در مذمت هشتگ تحریم
زهره ترابی
اولین خبری كه صبح در توییتر خواندم درباره یك شركت حمل و نقل اثاثیه بود. یك نفر از خدمات آن شركت شكایت داشت و شركت هم در قبال شكایت مشتری پاسخگو نبود. نهایتا مشتری كه دستش به هیچ جا نمیرسید شكایتش را آورده بود برای اهالی فضای مجازی، كل ماجرا را مفصل شرح داده بود و آخر متن گفته بود باید این شركت را تحریم كنیم. حق با كاربر مورد نظر بود ولی راستش دیدن هشتگ تحریم سر صبح خیلی خوشایند نبود. دیشب هم اتفاقی صفحه دوستی را باز كردم و دیدم عكس یك شركتكننده حذف شده از برنامه عصر جدید را گذاشته و نوشته داورها حق این شركتكننده را خوردند پس بیایید عصرجدید را تحریم كنیم. طبعا آخر متن هم هشتگ #تحریم_عصر_جدید را زده بود. راستش به نظر من هم داورها حق آن شركتكننده را نادیده گرفته بودند ولی خب چرا آخر این پست باید میرسید به تحریم برنامه تلویزیونی كه اساسش بر قضاوت چهار نفر و حذف چند شركتكننده است. درباره ماجرای آن تاكسی اینترنتی هم از همان اول گزینه تحریم روی میز بود. اول كار یك عده گفتند اگر شركت، فلان كار را نكند تحریمش میكنیم و بعد عدهای دیگر به این نتیجه رسیدند حالا كه فلان كار را كرد تحریمش میكنیم.
قضیه تحریم مال دیروز و امروز نیست. مدتهاست بیشترین كلمهای را كه میبینیم و میشنویم «تحریم» است. كلمهای كه تا سالها قبل كاربردش فقط در كتابهای تاریخ و ماجرای تنباكو بود. چندسال پیش هم پایش به اخبار سیاسی باز شد و گپ و گعده بزرگترهایی كه از سیاست سرشان میشد. بعد كه اثرات تحریم رسید به زندگی روزمره، خود كلمه هم وارد ادبیات مردم شد. این روزها هم كه اولین راهحلی كه برای مشكلات بزرگ و كوچك به ذهن مردم میرسد تحریم است. تحریم فلان نهاد تحریم بهمان شبكه، تحریم تاكسی اینترنتی ایكس، تحریم شركت ایگرگ، تحریم این برنامه تلویزیونی، تحریم آن فروشگاه اینترنتی.
تا یك جایی دشمن ما را تحریم میكند و زندگی هی سخت و سختتر میشود. از جایی به بعد هم یاد گرفتیم خودمان خودمان را تحریم كنیم. زورمان به مقصرها نمیرسد و سریع هشتگ تحریم را میزنیم. البته كه جنس هر موضوعی و نقدهایی كه به آن وارد است با دیگری متفاوت است. البته كه تحریم تاكسی اینترنتی با تحریم برنامه تلویزیونی زمین تا آسمان فرق دارد ولی واقعیت این است كه جزء اول همه این تركیبها كلمه «تحریم» است.
كاش یكی كه سوادش را دارد بهمان بگوید به جای تحریم دیگر چهكارهایی میشود كرد؟ چه راهحلهایی پیش پایمان است. اصلا برای جایگزین آن چیزی كه تحریم میكنید و به مردم هم میگویید تحریم كنند چه پیشنهادی دارید؟ زندگی با تحریم سخت است. مخصوصا وقتی علاوه بر تحریم خارجی انواع و اقسام تحریم داخلی هم باب شود. با وجود این همه تحریم از همه مدل و همه رنگ گزینههایمان هی محدود و محدودتر میشود. امیدوارم ته این راه نرسد به آن شعر كه میگفت «مركز افتاد برون بس كه شد این دایره تنگ».
قضیه تحریم مال دیروز و امروز نیست. مدتهاست بیشترین كلمهای را كه میبینیم و میشنویم «تحریم» است. كلمهای كه تا سالها قبل كاربردش فقط در كتابهای تاریخ و ماجرای تنباكو بود. چندسال پیش هم پایش به اخبار سیاسی باز شد و گپ و گعده بزرگترهایی كه از سیاست سرشان میشد. بعد كه اثرات تحریم رسید به زندگی روزمره، خود كلمه هم وارد ادبیات مردم شد. این روزها هم كه اولین راهحلی كه برای مشكلات بزرگ و كوچك به ذهن مردم میرسد تحریم است. تحریم فلان نهاد تحریم بهمان شبكه، تحریم تاكسی اینترنتی ایكس، تحریم شركت ایگرگ، تحریم این برنامه تلویزیونی، تحریم آن فروشگاه اینترنتی.
تا یك جایی دشمن ما را تحریم میكند و زندگی هی سخت و سختتر میشود. از جایی به بعد هم یاد گرفتیم خودمان خودمان را تحریم كنیم. زورمان به مقصرها نمیرسد و سریع هشتگ تحریم را میزنیم. البته كه جنس هر موضوعی و نقدهایی كه به آن وارد است با دیگری متفاوت است. البته كه تحریم تاكسی اینترنتی با تحریم برنامه تلویزیونی زمین تا آسمان فرق دارد ولی واقعیت این است كه جزء اول همه این تركیبها كلمه «تحریم» است.
كاش یكی كه سوادش را دارد بهمان بگوید به جای تحریم دیگر چهكارهایی میشود كرد؟ چه راهحلهایی پیش پایمان است. اصلا برای جایگزین آن چیزی كه تحریم میكنید و به مردم هم میگویید تحریم كنند چه پیشنهادی دارید؟ زندگی با تحریم سخت است. مخصوصا وقتی علاوه بر تحریم خارجی انواع و اقسام تحریم داخلی هم باب شود. با وجود این همه تحریم از همه مدل و همه رنگ گزینههایمان هی محدود و محدودتر میشود. امیدوارم ته این راه نرسد به آن شعر كه میگفت «مركز افتاد برون بس كه شد این دایره تنگ».