های بی‌شماری می‌شود و ما نمی‌توانیم این بچه‌ها را نادیده بگیریم. چون با وجود تمام آسیب‌‌هایی (عقده، تحقیر و...) كه در زندگی‌شان دیده‌اند، مشكلات و خطرات زیادی را در بزرگسالی برای جامعه به وجود می‌آورند كه جبران‌ناشدنی است. مشكلات این كودكان به قدری وسیع است كه انجمن‌های خصوصی بضاعت و توانایی پوشش تمام مشكلات‌شان را ندارد و رسیدگی به این كودكان به‌شدت زیرساختی و مهم است كه باید حمایت‌های همه‌جانبه دولتی از آن
شود.
امروز 39 ساله می‌شوید. چه حس و حالی دارید و آرزویتان در روز تولدتان چیست؟
بله امروز 39 ساله می‌شوم و بزرگ‌ترین آرزویم برای مردم این است كه آرامش داشته باشند و آن‌قدر درگیر فشارهای اقتصادی و بحران نباشند. از بزرگ‌ترین غصه‌های من دیدن مردمی است كه زیر فشار روزمرگی، شاد بودن را فراموش كرده‌اند كه امیدوارم روزی برسد كه این آرزویم برآورده شود. برای خودم و خانواده‌ام هم آرزوی سلامتی دارم، چون می‌دانم بدون سلامتی و آرامش هیچ چیز معنا ندارد. دلم می‌خواد تمام انسان‌ها زندگی پویایی داشته باشند و امروزشان بهتر از دیروزشان باشد.